فال حافظ تو در این لحظه (فال حافظ 24 اردیبهشت):
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
گاهی پیش می آید که رفتار مناسبی با دیگران ندارید و در روابط خود زیاده روی می کنید. به سوی خداوند رفته و برای آخرت توشه ای جمع کنید که این دنیا فانی است.
از افرادی که قید و بندی نداشته و شما را از خدا دور می کنند برحذر باشید. از خداوند طلب عافیت کنید، بسیاری چیزها برای شما روشن خواهد شد و از این وضع دشوار خارج خواهید شد.
متن کامل غزل: اینجا
______________________________________
رازها و فال های بیشتر از حضرت حافظ:
فال حافظ: دو بیت + برای رسیدن با مراد دل از بیراهه برگردید
فال حافظ: دو بیت + از غم و اندوه دوری کنید و نگرانی به دل راه ندهید
فال حافظ: دو بیت + همه چیز در گروی داشتن ثروت و مادیات نیست
مفاهیم عرفانی در شعر حافظ
افزون بر اینها، به اعتبار اشعار حافظ، وی به طور قطع با عرفان و سلوک معنوی آشنا بوده و تجربیات خود را در این مسیر در اشعارش آورده، به همین دلیل نیز در اشعار او بسیار به اسرار و معانی عرفانی اشاره رفته است، به طوری که به گفته جامی هیچکس به قدر حافظ بر مشرب صوفیه سخن به موافقت نگفته است.
از جمله، برداشت حافظ از یگانگی حقیقت و یکتایی هستی، به وحدت وجود، که برخی صوفیه به آن معتقدند، سخت نزدیک است.
وی نیز، مانند ابن عربی،عینیت ذات را با اعیان ممکنات محقق میشمرد و لازمه درک این یگانگی با ذات حق را رفع حجاب خودبینی میدانست.
حافظ نیز، مانند برخی عرفاً، برای ممکنات (کثرات) از استعاره زلف استفاده کرده و با این تعبیر دو نقش متضاد برای ممکنات قائل شده است: از یک سو کثرات (زلف) را راهی برای وصول به وحدت و از سوی دیگر آن را مانع و راهزن طریق وحدت میشمرد و اشتغال به آن را موجب بازماندن از سیر به سوی وحدت با حق میداند.
وی زیباییها و کمالات کثرات را، به دلیل پیوند آنها با حق، میستاید و هر گونه خطا را از صانع آنها دور میداند و کاستیها را از لوازم گریزناپذیر جنبه امکانی موجودات میشمارد.
محدودیتهای عالَم با چنین نگاه خطاپوشی محو میشود و هر دو عالَم، فروغ روی حق میگردد و از اینرو، وی میگوید که خطا بر قلم صنع نرفته است.
همانگونه که عرفا جهان را طفیلِ عشق حق به ظهورِ حُسنِ خود میدانند،حافظ نیز از تجلیِ حسن ازلیِ حق و عشق حق به ظهورِ مَظاهر خود، دم میزند و به انسان در ماجرای این عشق جایگاه ویژهای میدهد، زیرا انسان تنها موجودی است که حقیقت یگانه، صورت خویش را در او میبیند.
در این باره حافظ، مانند برخی عرفا، از تمثیل آیینه استفاده میکند.
به نظر حافظ عشقی که در آدمی است ناشی از همین حسن حقیقت یگانه و عشق او به خویش و حسن خویش است و انسان به سبب خاصیت آیینگی، شایستگی عاشقی و معشوقی یافته و این خاصیتی است که در فرشتگان نیست و به همین سبب فرشتگان آدم را تکریم میکنند.
همین عشق از نظر حافظ و عرفا هدف و مقصود هستی، یعنی یگانه راه وصول به وارستگی و عرفان حق، است
و البته این عشق با استمداد از عقل و درس ممکن نیست، بلکه فقط با پیراستگی خود از آلودگیها میسر میگردد و این راهی پرخطر و موقوف هدایت است نه به کسب و اختیار، با این حال انسان مختارانه باید در این راه بکوشد و از حظوظ نفسانی بپرهیزد.
غیر از چنین مفاهیم عرفانی در اشعار حافظ، وی به برخی شعائر و نهادهای صوفیه نیز اشاره دارد و گاهی از آنها با حرمت یاد میکند و حتی خود را به چنین شعائر و نهادهایی وابسته میداند، مانند خرقهپوشی، [۷۴]
سیر معنوی در کنج خانقاه داشتن، صوفی صومعه بودن، پیر طریقت داشتن و همچنین است توصیههایی به سیر در مقامات معنوی.
شما زیادهم جدی نیستیدوشل کن وسفت کن هستید
گهی شل می کنیدوحرفهای خوب خوب می زنیدوبعدازاینکه دل راقلقلک می دهید دوباره ازپیمان خودپشیمان می شویدودوباره سفت می کنید وبذرناامیدی می پاشیدظاهراازامتیازدادن وحق وحقوق
دیگران رابهشان برگرداندن رضایت نداریدویادتان باشد داستان بالایی راکه ذکرکردم دنیاپستی وبلندی دارد وگهی زین به پشت وگهی پشت به زین لذا مراقب باشید ماکه
عددی نیستیم ودربارگاه الهی پاسخگوبمانید انجادیگرعلوم
اخترشناسی وفال و قال وقیل درکارنیست وترازوی عدل الهی محاسبات اعمال راانجام می دهد
غلام همت آنم که زیر این چرخ کبود زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است..
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است.
با دشمن نان مدارا با دوستان مروت ..