بلیط هواپیما فلای تودی
میزیتو

۶ آموزه باستانی هندویی که شما را تکان می‌دهد

سال‌ها، باور عموم این بود که متون باستانی هندو تنها شامل آیین‌های مذهبی، سرودهای مقدس و اسطوره‌های قدیمی‌اند؛ چیزهایی که صرفاً جنبه‌ی نمادین یا سنتی دارند و در دنیای مدرن کاربردی نیستند.

کرمان موتور

سال‌ها، باور عموم این بود که متون باستانی هندو تنها شامل آیین‌های مذهبی، سرودهای مقدس و اسطوره‌های قدیمی‌اند؛ چیزهایی که صرفاً جنبه‌ی نمادین یا سنتی دارند و در دنیای مدرن کاربردی نیستند. اما این دیدگاه در حال تغییر است. با رشد دوباره‌ی علاقه به حکمت‌های کهن و بررسی عمیق‌تر متون مقدس شرقی، بسیاری دریافته‌اند که این نوشته‌ها گنجینه‌هایی از حقیقت‌های جاودانه‌اند؛ حقیقت‌هایی که درک ما از زمان، روح، زندگی، و حتی خودِ ما را زیر و رو می‌کنند.

۱. روح شما فقط متعلق به شما نیست
به گزارش خبرنامه، در نگاه مدرن، روح اغلب چیزی خصوصی تلقی می‌شود؛ انگار که دارایی ماست و تنها به وجود خودمان محدود می‌شود. عباراتی مانند “روح من این را نمی‌پذیرد” یا “روحم به این چیزها حساس است” را زیاد می‌شنویم. اما آموزه‌های باستانی هندو نگاهی کاملاً متفاوت ارائه می‌دهند. در این نگاه، روح مفهومی شخصی یا خصوصی نیست، بلکه بخشی از چرخه‌ای گسترده و الهی است. روح نه به ما تعلق دارد و نه محدود به یک کالبد است.

این دیدگاه می‌گوید روح از بدنی به بدن دیگر می‌رود، بدون آنکه هویت شخصی‌اش را حفظ کند. به همین دلیل، تعلق خاطر شدید به “من” و “مال من” از نظر این فلسفه، اشتباه و منجر به رنج است. روح بخشی از کل است؛ از یک کل بی‌نهایت و جاودانه. شناخت این حقیقت، اولین قدم درک عمیق‌تر از خود است.

۲. زمان چرخه‌ای است، نه خطی
در نگاه غربی، زمان به‌صورت خطی درک می‌شود: گذشته، حال، آینده. اما در متون مقدس هندو، زمان یا «کال» مفهومی کاملاً متفاوت دارد. زمان در این دیدگاه یک چرخه است. همان‌گونه که روز و شب در یک حلقه بی‌پایان تکرار می‌شوند، تاریخ، انسان‌ها، تمدن‌ها و حتی حقایق کیهانی نیز در چرخه‌ای تکرار می‌شوند.

بر اساس فلسفه‌ی یوگاها، جهان از دوره‌هایی عبور می‌کند که هرکدام هزاران سال طول می‌کشد. در هر دوره، انسان‌ها به اوج می‌رسند، سقوط می‌کنند، و سپس دوباره بازمی‌گردند. این نگاه چرخه‌ای به زمان به ما یادآوری می‌کند که هیچ چیز پایان ندارد؛ همه چیز بازمی‌گردد، اما در شکلی نو. تاریخ نه خطی، بلکه همچون حلقه‌ای در حرکت است. دانستن این موضوع، درک ما از زندگی، پیشرفت و حتی مرگ را متحول می‌کند.

۳. «آهام برهماسمی»: تو خود خدا هستی
یکی از عمیق‌ترین مفاهیم در متون ودایی، عبارت «آهام برهماسمی» است که ترجمه‌اش می‌شود: “من برهمن هستم.” برهمن در فلسفه هندو مفهومی بی‌نهایت است؛ جوهر مطلق، آگاهی کیهانی، خالق و نگهدارنده‌ی همه چیز. این آموزه می‌گوید که تو و برهمن از هم جدا نیستید؛ تو خود او هستی.

