فال حافظ تو در این لحظه (فال حافظ 16 فروردین):
گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
چون شیشههای دیده ما پرگلاب کن
رفتار خوب و منش پسندیده ای که دارید باعث جذب اطرافیان شده است. خصلت های نیکو و حسن و کمال تان به حد اعلا است و با چشم های زیبایی که دارید با همه حرف می زنید!
عهد و پیمانی بسته اید که نتایج خوبی به بار خواهد آورد. خدا را شکرگزار باشید که چرخ گردون به کام تان خواهد چرخید و از لطف فرد خاصی بهره مند می شوید. نیت دل برآورده می شود و حال شما هر روز بهتر خواهد شد.
متن کامل غزل: اینجا
______________________________________
رازها و فال های بیشتر از حضرت حافظ:
فال حافظ : دو بیت + 2 چیز خوب و بد برای زندگی
فال حافظ : دو بیت + حسادت و کینه ورزی سرانجام خوشی ندارد
فال حافظ : دو بیت + کینه و کدورت قلب را سیاه می کند
“حافظ” در بیان “گوته” شاعر شهیر آلمانی
اى حافظ! سخن تو همچون ابدیت بزرگ است. کلام تو همچون گنبد آسمان تنها به خود وابسته است و میان نیمه غزل تو با آغاز و انجام آن فرقى نمى توان گذاشت؛ چرا که همه آن در حد کمال است.
تو آن سرچشمه فیاض شعر و نشاطى، که از آن هر لحظه موجى از پس موج دیگر بیرون مى تراود، دهان تو براى نغمه سرودن و دلت براى مهر ورزیدن همیشه آماده است. اگر همه دنیا به سرآید آرزو دارم که تنها- اى حافظ- با تو و در کنار تو باشم و چون برادرى در شادى و غمت شرکت کنم.
همراه تو باشم و چون تو عشق ورزم. زیرا این افتخار زندگى من و مایه حیات من است. حافظ دلم مى خواهد از شیوه غزلسرایى تو تقلید کنم، چون تو قافیه پردازم و غزل خویش را به ریزه کارى هاى تو بیارایم. نخست به معنا اندیشم و آنگاه برآن لباس الفاظ بپوشم. دلم مى خواهد شعرى چون تو، اى شاعر شاعران جهان سروده باشم.
اى حافظ! همچنان که جرقه اى براى آتش زدن و سوختن شهر امپراتوران کافى است، از گفته شورانگیز تو چنان آتش بر دلم نشسته است که سراپاى مرا به تب و تاب افکنده و تو خود بهتر مى دانى که چگونه ما از خاک تا افلاک در بند هوس اسیریم. مگر نه عشق نخست غم مى آورد و آنگاه نشاط مى بخشد؟
پس اى استاد بگذار لحظه اى در بزم عشق تو بنشینم تا در آن هنگام که با دلدار راز مى گشایى، پیشانى درخشان تو را با دیدگان ستایشگر بنگرم.
این جمله هاى ستایش آمیز از «گوته» شاعر آلمانى است که مدهوش حافظ شیراز شده است. البته نه تنها «گوته» بلکه شاعران بسیارى در مغرب زمین دلسپرده ادبیات ایران هستند و تأثیرات فراوانى از آن گرفته اند.
آنقدر که حتى آثار ادبى در حوزه داستان که امروز در ایران مخاطبان فراوانى دارد و توسط اروپائیان نوشته شده، برگرفته از آثار نویسندگان و شاعران مطرح تاریخ ادبیات ایران است.
درباره حافظ، پژوهشگران و حافظ شناسان بسیارى اظهارنظر کرده اند و تأملات بسیارى درباره دیدگاه حافظ به هستى، عشق، عبادت و زهد و… داشته اند و تفاوت نظرهایى نیز درباره تولد و وفات، تعداد غزلیات و برخى ابیات همیشه وجود داشته است، اما نکته قابل توجه این است که حافظ تلفیق شایسته و خردمندانه شاعران پیش از خود است.
گوته کیست که این همه شیفته حافظ بود؟
یوهان ولفگانگ فون گوته ( Johann Wolfgang von Goethe) زادهٔ ۲۸ اوت ۱۷۴۹ در فرانکفورت و درگذشتهٔ ۲۲ مارس ۱۸۳۲ در وایمار است.
او شاعر، ادیب، نویسنده، نقاش، محقق، انسانشناس، فیلسوف و سیاستمدار آلمانی بود. او یکی از کلیدهای اصلی ادبیات آلمانی و جنبش وایمار کلاسیک و همچنین رمانتیسیسم بهشمار میرود.
وی یکی از مردان بزرگ فرهنگی قرون ۱۸ و ۱۹ اروپا و یکی از افراد برجستهٔ ادبیات جهان محسوب میشود. خانه یوهان ولفگانگ فون گوته در مجموعه سنتگرایی وایمار قرار دارد.
ایرانی ها اغلب او را به واسطه ارادتی که به حافظ دارد می شناسند.