نقد و بررسی فصل پنجم سریال «اسبهای آرام»
فصل پنجم سریال «اسبهای آرام» نشان میدهد که این درام جاسوسی همچنان بدون افت کیفیت، ترکیبی از تعلیق، طنز تلخ و نقد اجتماعی را ارائه میدهد.
این مجموعه تلویزیونی با بازی درخشان گری اولدمن و داستانی برگرفته از رمان «قوانین لندن»، بار دیگر ثابت میکند که از معدود آثار طولانیمدتی است که همچنان پرقدرت و تماشایی باقی مانده است.
به گزارش فرارو به نقل از تلگراف، سریال موفق و تحسینشده «اسبهای آرام» (Slow Horses) بار دیگر با فصل پنجم به نمایش درآمده و بار دیگر ثابت کرده است که از معدود درامهای طولانیمدتی است که هیچ افتی در کیفیت آن مشاهده نمیشود. این اثر تلویزیونی، همانطور که در فصلهای پیشین نشان داده بود، توانایی شگفتانگیزی در ترکیب تعلیق داستانی با طنزی تلخ و گزنده دارد؛ ترکیبی که بهسختی در میان مجموعههای مشابه یافت میشود.
این فصل که بر اساس رمان «قوانین لندن» (London Rules) نوشته میک هرون در سال ۲۰۱۸ ساخته شده است، همچون گذشته همزمان میان حوادثی هولناک و موقعیتهایی کمیک در نوسان است. از یک سو، سریال به حملهای تروریستی میپردازد که جان چندین نفر را میگیرد و از سوی دیگر، به شکلی غیرمنتظره، مرگ تراژیک ۲۲ پنگوئن را به تصویر میکشد؛ بدون آنکه تغییر لحن ناگهانی یا ناهماهنگی در روایت احساس شود.
در یکی از صحنهها، از جکسون لَمب، جاسوس سالخورده و آشفتهای که گری اولدمن بهطرزی استادانه نقش او را ایفا میکند، پرسیده میشود چرا کسی باید پنگوئنها را هدف قرار دهد. پاسخ او ساده و طعنهآمیز است: «خب معلومه… مردم دیوونهوار عاشق پنگوئنها هستن.»
تمرکز داستان بر هکر جنجالی
در این فصل، تمرکز اصلی بر روی رادی هو (با بازی کریستوفر چونگ) است؛ هکری مغرور و پرادعا که ناگهان به نظر میرسد کسی قصد جان او را دارد. همزمان، او وارد رابطهای عاشقانه با دختری زیبا میشود؛ موضوعی که برای همکارانش در «اسلاو هاوس» بیش از حد غیرقابل باور است. آنها بیم دارند که رادی گرفتار دام جاسوسی شده باشد، اما او با اعتمادبهنفس همیشگی خود میگوید معشوقه تازهاش مجذوب او شده چون او «باهوشترین ذهن و بهترین اندام در سرویس امنیتی MI5» را دارد.
سیاست و طنز تلخ در دل روایت
داستان با رقابت شهردار آسیاییتبار لندن (با بازی نیک محمد، بازیگر سریال تد لاسو) و رقیبی پوپولیست و ضد مهاجر آغاز میشود؛ رقیبی که همسرش ستوننویسی راستگرا و بدخلق است. در نگاه اول شاید این روایت پیشبینیپذیر به نظر برسد، اما سریال بار دیگر خلاف انتظار عمل میکند.
شهردار، به جای آنکه شخصیتی قدرتمند باشد، فردی سادهلوح است که شعار انتخاباتیاش «لندن را دوباره لاندُرفول کنیم» است. در سوی دیگر، شرارتها و تقابلهای سیاسی برخلاف تصور اولیه مخاطب پیش میرود. جکسون لمب نیز همچنان بیپروا به طعنهزدن به فضای «تصحیح سیاسی» ادامه میدهد.
او در یکی از صحنهها وقتی به او توهین میشود، با خونسردی پاسخ میدهد: «مطمئن نیستم دیگه بشه گفت ‘احمق’. فکر کنم این واژه به آدمای دچار مشکل گفتاری برمیخوره… یا به خودِ احمقا. دقیق یادم نمیاد.» این نوع شوخیهای گزنده، همزمان شخصیت پردازی او را پررنگ میکند و به فضای طنز تلخ مجموعه دامن میزند.
تقابل شخصیتها و نقشهای پررنگتر
همچون همیشه، لمب در تقابل با دایانا تاورنر (با بازی کریستین اسکات توماس) مقام ارشد «سرویس دوم» MI5 و رئیس فرصتطلب و حیلهگرش کلود وِیلن (با بازی جیمز کالیس) قرار دارد و بار دیگر با زیرکی آنها را دور میزند. در این میان، ریور کارترایت (با بازی جک لاودن) که در فصلهای پیشین بیشتر به قهرمان اکشن مجموعه شباهت داشت، این بار نقش کمرنگتری ایفا میکند. در عوض، تمرکز بیشتری بر شرلی دندر (با بازی ایمی فیون هیوز) وجود دارد؛ شخصیتی که با غم از دست دادن و اعتیاد به کوکائین دستوپنجه نرم میکند، اما در عین حال تنها کسی است که خطرات پیرامون رادی هو را جدی میگیرد.
ریتم بینقص و طنز حسابشده
شش قسمت این فصل بهطور دقیق و حسابشده تنظیم شدهاند. زمانی که افسردگی و عصبانیت شرلی بیش از اندازه میشود، شخصیتهای دیگر وارد ماجرا میشوند تا بار طنز را به دوش بکشند. این بار جی.کی. کوئه (با بازی تام بروک) حضور پررنگتری دارد. او از پشت هودیاش بیرون میآید و استعداد خود را در طنز سرد و بیروح نشان میدهد. یکی از صحنههای بهیادماندنی، ماجرای او، کارترایت و یک قوطی رنگ سرکش است که بهتنهایی به یک شاهکار کوچک شباهت دارد.
و البته، همیشه جکسون لمب هست؛ یا در میان دود سیگار محو میشود یا در هوندا زردرنگ و کهنهاش خیابانها را میپیماید. در این فصل، او حتی بدخلقتر از همیشه به نظر میرسد، اما گری اولدمن همچنان با اجرای بینقص خود دیالوگها را به شکلی درخشان ارائه میدهد. در یکی از دیالوگهای طنزآمیز، او به تاورنر میگوید: «انقدر مدرک علیه تو دارم که میتونم یه باغچه کامل ازش درست کنم!»
موفقیتی کمنظیر در میان سریالهای بلندمدت
«اسبهای آرام» در میان مجموعههای تلویزیونی یک استثنا محسوب میشود؛ زیرا با وجود تداوم چندین فصل، هیچگاه افت کیفیت نداشته و همچنان همان استحکام، هوشمندی و طنز تلخ اولیه را حفظ کرده است. روایت سریال اعتمادبهنفس بالایی دارد و تیم سازنده بهخوبی میدانند چگونه میان درام، طنز و نقد اجتماعی تعادل ایجاد کنند.
با توجه به استقبال گسترده و موفقیتهای پیاپی، فصل ششم این مجموعه نیز از هماکنون فیلمبرداری شده و آماده پخش است. باید دید آیا «اسبهای آرام» میتواند در ادامه این روند طلایی، همچنان یکی از بهترین و متفاوتترین درامهای جاسوسی تلویزیون باقی بماند یا خیر.