این اصل به ما می‌آموزد که خدا را در درون خود بجوییم، نه در بیرون. به جای جست‌وجوی موجودی مافوق و دوردست، باید به عمق وجود خود بنگریم. این آموزه، عزت‌نفس، آگاهی درونی و اتحاد با کل هستی را تقویت می‌کند. اگر واقعاً باور کنیم که بخشی از خداوند در ماست، دیگر زندگی را سطحی نمی‌بینیم و مسئولیت‌های خود را هم جدی‌تر می‌گیریم.

۴. آغاز همه چیز با صدای اُم
اُم (OM) صرفاً یک صدا نیست. در متون باستانی، OM نخستین ارتعاش جهان است؛ صدایی که هستی را از خلأ بیرون کشید و آغازگر همه چیز شد. گفته می‌شود که OM نه‌تنها آفریننده‌ی ماده، بلکه آفریننده‌ی آگاهی و زمان نیز بوده است.

خواندن یا شنیدن صدای اُم، به نوعی بازگشت به خاستگاه هستی تلقی می‌شود. به همین دلیل است که در بسیاری از مدیتیشن‌ها، یوگا و عبادت‌های شرقی، اُم را تکرار می‌کنند؛ چون اعتقاد دارند که این صدا انسان را با ریتم اصلی کیهان هم‌راستا می‌کند.

۵. چاکراها: مسیرهای انرژی در بدن انسان
بدن انسان فقط گوشت و استخوان نیست؛ بلکه شبکه‌ای پیچیده از انرژی نیز دارد. در متون باستانی هند، از هفت مرکز اصلی انرژی به‌نام چاکرا یاد شده که از پایین‌ترین نقطه‌ی ستون فقرات تا تاج سر گسترده‌اند. هر چاکرا مسئول یک بعد خاص از وجود ماست: از امنیت و بقاء، تا عشق، شهود، و آگاهی الهی.

به عنوان مثال، چاکرای مولادهارا ما را به زمین و ثبات متصل می‌کند. درحالی‌که چاکرای ساهاسرارا (تاجی) در بالای سر، ما را به الوهیت پیوند می‌دهد. انسداد یا عدم توازن در هرکدام از این چاکراها می‌تواند منجر به مشکلات جسمی، روانی و حتی معنوی شود.

مدیتیشن، تغذیه مناسب، مانترا و سبک زندگی هماهنگ، روش‌هایی هستند که برای فعال‌سازی و پاک‌سازی چاکراها توصیه شده‌اند. شناخت این مراکز انرژی، درک عمیق‌تری از خود جسمانی، روانی و روحانی ما به دست می‌دهد.

۶. با دارما زندگی کن، نه با عادت
دارما مفهومی بسیار وسیع و پیچیده در فلسفه هندوست که به سادگی نمی‌توان آن را ترجمه کرد. اما به طور خلاصه، می‌توان گفت که دارما همان «راه درست» است؛ راهی که هماهنگ با وظیفه، وجدان، و نظم کیهانی باشد.

دارما فقط به معنای انجام وظیفه نیست، بلکه به این معناست که هر فرد در زندگی جایگاه و نقشی دارد، و اگر آن نقش را به‌درستی ایفا نکند، کل نظم جهان به‌هم می‌ریزد. زندگی با دارما، یعنی هماهنگی با خود، جامعه، و هستی. این آموزه در جنگ کوروکشترا، جایی که شری کریشنا به آرجونا تعلیم می‌دهد، به وضوح دیده می‌شود. دارما می‌گوید: کار درست را انجام بده، حتی اگر دشوار باشد.

سخن پایانی: حکمت‌هایی برای همه‌ی زمان‌ها

متون مقدس و باستانی هندو، فقط برای عبادت‌ یا مراسم سنتی نیستند. آن‌ها نقشه‌هایی برای درک بهتر خود، زمان، جهان و معنای زندگی هستند. آموزه‌های عمیقی چون «آهام برهماسمی»، چرخه‌ای بودن زمان، و راه زندگی با دارما، ما را به دیدگاهی کاملاً متفاوت و غنی‌تر می‌رسانند. این مفاهیم می‌توانند راهنمایی برای انسان مدرن باشند؛ راهی برای زندگی با معنا، تعادل و آگاهی.

عضویت در تلگرام عصر ترکیه عضویت در اینستاگرام عصر ترکیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا