فال حافظ تو در این لحظه (فال حافظ 6 مهر):
یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
یاد باد آن که چو چشمت به عتابم میکشت
معجز عیسویت در لب شکرخا بود
دوستان شفیق و دلسوزی دارید، قدرشان را بدانید و در راه دوستی و محبت شک به خود راه ندهید. به آینده فکر کنید و غم گذشته را نخورید. افسوس و حسرت گذشته دوای درد شما نیست.
زندگی را سخت نگیرید و با سرعت و تیزهوشی سعی کنید آینده خود را به شکل قشنگی بسازید. صبوری کنید، بیمار شفا پیدا می کند، قرض ادا می شود و ازدواج عملی خواهد شد.
متن کامل غزل: اینجا
______________________________________
رازها و فال های بیشتر از حضرت حافظ:
فال حافظ : دو بیت + زندگی بی هدف شما را خسته کرده
فال حافظ : دو بیت + دوران آسانی برای شما فرا خواهد رسید
فال حافظ : دو بیت + فخرفروشی نکنید
فال حافظ : دو بیت + پلی برای موفقیت افراد نا اهل نشوید
فال حافظ : دو بیت + گاهی به حرف هایی که می زنید عمل نمی کنی
فال حافظ : دو بیت + سعی کنید باعث خوشحالی دیگران شوید
فال حافظ : دو بیت + ظالمان را به خدا بسپارید
فال حافظ : دو بیت + آرزوهایت را از خدا بخواه
فال حافظ : دو بیت + دلبسته دنیای فانی و لحظات زودگذر نباشید
فال حافظ : دو بیت + راه پرپیچ و خمی در پیش دارید
فال حافظ : دو بیت + به زودی امانتی به دست شما سپرده می شود
فال حافظ : دو بیت + شک و دودلی را کنار بگذارید
فال حافظ : دو بیت + دیگران ارزش واقعی شما را نمی دانند
اولین فال چگونه و کی از دیوان حافظ گرفته شد؟
نخستین فال دقیقاً ساعاتی پس از مرگ حافظ گرفته شد. ادوارد براون در جلد سوم”تاریخ ادبیات ایران” اشاره داشته است که پس از فوت حافظ، عده ای که کلام وی را قلب کرده بودند، او را تکفیر و از دفن او در گورستان مصلی جلوگیری کردند.
برای حل مشکل تصمیم گرفتند با تفأل از کلام خود حافظ راهنمایی بگیرند و پس از آنکه کلیه غزلهای حافظ را نوشته و در سبدی ریختند، کودکی تفألی می زند و غزل شماره ۸۲ می آید، که به طرز عجیب و باور نکردنی پاسخ جماعت ریاکار را می دهد و گفته اند که از آن روز به وی لقب لسان الغیب داده اند، غزل شگفت انگیز چنین است:
کنون که می دمد از بوستان نسیم بهشت
من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت
مکن به نامه سیاهی ملامت من مست
که اگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت؟
قدم دریغ مدار از جنازه حافظ
که گرچه غرق گناهست، می رود به بهشت
درباره فال حافظ
فالِ حافظ بهمعنی استفاده از دیوانِ حافظ برای برای پیشگوییِ سرنوشت و رفعِ تردید و خوب یا بد بودنِ عاقبتِ کاری یا استعلام از احوالِ شخصِ غایبی است.
یکی از باورهای کهن و عمومیِ ایرانیان، فالِ نیک یا بد زدن با دستآویزی به رویدادها و اشیاء گوناگون بودهاست. استخاره یا همان تفأل به قرآن نیز یکی از مرسومترین روشهای تفأل است که پس از ظهورِ اسلام رایج شد و پس از آن نیز به دیگر آثارِ ادبی که تصور میشد نویسندهاش «بهرهای از کلام حق» دارد، گسترش یافت.
پس از ظهورِ حافظ، تفأل به دیوانِ دیگر شاعران، بسیار کمتر، و دیوانِ حافظ جانشینِ آنها شده است و نمونههای تفأل به دیوانِ شاعران پس از حافظ بسیار نادر و اندک است. با دور شدن از روزگارِ زندگانیِ حافظ، مقدس شدنِ شخصیت و شعرِ او بیشتر جلوهگر میشود. این دیوان نزد مردم چنان تقدسی یافته که گفتهاند هرجا که پای اسلام رسیده است، در کنارِ قرآن، دیوانِ حافظ هم دیده میشود. این تقدس سبب جایز ندانستنِ تفأل با دیوانِ حافظ و حتی دستزدن به آن در گاهِ مستی شد.
