بلیط هواپیما فلای تودی
میزیتو

فال حافظ : دو بیت + توصیه ای مشترک با سعدی (۱۲ اردیبهشت)

کرمان موتور

فال حافظ تو در این لحظه فرخنده از زندگی:

به دور لاله قدح گیر و بی‌ریا می‌باش
به بوی گل نفسی همدم صبا می‌باش

نگویمت که همه ساله می پرستی کن
سه ماه می خور و نه ماه پارسا می‌باش

تفسیر:

زندگی دائماً بر یک مدار نمی چرخد؛ روزی با توست و روزی بر تو . مهم این است که صادق و بی ریاب باشی و بتوانی تعادل را در همه حال برقرار کنی که به قول سعدی: اندازه نگه دار که اندازه نکوست.

اگر خواستی، بقیه این غزل زیبا را بخوانی، اینجاست: کلیک کن.
_____________________________________________

رازها و فال های بیشتری برای خویش و خویشانت می خواهی؟
این چند فال را ببین:

فال حافظ : دو بیت + یک تفسیر خیلی کوتاه و گویا
فال حافظ : دو بیت + راز رسیدن به آرامش
فال حافظ : دو بیت + راهی که لسان الغیب پیش پایت می گذارد
فال حافظ : دو بیت + خبرهای خوش در راه است
فال حافظ : دو بیت + یک نصیحت پدرانه از لسان الغیب
فال حافظ ؛ دو بیت + یک تفسیر حکیمانه از لسان الغیب
فال حافظ ؛ دو بیت + دو روی سکه که برایت عیان می شود
فال حافظ : دو بیت جالب که کمتر شنیده ای + تفسیر دو سطری
فال حافظ : دو بیت و دو سطر تفسیر پندآموز
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر مسرت بخش
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر صریح
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر کاربردی
فال حافظ ؛ دو بیت + دو سطر تفسیر گویا
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر دلگرم کننده

حافظ
حافظ

علت و اسباب تصور گسستگی در شعر حافظ

بخشی از مقاله تیمور مالمیر ؛ دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان

برخی به صورت عادت برای دریافت انسجام متن، به نشانه‌ها و پیوندهای واژگانی آشکار نظیر: چون، ‌اگر، بنا بر این،‌ زیرا و مانند آنها توجه می‌کنند.

البته، وجود این نشانه‌ها و پیوندها برای دریافت انسجام، بسیار مفید است، اما چنین نیست که اگر این نشانه‌ها در متنی نبود، آن متن منسجم نباشد. آنچه موجب انسجام متن می‌شود، نشانه‌های آشکار نیست، بلکه انتظار مبتنی بر تجارب گذشته‌ خواننده و مخاطب، بیان کننده انسجام یا عدم انسجام متن است.

ما بنا به عادت و تجربه خود در برخورد با متون، معتقد به انسجام متن هستیم، مگر اینکه با دقت در یک متن روشن شود که منسجم نیست. اگر مسائل و مضمونهای متعدّدی در متن هست، نباید به این اندیشید که گونه‌گون است، بلکه برای دریافت انسجام باید بدین اندیشید که چرا گوناگونی هست (Brown,1989:66).

رولان بارت معتقد بود که متن زنجیره‌ای از واژه‌ها نیست که معنای لاهوتی یعنی پیام مؤلف را ساطع کند، بلکه فضای چند بعدی است که انواع نوشتار در آن با یکدیگر در می‌آمیزند و برخورد می‌کنند،‌ نوشتارهایی که هیچ یک نو مایه نیستند. متن تار و پودی از نقل قول‌های گوناگون است که از مراکز بسیار متعدّد فرهنگ اخذ شده‌اند. این تکثر در نظر بارت در یک جا متمرکز می‌شود و آن خواننده است (پاینده،۱۳۸۵ :‌۳۸).

آنچه حق‌شناس درباره نظریه سبک پاشان حافظ مطرح کرده است، به نوعی اصلاح این دیدگاه محسوب می‌شود. وی معتقد است شعر حافظ دارای روساخت گسسته‌نماست، لیکن دارای ژرف‌ساخت دَوری و واحد است و منظور خاصی را دنبال می‌کند. آنچه وی درباره توجیه روساخت و ژرف‌ساخت شعر حافظ گفته است، هرچند در نوع خود درباره‌ تمدن شرقی درست باشد، باز هم ساختار شعر حافظ نیست.

اصلاً در روساخت نیز این طور نیست که شعر حافظ، روساخت گسسته داشته باشد، بلکه عناصری که در روساخت هم به‌کار رفته، به هم مرتبط‌اند. این نوع توجیهات باز هم مبتنی بر آن است که چون نشانه‌های پیوند واژگانی در روساخت نیست یا کم است، تصور می‌کنند تعدّد یا گسستگی هست.

