میزیتو
بلیط هواپیما فلای تودی
گوناگون

۷ پدیده‌ هولناک در فضا

ترس از ناشناخته‌ها، یکی از قدرتمندترین احساسات بشر است؛ احساسی که در مواجهه با بسیاری از پدیده‌های کیهانی، بیشتر می‌شود.

کرمان موتور

ترس از ناشناخته‌ها، یکی از قدرتمندترین احساسات بشر است؛ احساسی که در مواجهه با بسیاری از پدیده‌های کیهانی، بیشتر می‌شود. فضا مملو از اجرامی است که برخی از آن‌ها زیبا و خیره‌کننده‌اند، اما برخی دیگر چنان عجیب و رازآلود هستند که هراس شدیدی ایجاد می‌کنند.

مادهٔ تاریک (Dark matter) نمونه‌ای از همین موارد است؛ ماده‌ای نامرئی که تنها از روی اثراتش در کیهان می‌توان به وجود آن پی برد، از جمله نقش آن در تشکیل خوشه‌های کهکشانی. نمونه دیگری از این ناشناخته‌ها، سیاه‌چاله‌ها (black hole) هستند؛ اجرامی با گرانشی چنان قدرتمند که نور نیز توان گریز از آن‌ها را ندارد و همین باعث می‌شود ماهیت درونی آن‌ها همچنان در پرده‌ای از ابهام باقی بماند.

در این مقاله، با هفت مورد از هولناک‌ترین پدیده‌های کیهانی آشنا می‌شویم.

۱. مادهٔ تاریک

مادهٔ تاریک، یکی از اسرارآمیزترین اجزای جهان، حدود ۳۰ درصد از کل ماده-انرژی (matter-energy) قابل مشاهده را تشکیل می‌دهد، اما شناخت ما از آن همچنان بسیار محدود است.

نخستین‌بار در دههٔ ۱۹۳۰، فریتس زویکی (Fritz Zwicky)، ستاره‌شناس سوئیسی، این ایده را مطرح کرد، اما جامعهٔ علمی تا دههٔ ۱۹۷۰ آن را جدی نگرفت. در همان زمان، ورا روبین (Vera Rubin) با بررسی سرعت چرخش کهکشان‌ها شواهدی قوی از وجود آن ارائه داد.

مادهٔ تاریک نه نور را ساطع می‌کند، نه جذب می‌کند و نه بازتاب می‌دهد؛ به همین دلیل غیرقابل مشاهده است و تنها از طریق اثراتش مانند نقش آن در شکل‌گیری ساختارهای عظیم کیهانی و پدیدهٔ همگرایی گرانشی می‌توان به آن پی برد.

پژوهشگران برای ماهیت آن گزینه‌هایی مانند ذرات سنگین با برهم کنش ضعیف (WIMPs)، ذرات اکسیون (axions) یا نوترینوهای سترون (sterile neutrinos) را مطرح می‌کنند که از میان آن‌ها، WIMPs همچنان محتمل‌ترین گزینه هستند.

این که بخش عظیمی از جرم جهان برای ما ناشناخته باقی مانده است، پرسش‌های اساسی دربارهٔ ماهیت واقعی کیهان برمی‌انگیزد و همین امر جست‌وجوی مادهٔ تاریک را هیجان‌انگیز و در عین حال هراس‌انگیز می‌سازد.

۲. سیاه‌چاله‌های سرگردان

سیاه‌چاله‌ها از فروپاشی گرانشی ستارگان پرجرم در پایان عمرشان شکل می‌گیرند و قوی‌ترین میدان گرانشی را در عالم دارند. اگرچه معمولاً سیاه‌چاله‌ها در مرکز کهکشان‌ها دیده می‌شوند، اما برخی از آن‌ها آزادانه در فضا شناورند؛ به این نوع، سیاه‌چالهٔ سرگردان گفته می‌شود.