شهرتِ حافظ به «لسانُالْغِیْب» باعث شد که خوانندگانِ دیوانش از همان دورانِ نزدیک به زندگانیَش، به دیوانش تفأل زنند و اعتقادِ حقیقی بدو و اشعارش پیدا کنند.
با دور شدن از روزگارِ زندگانیِ حافظ، مقدس شدنِ شخصیت و شعرِ او بیشتر جلوهگر میشود. این دیوان نزد مردم چنان تقدسی یافته که بهگفتهٔ تقیالدین حسینی کاشانی، نویسندهٔ خُلاصَةُالْاَشعار هرجا که پای اسلام رسیده است، در کنارِ قرآن، دیوانِ حافظ هم دیده میشود. این تقدس سبب شد بعضی تفأل با دیوانِ حافظ و حتی دستزدن به آن را در گاهِ مستی جایز ندانند.
فال حافظ، قطعا به معنای پیش گویی آینده نیست بلکه جست و جوی زیبایی و آرامش در زیباترین غزل های بزرگ ترین غزل سرایی است که تاریخ بشر در همه ملل و فرهنگ ها به خود دیده است. این رسم زیبای ایرانی را پاس بداریم.
شعر را اگر به شکل انسان می آفریدند می شد “حافظ”
شعر را اگر می خواستند به صورت آدمی بیافرینند حتما اسمش می شد حافظ؛ شاعری که سال ها حتی آن هایی که میانه ای با شعر و ادب پارسی ندارند حتما یکی دو بیتی از اشعار او را حفظ هستند.
حافظ در ادبیات پارسی به نوعی معنای تام است که ذهن در برخورد اولیه با واژه های مرتبطی چون شعر، شاعر، غزل و تغزل به آن متبادر می شود و این همه مرهون آن شب قدری است که کام حافظ را به شاخ نباتی شیرین و جانش را به آب حیات پرطراوت کردند که چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی!
آرامگاه حافظ کجاست؟
آرامگاه حافظ یا حافظیه در بخش مرکزی شهر شیراز و در استان فارس واقع شده است. حافظیه در جنوب دروازه قرآن در حاشیه شمالی شیراز و در ابتدای خیابان گلستان قرار دارد. حافظ در سال ۷۹۲ هجری قمری در شهر شیراز از دنیا رفت.
حافظیه بارها به دستور حاکمان تیموری، صفوی، افشار و زند مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت؛ اما سرانجام در سال ۱۳۱۴ هجری قمری، به دستور وزرات آموزشوپرورش، ساخت یک بنای جدید ترتیب داده شد. در این طرح، حافظیه همانند طرح قدیم خود، به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد و اجرای کامل آن تا سال ۱۳۱۷ هجری قمری به طول انجامید.
آرامگاه حافظ را میتوان یکی از محبوبترین و مشهورترین جاهای دیدنی شیراز به حساب آورد که دارای معماری منحصربهفرد است. آرامش حافظیه بسیار دلانگیز بوده و بهترین مکان برای دیدار عاشقان به شمار میرود. این فضا حسی ناب و بینظیری را به شما هدیه میدهد که آن را در هیچ جای دیگر تجربه نخواهید کرد.
زوجهای عاشق دست به دست نیز در این فضا قدم زده و فال میگیرند. زمزمه اشعار حافظ از قسمتهای مختلف حافظیه به گوش میخورد و بوی بهار نارنج شما را مدهوش میسازد. حافظیه، مکانی پر از حال خوب در شهر عاشقانه شیراز است.
سنگ قبر حافظ همان سنگ قبر نصب شده در دوره کریم خان زند است. جالب است بدانید که محوطه اطراف حافظیه در سالهای گذشته بهعنوان یک قبرستان عمومی بود و بسیاری از بزرگان و اعضای خاندانهای اصیل شیرازی در این مکان به خاک سپرده شدهاند.
در این قسمت از حافظیه، دو حوض بزرگ مستطیل شکل و چند باغچه با درختان سرو و نارنج به چشم میخورد که بسیار دیدنی و زیباست. چایخانه، کتابخانه و اتاق حافظ شناسی، تنها برخی از بخشهایی است که در این قسمت از بنای حافظیه وجود دارد.
زندگینامه حافظ
حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت.
حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است.
او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند.
شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود.
حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود.
حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است.
او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت.
سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
ممنونم انشاالله که شفا میگیره 🙏🏼💔