دیدگاهی که ساختار غزل حافظ را پریشان می‌بیند، از آن است که نقل قول‌های گوناگون را نتوانسته‌ است متمرکز کند. اگر هم در پی هماهنگی بوده، متناسب با مصنّف بوده است و چون مصنّف حاضر نبوده یا اطلاعات منتقد از ویژگی مصنّف و اوضاع عصرش کم و محدود بوده، صرفاً‌ معتقد شده که کلام نویسنده حاوی اقوال متعدّد است، مگر آنکه در مواردی نشانه‌های پیوند واژگانی، آشکار بوده باشد که پیگیری کلام را آسان و آشکار می‌کرده است و در آن موارد به وحدت و هماهنگی مضمون معتقد شده‌اند.

سخن حافظ که به «نظم پریشان» اشاره کرده است باعث شده برخی در شعر او به استناد همین تعبیر، معتقد به سبک پاشان شوند؛ یعنی به پریشانی تکیه کرده و از نظم آن غافل گشته‌اند؛ هر چند گفته‌اند با رشته‌ای نامرئی، ابیات به هم مرتبط هستند، اما این رشته و شیوه دریافت آن را روشن نکرده‌اند. البته، آربری هم به وحدت غزل حافظ معتقد است، اما می‌گوید مضامین متعدّد و گونه‌گون در شعر او هست.

Hafezie Shiraz IRAN

در نظر آربری، هنر حافظ آن بود که نشان داد غزل می‌تواند به دو یا چند مضمون بپردازد و همچنان وحدت خود را حفظ کند. مضامین می‌توانند آشکارا ناهمخوان باشند، اما پرداخت کلی آنها به گونه‌ای است که این ناهمخوانیها را در نهایت به یک هماهنگی دل‌پذیر بدل می‌سازد (آربری،۱۳۶۸ :‌۳۰).

یکی دیگر از عللی که موجب شده به استقلال ابیات حافظ معتقد شوند، آن است که تلاش کرده‌اند همان چیزی را از بیتهای حافظ استخراج کنند که دقیقاً در نظر خود او بوده است یعنی دریافت امروز از سخن حافظ دقیقاً همان چیزی باشد که اگر حافظ زنده بود، آن را تأیید می‌کرد و چون چنین چیزی امکان ندارد، یکی از راه‌های برون رفت، اعتقاد به سبک پاشان است تا بدین صورت بتوانند از برخی تناقض‌‌های ظاهری که در ساخت یک غزل یا در کل دیوان پیش می‌آید، رهایی یابند. آشوری بر همین اعتقاد است که می‌نویسد: مشکل اصلی ما در برخورد با دیوان حافظ، «مسأله فهم متن تاریخی‌ای است که حافظ در آن می‌زیسته و ما دیگر در آن نیستیم» (آشوری،۱۳۸۱: ۱۱)، در حالی که اگر ما به دیوان حافظ به عنوان اثری هنری بنگریم و غزلهای او را به صورت منسجم در نظر آوریم، آن قدرها هم که تصور کرده‌اند، به فهم متن تاریخی سخن حافظ نیازمند نیستیم.

این مسأله که غزل حافظ حاوی ابیات مستقل است، به­رغم آنکه خرّمشاهی معتقد است گواهی است که حافظ مؤسس سبک هندی است و سبک هندی، اوج پیروی از غزل حافظ در استفادۀ مفرط از استقلال ابیات است (خرمشاهی،۱۳۶۷: ۳۵) حتی سخن حمیدیان هم که می‌خواهد شروع این سیر را از گذشته نشان دهد تا به آرامی به سبک هندی منجر شود (حمیدیان،۱۳۷۵: ۳۴۰) بیشتر گواهی نکته‌ای ظاهری است که نشان می‌دهد طرفداران استقلال ابیات حافظ، بر بنیاد شعر سبک هندی به دیوان حافظ و غزلهای او نگریسته‌اند.

برای فهم ساختار شعر حافظ یا هر شاعری، باید به این نکته اندیشید که چرا این‌گونه سخن گفته است، نه اینکه دائم در پی آن باشیم که چه گفته است. وقتی به شرحهای دیوان حافظ می‌نگریم، عمدتاً برای فهم و دریافت این است که به خواننده نشان بدهند حافظ چه گفته است؛ بیت به بیت معنی می‌کنند و نکته‌های دشوار و الفاظ و اصطلاحات آن را شرح می‌دهند، اما همین شیوه شرح، خود موجب می‌شود شارح فراموش کند که سبب گفتن این حرفها و علت انتخاب یک سبک خاص چه بوده است.

ادامه دارد…
لینک منبع

عضویت در تلگرام عصر ترکیه عضویت در اینستاگرام عصر ترکیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا