۳ سیاست حزب حاکم ترکیه برای پذیرش مهاجران و بحران پس از آن
پروفسور دکتر رابعه کاراکایا پولات عضو هیئت علمی دانشگاه ایشیک ترکیه، در یک یادداشت تحلیلی به بررسی موضوع حضور 4 میلیون آواره سوری در ترکیه پرداخته و نشان داده که این مساله، با گفتمان سیاسی حزب عدالت و توسعه و سوگیریهای ایدئولویژیک و تاریخی اردوغان و داود اوغلو، ارتباط عمیقی دارد.
دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه، با یک گفتمان سه وجهی، دروازه های خود را به روی میلیونها پناهجوی سوری گشود و حالا عملاً در بطن یک بحران قرار گرفته که خروج از آن، دشوار و هزینه بردار است.
به گزارش عصر ترکیه به نقل از تسنیم، این روزها که بحران اقتصادی به شکلی عمیق و فرارگیر ترکیه را در بر گرفته، بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی این کشور، درباره تاثیر منفی حضور مهاجران صحبت میکنند. آنان معتقدند که ترکیه در شرایطی پذیرای نزدیک به 6 میلیون آواره پناهجوی خارجی شده که حتی نمیتواند معیشت و نیازهای اولیه شهروندان خودش را تامین کند.
اکرم امام اوغلو شهردار استانبول، یکی از سیاستمدارانی است که به وفور درباره موضوع پناهجویان و مهاجران، اظهارنظر میکند. چرا؟ به این دلیل که همین حالا دو و نیم میلیون آواره سوری، افغانی، ازبک و اویغور در استانبول زندگی میکنند و حضور آنان باعث شده که قیمت مسکن، مواد غذایی، پوشاک و حمل و نقل بالاتر برود و در عین حال، در حوزه زیرساختها، کمبود و مشکلات فراوان به وجود آید.
امام اوغلو دیروز در دوسلدورف آلمان و در جمع تجار ترک مقیم آلمان گفت: «وقتی که من درباره حضور این همه آواره صحبت میکنم، خیلیها میگویند: آنان چرخ صنعت نساجی ترکیه را میچرخانند و کارگران ارزان ما هستند. ولی من با این نگرش مخالفم. آیا واقعاً صنایع ترکیه نیاز به کارگر دارند؟ بسیار خوب. ما هم مانند دیگر کشورهای جهان، به شکل رسمی و قانونی کارگر خارجی را به عنوان مهاجر بپذیریم. ولی با روند فعلی، نه تنها استانبول، بلکه همه شهرهای دیگر ما دچار مشکل شده اند».
پروفسور دکتر رابعه کاراکایا پولات عضو هیئت علمی دانشگاه ایشیک ترکیه، در یک یادداشت تحلیلی به بررسی موضوع حضور 4 میلیون آواره سوری در ترکیه پرداخته و نشان داده که این مساله، با گفتمان سیاسی حزب عدالت و توسعه و سوگیریهای ایدئولویژیک و تاریخی اردوغان و داود اوغلو، ارتباط عمیقی دارد.
یادداشت این چهره دانشگاهی ترکیه را با هم مرور میکنیم:
گفتمان سیاسی و آوارگان
ما هم اکنون در ترکیه، با یک وضعیت خاص و بیسابقه روبرو هستیم. حالا کشور ما پذیریای میلیونها آواره و مهاجر است که البته 4 میلیون نفر از آنان سوری هستند. میخواهم روی این موضوع بحث کنم که چرا گفتمان سیاسی و دینی حزب حاکم ترکیه، کاری کرد که ورود آوارگان سوری به شهرهای ما آسان شود و چرا حالا برای حل این بحران، در بن بست قرار گرفتهایم.
ما شاهد این هستیم که روایت همبستگی مذهبی، به عنوان یکی از ارکان شعارهای تبلیغاتی اردوغان و حزب او، عملاً یک گفتمان سیاسی خلق کرد که بر مبنای آن، حضور آواره و پناهجو نه تنها بد نیست، بلکه باید از آن استقبال کرد!
حزب عدالت و توسعه، پس از آغاز بحران سوریه، با استفاده از شعارهای تبلیغاتی و مانور دادن بر اصول دینی مانند شفقت، احسان و مهمان نوازی، یک گفتمان جدید به وجود آورد که بر مبنای پذیریایی از آوارگان به خاطر شباهت دینی و مذهبی بود. غافل از این که این یک مساله حقوقی و چند بُعدی است و میتواند دردسرساز شود.
ترکیه از زمان آغاز بحران سوریه میزبان بیشترین پناهجوی سوری در جهان بوده است. بین سالهای 2013 تا 2016 که ورود پناهجویان سوری به ترکیه در اوج خود بود، این وضعیت در داخل ترکیه، موجب مخالفت چندانی نشد و کسی اعتراض نکرد.
البته گاهی سخنان مبتنی بر نفرت پراکنی و اقداماتی علیه پناهندگان صورت میگرفت، اما این اقدامات به حدی نرسید که مانند کشورهای اروپایی باعث ظهور احزاب سیاسی ضدمهاجر یا حتی تغییر نتایج انتخابات شود. چه شد که جامعه ما با ورود این جمعیت میلیونی پناهجو موافقت کرد؟ حزب حاکم عدالت و توسعه چگونه توانست این رضایت را ایجاد کند؟ میل به یافتن پاسخ این سؤالات مرا به تحلیل گفتمان حزب عدالت و توسعه در مورد مساله مهاجرت واداشت.
