میزیتو
بلیط هواپیما فلای تودی
فال حافظ

فال حافظ : دو بیت + به زودی خبر ناکامی دشمنان را خواهید شنید (22 شهریور)

تبلیغ در عصر ترکیه

فال حافظ تو در این لحظه:

طایر دولت اگر باز گذاری بکند
یار بازآید و با وصل قراری بکند

دیده را دستگه در و گهر گر چه نماند
بخورد خونی و تدبیر نثاری بکند

تفسیر:

هدفی دارید که دستیابی به آن برای شما بسیار مهم است و برای به دست آوردنش از خیلی چیزها می گذرید اما گمان می کنید هیچکس به حرف های شما گوش نمی کند. اما این درست نیست و دوستان زیادی هستند که در شرایط خاص به شما کمک خواهند کرد.

نگران نباشید، به زودی به هدف موردنظر خواهید رسید و افراد حسود و بددل ناامید خواهند شد و به زودی خبر ناکامی دشمنان را خواهید شنید. نذر خود را ادا کنید. مسافرت عالی خواهد بود و نتایج خوبی به همراه دارد.

متن کامل غزل: اینجا
______________________________________

رازها و فال های بیشتر از حضرت حافظ:

فال حافظ : دو بیت + بیش از حد به هدف خود وابسته شده اید
فال حافظ : دو بیت + نا امیدی دردی دوا نخواهد کرد
فال حافظ : دو بیت + دشمنان به دنبال صدمه زدن به شما هستند
فال حافظ : دو بیت + از در صلح و آشتی با دیگران درآیید
فال حافظ : دو بیت + دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
فال حافظ : دو بیت + ملاقات مهمی در پیش دارید
فال حافظ : دو بیت + به توانایی های خود اعتماد کنید
فال حافظ : دو بیت + گاهی در اوج هستید و گاهی در قعر چاه
فال حافظ : دو بیت + شادی ها ماندگار نیستند
فال حافظ : دو بیت + مهربانی شما زبانزد عام و خاص است
فال حافظ : دو بیت + سعی کنید دوست را از دشمن بشناسید
فال حافظ : دو بیت + سرعت عمل و دوراندیشی داشته باشید
فال حافظ : دو بیت + غرور کاذب عاقبت خوشی برای شما ندارد

حافظیه
حافظیه

فال حافظ در بین ایرانیان

ایرانیان طبق رسوم قدیمی حافظ فال می گیرند. برای این کار، یک نفر از بزرگان خانواده یا کسی که بتواند شعر را به خوبی بخواند یا کسی که دیگران معتقدند به اصطلاح خوب فال می گیرد ابتدا نیت می کند، یعنی در دل آرزویی می کند.

گرفتن فال حافظ

سپس به طور تصادفی صفحه ای را از کتاب حافظ می گشاید و با صدای بلند شروع به خواندن می کند. کسانی که ایمان مذهبی داشته باشند هنگام فال گرفتن فاتحه ای می خوانند و سپس کتاب حافظ را می بوسند، آنگاه با ذکر اورادی آن را می گشایند و فال خود را می خوانند

لسان الغیب

برخی حافظ را «لسان الغیب» می گویند یعنی کسی که از غیب سخن می گوید و بر اساس بیتی از شعر حافظ او معتقد است که هیچ کس زبان غیب نیست:

یکی از صنایع شعری ایهام است بدین معنی که از یک کلمه معانی متفاوتی برداشت می شود. ایهام در اشعار حافظ به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته. همچنین از مهم ترین خصوصیات شعر حافظ گستردگی مطالب ذکر شده در یک غزل اوست؛ به گونه ای که در یک غزل از موضوع های فراوانی حرف می زند.

از طرفی هر بیت شعر حافظ نیز به طور مستقل قابل تفسیر است. این ویژگی های شعر حافظ باعث شده که هر کس با هر نیتی که دیوان حافظ را بگشاید و غزلی از آن را بخواند در مورد نیت خود کلمه یا جمله ای در آن می یابد و فرد فکر می کند که حافظ نیت او را خوانده و به وی جواب داده است. غافل از اینکه این ویژگی شعر حافظ است و در بقیه غزلیات او نیز کلمات یا جملاتی همخوان با نیت صاحب فال وجود دارد.

اقبال مردم به حافظ

مردم ایران اقبال بسیار زیادی به دیوان اشعار حافظ نشان داده اند، چرا که حافظ را لسان الغیب و حافظ کل قرآن، و از سویی این دفتر شعر را برگرفته از اسرار قرآن و وی را واقف بر گنجهای پنهان الهی می دانند. خودش می گوید:

به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به نام ما افتد

یا در جایی دیگر:

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریادرسی می آید

دیوان حافظ
دیوان حافظ

فال چگونه پیدا شد؟

فال و فال‌گیری؛ یکی از شیوه‌هایی بوده و هست که برخی از انسان‌ها به‌وسیله آن می‌خواهند از رویداد‌های فردا و آینده خویش آگاهی یابند، و بدانند چه رخ‌داد‌های نیک و یا بدی در انتظار آن‌ها است.