این سیاه‌چاله‌ها بر اثر ادغام ناقص کهکشان‌ها پدید می‌آیند و به هیچ سامانهٔ ستاره‌ای یا کهکشانی وابسته نیستند. یکی از معدود موارد مشاهده‌شده، OGLE-2011-BLG-0462 است که در سال ۲۰۲۲ با تلسکوپ هابل شناسایی شد؛ جرمی با جرم ۷.۱ برابر خورشید که با سرعت ۴۵ کیلومتر بر ثانیه در فضا حرکت می‌کند.

اگر چنین سیاه‌چاله‌ای به منظومهٔ شمسی نزدیک شود، می‌تواند مدار همهٔ سیارات را مختل کند. البته وقوع چنین رخدادی به دلیل فاصله‌های گستردهٔ میان ستارگان، بسیار نادر است.

۳. ستاره‌های زامبی

ابرنواخترها (Supernovas) انفجارهای عظیمی هستند که در پایان عمر برخی ستارگان رخ می‌دهند. ابرنواخترهای نوع یکم ای (Type Ia) عموماً در سامانه‌های دوتایی رخ می‌دهند و رفتارهایی نسبتاً قابل‌پیش‌بینی دارند. اما زیرگروهی به نام نوع “Iax” وجود دارد که انفجارهای ضعیف‌تر و سرعت پرتاب کمتری دارند.

نتیجهٔ این نوع انفجار می‌تواند ستارهٔ زامبی (zombie star) باشد؛ ستاره‌ای که پس از نابودی، بخشی از آن باقی می‌ماند و گویی دوباره برمی‌خیزد. یکی از مشهورترین نمونه‌ها، SN 2012Z است که پیش از وقوع انفجار مشاهده شده بود.

در گذشته نیز ابرنواختری که در سال ۱۱۸۱ میلادی توسط اخترشناسان چینی و ژاپنی ثبت شد، بعدها با سحابی Pa 30 و ستارهٔ مرکزی IRAS 00500+6713 مرتبط شد و اکنون تنها ستارهٔ زامبی شناخته‌شده در کهکشان راه شیری محسوب می‌شود.

ماهیت ناشناخته و رفتار غیرمعمول این ستارگان به هاله‌ای از اسرار و ترس پیرامون آن‌ها دامن می‌زند.

۴. کهکشان‌های بدون مادهٔ تاریک

مادهٔ تاریک معمولاً به‌عنوان چسب نامرئی شناخته می‌شود که کهکشان‌ها را کنار هم نگه می‌دارد. با این حال، برخی کهکشان‌ها مانند DF2 و DF4 تقریباً فاقد مادهٔ تاریک‌اند و دارای پراکندگی سرعت بسیار پایینی هستند.

وجود چنین کهکشان‌هایی چالش جدی برای نظریه‌های فعلی دربارهٔ تشکیل کهکشان‌ها است، زیرا مدل‌های متعارف، شکل‌گیری کهکشان‌ها را درون هاله‌های عظیم مادهٔ تاریک توجیه می‌کنند.

یکی از فرضیه‌ها می‌گوید کهکشان‌های فاقد مادهٔ تاریک‌ حاصل برخورد پرسرعت کهکشان‌های گازی هستند؛ برخوردی که موجب جدا شدن مادهٔ تاریک از گاز و تشکیل ستارگان بدون حضور مادهٔ تاریک می‌شود.

اما پرسش مهم همچنان پابرجاست: بدون مادهٔ تاریک، چه چیزی این کهکشان‌ها را پایدار نگه می‌دارد؟

۵. سحابی بومرنگ؛ سردترین نقطهٔ شناخته‌شدهٔ جهان

سحابی بومرنگ (Boomerang Nebula) در صورت فلکی قنطورس قرار دارد و با دمای ۱ کلوین (۲۷۲- درجهٔ سانتی‌گراد) سردترین مکان شناخته‌شده در جهان است؛ دمایی بسیار پایین‌تر از تابش زمینهٔ کیهانی. این پدیده سه برابر سردتر از فلات شرق جنوبگان، سردترین نقطهٔ زمین، است.