وقتی گفتمان بازیگران اصلی حزب به ویژه رجب طیب اردوغان را بررسی کردم، سه بُعد مهم و برجسته را مشاهده کردم:
نخست: حزب عدالت و توسعه سیاست درهای باز در قبال مردم سوریه را با گفتمان همبستگی مذهبی توجیه کرد. روایاتی مانند اشاره به انصار و مهاجرین در صدر اسلام، رونق و برکت اقتصادی پناهجویان، فواید مثبت این امر در روابط ترکیه – اروپا و ترویج و تبلیغ گفتمانی مبتنی بر برادری دینی.
دوم: بخش دیگری از گفتمان حزب عدالت و توسعه این بود که باز کردن درها به روی مردم سوریه یک مسئولیت تاریخی است. به ویژه در سخنان احمد داود اوغلو، همواره میشنیدیم که او بین مرزهای واقعی ترکیه و مرزهای خیالی، تمایز قائل بود. اغلب تأکید میشد که این یک مأموریت تاریخی است و چون این مردمان در جایی زندگی میکردند که زمانی قلمرو عثمانی بوده، باید آنان را با آغوش باز بپذیریم.
سوم: بخش بعدی گفتمان حزب عدالت و توسعه در قبال پناهندگان سوری، ادعای برتری اخلاقی بود. ادعا شد که ترکیه به خاطر گشودن دروازههای خود به روی پناهجویان سوری، از نظر اخلاقی برتر از اروپا است.
اگر یکی از اعضای اپوزیسیون در این عرصه از سیاست حزب عدالت و توسعه انتقاد میکرد، فوراً به عنوان سرسپرده بازیگران خارجی برچسب میخورد و گفته میشد: شما ارزشهای تاریخی، اخلاقی و ملی ما را درک نمیکنید. اصلاً خبر ندارید مهاجرین و انصار چه رسالتی دارند.
آیا فکر میکنید این فقط دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه است که به مساله مهاجر و پناهجو، نگرش دینی و ایدئولوژیکی دارد؟ خیر. ما در اروپا نیز شاهد همین رویه بودیم.
در بحران جدید پناهجویان که پس از بحران اوکراین به وجود آمد، شاهد ساختن گفتمانی مشابه شعارهای اردوغان در اروپا بودیم که این بار از طریق مسیحیت، تلاش برای مهاجرپذیری را نمایان کرد.
کشورهای اروپایی که تلاش زیادی برای بیرون نگه داشتن پناهندگان مسلمان سوری انجام دادند، بدون درنگ و تردید درهای خود را به روی پناهندگان مسیحی اوکراینی گشودند!
البته این سیاست ابعاد تاریخی، ژئوپلیتیکی و فرهنگی دیگری نیز دارد. با این حال، این مساله را نمیتوان انکار کرد که اتحادیه اروپا با دستورالعمل الزامآور برای کشورهای عضو، پناهندگان اوکراینی را تحت حمایت موقت قرار داده و به سرعت حقوقی مانند آموزش، بهداشت و کار را برای آنها فراهم کرد.
همبستگی با پناهندگان اوکراینی برخی از بازیگران مذهبی را که تا حد زیادی اهمیت خود را در سیاست اروپا از دست داده بودند، قادر ساخت تا به صحنه سیاست و قدرت بازگردند. اما مساله اینجاست که اقتصاد اروپا، تاب و توان ارائه چنین خدماتی داشته ولی ترکیه نتوانسته نیازها و زیرساختها را تامین کند.
انتقاد دیگر نسبت به سیاست مهاجرپذیری حزب حاکم ترکیه، این است که در این مسیر، صرفاً بر هویت مشترک مسلمان با روایت همبستگی مذهبی تأکید کرده است. این در حالی است که نیمی از جامعه ترکیه سکولار و با چنین رویکردی مخالف هستند.
حتی مساله عثمانی هم، فقط برای بخش کمی از مردم ترکیه اهمیت دارد و مردم با این رفتار مخالفند که حزب اردوغان، دورههای قبل و بعد از عثمانی را نادیده گرفته و تاریخ کشور را چیزی جز تاریخ عثمانی نشان نمیداند.
حزب عدالت و توسعه، عادت دارد از هر موضوعی یک ابزار سیاسی بسازد و همچنین عادت دارد که بر آتش دوقطبی سیاسی و اجتماعی، بنزین بریزد. در مورد مساله مهاجرین سوری نیز دست به همین اقدام زد.
اما این سیاست شکست خورده است. چرا که حالا، مساله مهاجرستیزی نزد بخشی از جامعه ترکیه یک مساله بسیار مهم است. دیدیم که برای اولین بار در تاریخ ترکیه، یک حزب سیاسی بر اساس احساسات ضد مهاجرتی تأسیس شد (حزب ظفر به رهبری امید اوزداغ) و این حزب در اولین انتخابات عمومی خود 2.3 درصد از آرای مردم را به دست آورد.