البته فال در لغت به معنای طالع، بخت و نیز پیشگویی و عاقبت بینی، کلمه‌ای عربی است که در فارسی به معنای شگون، هم در مفهوم خوب و هم در مفهوم بد شناخته می‌شود.

در واقع فال گرفتن یعنی اطلاعات از آینده ناشناخته است. در عربی به فال خوب زدن، «تفأل» و به فال بد زدن «طیره» می‌گویند، اما در فارسی، فال خوب زدن را «مروا» و فال بد زدن را «مرغوا» گویند که از دو کلمه «مرغ» و «آوا» تشکیل شده است.

ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال می‌زده اند؛ مثلاً با دیدن عقاب به عقوبت و هدهد به هدایت پی می‌برده اند.

فال بد و نیک، در بین بسیارى از ملت‏ها رواج داشته و دارد؛ و به انواع گوناگونی همچون کف‌بینی، شانه‌بینی، ماسه‌بندی و … از قدیم رواج داشته و عموم مردم در مواقع دودلی، نگرانی و درماندگی دست به این‌کار می‌زنند.

ریشه تفأل احتمالاً به دوران بسیار کهن و حتی شاید به انسان‌های اولیه بازگردد چرا که در یافته‌های باستان شناسی، اشیایی در غار‌ها و یا اجساد این انسان‌ها پیدا شده است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مربوط به تفأل و رهایی از سرنوشت‌های بد است.

با این حال کهن‌ترین اسناد مربوط به فال‌بینی را دانشمندان از شهر بین النهرینی «سیپار» یافته اند که مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد است.

بین النهرین
بین النهرین

در این اسناد الهه «شمش» که از خدایان بزرگ و مقدس مردمان منطقه به شمار می‌رفت، با صفاتی والایی همچون دارا بودن هنر غیب‌گویی و فال‌بینی ستوده شده است. در بین النهرین (عراق امروزی)، «نینازو» که پدر «تموز»، یکی از بزرگترین خدایان بین النهرینی بود، خداوندگار فال‌بینی به وسیله آب به شمار می‌رفت.

فال گرفتن همچنین در افسانه بین النهرینی «گیلگمش» نیز وجود دارد. در زندگی اجتماعی و سیاسی یونانیان باستان نیز پیش‌گویی و تفأل نقش مؤثّری داشته است.

یونانیان باستان قبل از انجام هرکار مهمی، اراده خدایان را به وسیله فال بینی جویا می‌شدند و حتی در امور مهمی همچون جنگ و صلح، از این نوع فال گیری‌ها تبعیت می‌کردند.

در منابع باستانی یونانی اشارات متعددی با فال گرفتن یونانیان، به ویژه در جنگ‌های خود با پادشاهان هخامنشی شده است. همچنین می‌توان به فال‌های باستانی بودا در هند و فال «ای چینگ» در چین، نیز اشاره کرد که قدمت بسیار زیادی دارند.

در ایران باستان نیز اشارات بسیار زیادی به وجود فرهنگ فال گیری دیده می‌شود که ظاهراً قدمتی بسیار کهن دارد.

اگر منابع دینی زرتشتی را همچون کارشناسان این عرصه، بازمانده سنت شفاهی ایرانیان در عصر زرتشت و حتی قرن‌ها پیش از آن بدانیم، می‌توانیم به قدمت فرهنگ فال بینی پی ببریم.

منابعی زرتشتی همچون «زند بهمن یسن» و متن «پیشگویی‌های جاماسب» که زبان فارسی میانه باقی مانده است، اشارات متعددی به وجود فال بینی در میان ایرانیان باستان دارد.

دیوان حافظ
دیوان حافظ

اولین فال چگونه و کی از دیوان حافظ گرفته شد؟

نخستین فال دقیقاً ساعاتی پس از مرگ حافظ گرفته شد. ادوارد براون در جلد سوم تاریخ ادبیات ایران اشاره داشته است که پس از فوت حافظ، عده ای که کلام وی را قلب کرده بودند، او را تکفیر و از دفن او در گورستان مصلی جلوگیری کردند.

برای حل مشکل تصمیم گرفتند با تفأل از کلام خود حافظ راهنمایی بگیرند و پس از آنکه کلیه غزلهای حافظ را نوشته و در سبدی ریختند، کودکی تفألی می زند و غزل شماره 82 می آید، که به طرز عجیب و باور نکردنی پاسخ جماعت ریاکار را می دهد و گفته اند که از آن روز به وی لقب لسان الغیب داده اند، غزل شگفت انگیز چنین است:

کنون که می دمد از بوستان نسیم بهشت

من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت

مکن به نامه سیاهی ملامت من مست

که اگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت؟

قدم دریغ مدار از جنازه حافظ

که گرچه غرق گناهست، می رود به بهشت

عضویت در تلگرام عصر ترکیه عضویت در اینستاگرام عصر ترکیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا