معنی سووشون چیست و به چه مراسمی سووشون می‌‌گفتند؟
سووشون نخستین رمان سیمین دانشور نویسنده ایرانی است که در شیراز و در سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد و فضای اجتماعی سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ را ترسیم می‌کند.
سریال سووشون نرگس آبیار که از جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴ از پلتفرم نماوا پخش می‌شود، اولین اقتباس تصویری از یکی از پرمخاطب‌ترین رمان‌های فارسی است، بنابراین در این به رمان سووشون سیمین دانشور پرداخته ایم.
معنی سووشون، نام سریال جدید نمایش خانگی
به گزارش نمناک، اگر به دنبال معنی و تلفظ سووشون هستید، باید بگوییم واژه سووشون در واقع همان سیاوشان در گویش محلی است که در ادبیات فارسی به معنی سوگ سیاوش است.
منظور از مراسم سووشون چیست؟
سووشون یا سیاووشان یا سوگ سیاوش، برگرفته از مراسمی است که از پیش از اسلام برگزار می‌شد.
مراسم سووشون در اصل یک مراسم سوگواری باستانی برای سیاوش، یکی از شخصیت‌های اسطوره‌ای ایران است که به ناحق کشته شد. این مراسم نمادی از دادخواهی، مظلومیت و مبارزه با ظلم است.
در این مراسم، اسب سیاوش، به نام شبرنگ نقش مهمی داشت و مردم با لباس‌های سیاه و با شیونه‌زاری و گریه به عزاداری می‌پرداختند.
خلاصه داستان سووشون
سووشون نخستین رمان سیمین دانشور نویسنده ایرانی است که در شیراز و در سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد و فضای اجتماعی سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ را ترسیم می‌کند.
زری و یوسف قهرمانان اصلی رمان سووشون هستند، زن و شوهری که هر دو مترقّی هستند و از درد جامعه آگاه‌اند و در کنار سه فرزند خود زندگی عاشقانه‌ای را در پیش گرفته‌اند. آن‌ها به طبقه‌ی متوسط جامعه تعلق دارند و از مالکانی هستند که در رفاه زندگی می‌کنند و همیشه به فکر فقرا و درماندگان هستند.
درون مایه داستان کتاب سووشون چیست؟
سووشون داستانی است درباره انسان‌هایی که در شرایط سخت جنگ و ناآرامی، در پی یافتن معنای زندگی، حفظ هویت و ارزش‌های خود هستند. عشق به خانواده، وطن و آرمان‌ها از مضامین مهم داستان است و ایثار و از خودگذشتگی برای حفظ این ارزش‌ها به تصویر کشیده می‌شود.
جملات زیبا از کتاب سووشون
بسیاری از کاربران به دنبال دانستن جمله آخر کتاب سووشون، متن کامل کتاب سووشون و جملات زیبای این داستان هستند. در ادامه جملات برگزیده و زیبای کتاب سووشون سیمین دانشور را آورده ایم.
آدم تنها اگر بخواهد
می‌تواند خودش را از تنهایی در آورد
******
ما غیر از آرزوهای بزرگ تقصیری نداشتیم
******
خواهر سعی کن روی پای خودت بایستی
اگر افتادی، بدان که در این دنیا
هیچ کس خم نمی‌شود دست ترا بگیرد بلندت کند
سعی کن خودت پا شوی
******
بعضی آدم‌ها عین یک گل نایاب هستند
دیگران به‌جلوه‌شان حسد می‌برند
خیال می‌کنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را می‌گیرد
تمام درخشش آفتاب و‌تری هوا را می‌بلعد
و جا را برای آن‌ها تنگ کرده
جالب است بدانید سیمین دانشور، این کتاب را به همسرش تقدیم کرده است که در میانه راه او را تنها گذاشته است. او در تقدیم‌نامه‌ی کتاب نوشته است:
به یاد دوست،
که جلال زندگیم بود و در سوگش
به سووشون نشسته‌ام.
لطفا به این مطلب امتیاز دهید
