چرا نسل حضرت یوسف ادامه پیدا نکرد؟
در این مطلب به دو پرسش پرتکرار درباره زندگی این پیامبر بزرگ پرداختهایم: نخست اینکه چرا نسل حضرت یوسف ادامه پیدا نکرد و از فرزندان او پیامبری برنخاست؟ و دوم اینکه واقعیت ماجرای مرگ یا قتل زلیخا، همسر یوسف پیامبر، چه بوده است؟

سریال یوسف پیامبر با گذشت نزدیک به دو دهه از نخستین پخش خود، همچنان یکی از محبوبترین آثار تاریخی و مذهبی صداوسیما به حساب میآید؛ بهطوریکه بازپخشهای آن از شبکههای مختلف، هر بار با استقبال گسترده بینندگان همراه است.
چرا نسل حضرت یوسف ادامه پیدا نکرد؟
به گزارش روزیاتو، یکی از سوالات مهم تاریخ پیامیران این است که چرا از فرزندان حضرت یوسف پیامبر نشد؟ این پرسش که به موضوع اعطای مقام نبوت مربوط میشود، در منابع اسلامی از زوایای مختلف فقهی، روایی و کلامی موردبررسی قرار گرفته است.

دیدگاه مبتنی بر ترک اولی و روایت عدم پیاده شدن
برخی از روایات شیعی، از جمله روایتی که در کتبی نظیر الکافی و علل الشرایع نقل شده، این موضوع را به یک «ترک اولی» (انجام ندادن کار بهتر و شایستهتر) از سوی حضرت یوسف (ع) در هنگام دیدار با پدرش حضرت یعقوب (ع) نسبت میدهند.
طبق این روایت، زمانی که حضرت یعقوب (ع) به مصر آمد، یوسف (ع) به دلیل هیبت و شکوه مقام سلطنت، از مرکب خود پیاده نشد تا پدرش را احترام کند. این عمل که برخی آن را در مقابل ادب و احترام شایسته به پدر، نوعی کوتاهی یا ترک اولی در رعایت کمال ادب دانستهاند، مورد عتاب الهی قرار گرفت. در نتیجه، نور نبوت که قرار بود از نسل او ادامه یابد، از نسل یوسف خارج شد و به خاندان دیگری منتقل گشت.

البته، مفسران و علمایی مانند علامه مجلسی این عمل را حمل بر تکبر یا گناه نمیدانند، بلکه آن را رعایت مصلحت حکومتی برای حفظ جایگاه نزد مردم دانستهاند که البته در مقابل احترام به پدر، «اولی» نبوده است.

نقد دیدگاه مبتنی بر ترک اولی و تعارض با عصمت
این روایت و توجیه مطرحشده در منابع فوق، مورد نقد و تردید برخی از محققین و علمای دیگر قرار گرفته است.
منتقدان معتقدند که اولاً، محتوای این روایت با آیات صریح قرآن کریم که استقبال با شکوه یوسف از پدر و مادرش و به آغوش کشیدن و نشاندن آنها بر تخت سلطنت را بیان میکند (سوره یوسف، آیات ۹۹ و ۱۰۰)، در تعارض است.
ثانیاً، مهمتر از آن، مجازات نسل یک پیامبر به دلیل ترک اولی یا خطای پدر، با اصل قرآنی «هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد» (سوره فاطر، آیه ۱۸) و مقام رفیع عصمت پیامبران منافات دارد. بر اساس این نقدها، حضرت یوسف (ع) که از سوی خداوند به عنوان بنده «مخلَص» (پاکشده) معرفی شده، مبرا از انجام چنین عملی است که مستلزم عتاب الهی بر او یا نسل او باشد.
دیدگاه کلامی مبتنی بر حکمت الهی در اعطای نبوت
صرفنظر از روایات و مناقشات فقهی و تفسیری، نظر قویتر و منطبق بر اصول کلامی این است که نبوت مقامی الهی است و بر اساس حکمت و مصلحت تامّه خداوند اعطا میشود.
خداوند خود بهتر میداند که رسالتش را در چه کسانی قرار دهد، چنان که در قرآن آمده است: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه» (سوره انعام، آیه ۱۲۴). این موضوع که نبوت در میان فرزندان یوسف (ع) ادامه نیافت، دلیلی بر نقص یا خطای او نیست، بلکه صرفاً به این معناست که خداوند برای ادامه نسل پیامبران بنی اسرائیل و در نهایت ختم نبوت، نسل دیگری از فرزندان یعقوب (ع) (مانند نسل لاوی که حضرت موسی (ع) از او بود) را برگزیده است.
بنابراین، نبوت تنها یک وعده عام به حضرت ابراهیم (ع) بود که در نسل دو فرزندش اسماعیل و اسحاق ادامه یافت و عدم ادامه آن در نسل هر پیامبر دیگری، دال بر اشکال در آن پیامبر نمیباشد؛ بلکه تصمیمی الهی برای رساندن نبوت به افراد صالح و شایسته در زمان خود بوده است.

قاتل زلیخا همسر یوسف پیامبر که بود؟
بر اساس کتب تاریخی و روایات مشهور در منابع اسلامی، زلیخا پس از ازدواج با حضرت یوسف (ع) و در اواخر عمرش، به مرگ طبیعی فوت کرده است. این روایت حاکی از آن است که پس از رحلت حضرت یوسف (ع)، زلیخا به دلیل شدت عشق و اندوه فراق، چند روز پس از او از دنیا میرود.
گفته میشود که زلیخا با شنیدن اینکه پیامبر آرزو کرده در بهشت با صالحان همنشین شود، او نیز همین دعا را میکند و دعایش مستجاب میشود. این دیدگاه، که در اغلب متون دینی مورد پذیرش قرار گرفته، ماجرای زندگی زلیخا را با وصال و سپس مرگ بر اثر حُزن به پایان میرساند.

در مقابل، در سالهای اخیر روایت دیگری نیز در فضای مجازی منتشر شده که ادعا میکند زلیخا به دست آسنات، همسر اول حضرت یوسف (ع)، به قتل رسیده است. طبق این ادعا، آسنات به دلیل نارضایتی از ازدواج یوسف با زلیخا، زلیخا را با سم به قتل میرساند و پس از اعتراف، تا پایان عمر در زندان میماند.
با این حال، منابع معتبر تاریخی و دینی، هیچ سند و مدرک مستحکمی برای تأیید این ادعا ارائه نکردهاند. به همین دلیل، روایت قتل زلیخا توسط آسنات، بیشتر در حد یک شایعه یا داستان پردازیهای غیرمستند باقی مانده و صحت آن توسط منابع رسمی تأیید نمیشود.





