آیا نفرین مومیایی واقعیت دارد؟
در چهارم نوامبر ۱۹۲۲ (۱۳ آبان ۱۳۰۱)، باستانشناسان در سرزمین پادشاهان مصری به کشفی بیسابقهای دست یافتند: مقبره دستنخورده فرعون جوان، توتعنخآمون. این کشف نهتنها تاریخ مصر باستان را دگرگون کرد، بلکه آغازگر افسانهای شد که بهنام «نفرین مومیایی» در ذهن مردم جهان نقش بست.

در صبحی آفتابی، کارگران مصری در حال پاکسازی شنهای دره پادشاهان بودند که به نشانههایی از پلههای سنگی در عمق حدود ۴ متری پایینتر از مقبره رامسس ششم برخوردند. این پلکان فرو رفته، به مقبرهای منتهی میشد که بیش از ۳۲۰۰ سال پیش، فرعونی جوان به نام توتعنخآمون در آن دفن شده بود.
به گزارش دیجینوی، تیم حفاری که به رهبری باستانشناس بریتانیایی هاوارد کارتر (Howard Carter) و با حضور عمدتاً کارگران مصری فعالیت میکرد، در نزدیکی کلبههایی در دره مشغول کار بودند. برخی روایتها حاکی از آن است که نخستینبار یک کارگر به نام حسین عبدالرّسول پلهها را مشاهده کرده بود. این کشف اولیه، نقطه شروعی برای یکی از مهمترین اکتشافات باستانشناسی قرن بیستم شد.
با کشف پلهها، گروه متوجه اهمیت یافته خود شد. آنها با سرعت کار را ادامه دادند تا به پله دوازدهم رسیدند؛ جایی که دری کوچک با پوشش گچی یافتند. کارتر در یادداشتهای روزانهاش نوشت که بر روی این درب، بخشی از مُهر گورستان سلطنتی دیده میشد که خدای آنوبیس را بهصورت پادشاهی ایستاده بر پیکر دشمنان به تصویر میکشید. این مهر، نشانهای از آن بود که مقبره احتمالاً متعلق به یکی از فراعنه بوده و هنوز دستنخورده باقی مانده است.

کارتر در پنجم نوامبر نوشت: «شواهد کافی در برابر ما بود که نشان میداد این واقعاً ورودی یک مقبره است و با توجه به مُهرها، دستنخورده باقی مانده بود.
با بررسی بیشتر، مشخص شد که ورودی با آوار پر شده (احتمالاً توسط کاهنانی که قصد داشتند مقبره را مسدود کنند) که خود نشانهای دیگر از دستنخورده باقی ماندن آن بود. این آوار شامل سنگریزهها و خاک فشردهای بود که بهنظر میرسید عمداً برای محافظت از آرامگاه استفاده شده باشد.
در هفتههای بعد، تیم حفاری به کار خود ادامه داد تا در ۲۴ نوامبر، مُهری با کارتوش (حاوی هیروگلیف نام پادشاه) توتعنخآمون را کشف کردند. با این حال، هنوز مطمئن نبودند که چه کسی درون مقبره دفن شده، چرا که آوار ورودی شامل قطعات سفال و جعبههای شکستهای بود که نشانههایی از دیگر فراعنه، از جمله آخناتون (پدر توت)، داشت. این موضوع سردرگمیهایی ایجاد کرده بود و احتمال وجود مقبرهای ترکیبی یا انتقال اشیای سلطنتی از دورههای مختلف را مطرح میکرد.

در ۲۵ نوامبر، نخستین درب مقبره گشوده شد. روز بعد، درون دومین در، سوراخ کوچکی ایجاد کردند تا بتوانند داخل را ببینند. هیچ مقام مصری اجازه ورود نداشت، اما کارتر همراه با لرد کارناروون (Lord Carnarvon)، سرمایهگذار پروژه، دخترش لیدی اولین هربرت (Lady Evelyn Herbert) و مهندس حفاری آرتور کالندر (Arthur Callender) در محل حضور داشتند. همه با اضطراب و هیجان منتظر بودند تا ببینند پشت آن در چه چیزی نهفته است.
کارتر در یادداشتهایش نوشت: «مدتی طول کشید تا چیزی دیده شود؛ هوای گرم خارجشده باعث لرزش شعله شمع شد، اما وقتی چشمها به نور کم عادت کردند، فضای داخلی اتاق بهآرامی نمایان شد، ترکیبی عجیب و شگفتانگیز از اشیای خارقالعاده و زیبایی که روی هم انباشته شده بودند.»
مقبره توتعنخآمون نخستین مقبره دستنخورده یک فرعون بود که در دوران مدرن کشف شد و مملو از گنجینههای ارزشمند بود. ماسک مرگ یکی از مشهورترین اشیای یافتشده از این پادشاه مصری است، نقابی ۱۰ کیلوگرمی از طلای خالص که با سنگهای قیمتی تزیین شده بود. در کنار آن، بازیهای رومیزی، تختخوابهای متعدد و حتی مانکنی برای پرو لباس در دنیای پس از مرگ نیز یافت شد.
توتعنخآمون در سه تابوتِ تو در تو دفن شده، به طوری که دو تابوت از چوب طلاکاریشده و سومی که کوچکترین آنها است، از طلای خالص ساخته شده بود. بدن او را پیش از مومیایی شدن با روغن آغشته کرده بودند که این کار باعث سیاه شدن جسدش شده بود.
حدود یک ماه پس از گشایش مقبره، لرد کارناروون (سرمایهگذار پروژه) بر اثر عفونت ناشی از نیش پشهای که هنگام اصلاح صورت ایجاد شده بود، درگذشت. در سال ۱۹۲۳، مجله Pearson’s Magazine داستانی تخیلی با عنوان «مقبره پرنده» منتشر کرد که در آن قناری کارتر پس از باز شدن در مقبره، به صورت مُرده در دهان یک مار کبری یافت شد. رسانهها و شایعات، این اتفاق و چند تصادف دیگر را بهعنوان شواهدی از «نفرین مومیایی» تعبیر کردند (باور به اینکه هرکس مقبره فرعونی را بگشاید، دچار مرگ زودهنگام یا غیرطبیعی خواهد شد).
با این حال، مطالعهای در سال ۲۰۰۲ نشان داد که ۲۵ نفر از کسانی که در آن مقبره بودند و در معرض این «نفرین» قرار گرفتند، بهطور میانگین عمری طبیعی و مطابق با استانداردهای آن زمان داشتند.