این سحابی در مرحلهٔ پیش‌سیاره‌ای قرار دارد و به‌احتمال زیاد از بادهای فوق‌العاده قدرتمند یک غول سرخ رو‌به‌مرگ شکل گرفته است. جریان سریع گاز، ساختار ساعت‌شنی و ظاهر پاپیونی آن را پدید آورده است.

در سال ۱۹۹۵، اخترشناسان با استفاده از تلسکوپ زیرمیلی‌متری ESO در شیلی، دمای این سحابی را تنها یک درجه بالاتر از صفر مطلق اندازه‌گیری کردند؛ رقمی که نشان می‌دهد این سحابی از تابش زمینهٔ ناشی از بیگ‌بنگ نیز سردتر است. چنین دمای فوق‌العاده پایینی، درک کنونی دانشمندان از تعادل انرژی در فضا را به چالش می‌کشد و پرسش‌هایی جدی دربارهٔ سازوکارها و فرآیندهای مؤثر در این پدیده ایجاد می‌کند.

۶. مادهٔ عجیب

افزون بر مادهٔ عادی و مادهٔ تاریک، نوع دیگری از ماده نیز مطرح است: مادهٔ عجیب (Strange matter). این ماده از کوارک‌های شگفت (strange quarks) تشکیل شده و ممکن است در شرایط فوق‌العاده شدید مانند مرکز ستاره‌های نوترونی شکل بگیرد.

در این نظریه، اگر چگالی مادهٔ هسته‌ای از یک آستانه مشخص فراتر رود، پروتون‌ها و نوترون‌ها از هم بپاشند به کوارک‌ها تبدیل می‌شوند و شکلی پایدارتر از ماده ایجاد می‌کنند. اگر این ماده پایدار باشد، ممکن است به صورت استرنج‌لت‌ها در فضا وجود داشته باشد. بر اساس همین فرض، مادهٔ عجیب فقط در فشارهای فوق‌العاده بالا می‌تواند پایدار بماند.

با وجود جذابیت نظری این ایده، تاکنون هیچ شواهد مستقیمی از وجود مادهٔ عجیب مشاهده نشده است؛ همین امر، آن را به یکی از رازآلودترین و ترسناک‌ترین مفاهیم نظری جهان تبدیل می‌کند.

۷. اجرام نزدیک به زمین

منظومه خورشیدی پر از اجرام کوچک مانند سیارک‌ها و دنباله‌دارهاست که ممکن است به مدار زمین نزدیک شوند. از آنجا که برخی از این اجرام می‌توانند با زمین برخورد کنند یا در جو منفجر شوند، در شمار تهدیدهای جدی برای حیات روی زمین قرار می‌گیرند.

نمونه‌هایی چون سیارک ۲۰۲۰ VT4 یا سیارک Duende در سال ۲۰۱۳ از فاصله‌ای کمتر از مدار ماهواره‌های زمین‌ثابت عبور کردند. یکی از نزدیک‌ترین رخدادها، شهاب‌سنگ معروف گوی آتنش روز روشن ۱۹۷۲ بود که تنها ۵۸ کیلومتر از سطح زمین فاصله داشت.

این اجرام می‌توانند امواج سونامی، انفجارهای جوّی یا برخوردهای مخرب ایجاد کنند. به همین دلیل، پروژه‌هایی مانند Spaceguard و دفتر دفاع سیاره‌ای ناسا (PDCO) برای شناسایی، ردیابی و بررسی راه‌های انحراف این اجرام ایجاد شده‌اند.

منبع: دیجینوی

عضویت در تلگرام عصر ترکیه عضویت در اینستاگرام عصر ترکیه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا