۷ عبارتی که افراد باکلاس برای تعیین مرزهای شخصی شان استفاده میکنند!
حفظ تعادل میان محافظت از فضای شخصی و رعایت ادب، هنری ارزشمند است. تعیین مرزهای مشخص در تعاملات اجتماعی و حرفهای ضروری است، اما باید به شکلی انجام شود که احساسات دیگران را خدشهدار نکند.

حفظ تعادل میان محافظت از فضای شخصی و رعایت ادب، هنری ارزشمند است. تعیین مرزهای مشخص در تعاملات اجتماعی و حرفهای ضروری است، اما باید به شکلی انجام شود که احساسات دیگران را خدشهدار نکند.
به گزارش چشمک، افراد باکلاس مهارت ارتباطی بالایی دارند؛ آنها میدانند چگونه محدودیتهای خود را تعیین کنند و در عین حال روابط مثبت را حفظ نمایند. آنها از عبارات خاصی استفاده میکنند که هم قاطعانه است و هم محترمانه، بهگونهای که بدون ایجاد تنش، از آرامش و رفاه خود محافظت کنند. در ادامه شما با چگونگی تعیین مرزهای شخصی توسط افراد باکلاس آشنا خواهید شد.
تعیین مرزهای شخصی توسط افراد باکلاس
در این مقاله، هفت عبارت کاربردی را معرفی میکنیم که به شما کمک میکند تا بدون ایجاد دلخوری، مرزهای شخصی خود را تعیین کنید و ارتباطات مؤثرتری بسازید. شما با چگونگی تعیین مرزهای شخصی توسط افراد باکلاس آشنا خواهید شد.
“من برای رابطهمان ارزش قائلم…”
در هر رابطهای، ایجاد تعادل میان حفظ حریم شخصی و حفظ ارتباط مثبت اهمیت دارد. افراد باکلاس این تعادل را درک کرده و از عبارتی استفاده میکنند که هم احترام آنها را به طرف مقابل نشان دهد و هم مرزهایشان را مشخص کند.
استفاده از این عبارت نهتنها نیازهای شما را بیان میکند، بلکه به طرف مقابل نیز این پیام را میرساند که شما برای رابطهتان ارزش قائل هستید. این روش، زمینهای برای درک متقابل فراهم میکند و از بروز سوءتفاهم جلوگیری مینماید.
“این برای من مناسب نیست…”
گاهی لازم است پیشنهادی را رد کنیم، اما نحوه بیان آن اهمیت زیادی دارد. گفتن “این برای من مناسب نیست…” راهی محترمانه برای اعلام محدودیتهاست.
مثلاً، اگر همکارتان از شما بخواهد که پروژهای اضافی را بپذیرید، اما شما زمان کافی ندارید، میتوانید بگویید: “واقعاً دوست داشتم کمک کنم، اما در حال حاضر این برای من مقدور نیست، چون مسئولیتهای دیگری دارم و نمیخواهم کیفیت کارم کاهش یابد.”
این جمله هم نشاندهنده صداقت شماست و هم باعث درک طرف مقابل از موقعیت شما میشود.
“بیایید یک راهحل مشترک پیدا کنیم…”
مصالحه و یافتن راهحل میانه، از مهارتهای افراد باتجربه و باکلاس است. این عبارت زمانی مفید است که اختلاف نظر یا تفاوت در انتظارات وجود دارد.
مثلاً، اگر با یکی از دوستانتان در مورد برنامه سفر دچار اختلاف نظر شدید، میتوانید بگویید: “بیایید راهی پیدا کنیم که برای هر دوی ما مناسب باشد.”
این روش نهتنها به تعیین مرزها کمک میکند، بلکه نشاندهنده تمایل شما برای همکاری و درک متقابل است.
“من به زمان نیاز دارم…”
این عبارت، یکی از قویترین ابزارها برای مدیریت مرزهای شخصی است. گاهی لازم است برای تصمیمگیری، پردازش اطلاعات یا پاسخ دادن به یک درخواست، زمان بیشتری در اختیار داشته باشیم.
بهعنوان مثال، اگر کسی از شما خواست تا در یک پروژه همکاری کنید اما هنوز آمادگی ندارید، میتوانید بگویید: “میتوانم کمی بیشتر فکر کنم و بعد پاسخ بدهم؟”
این جمله نشان میدهد که شما برای انتخابهای خود ارزش قائل هستید و در عین حال، درخواست طرف مقابل را هم محترمانه بررسی میکنید.
“من با این موضوع راحت نیستم…”
بیان مستقیم احساس ناراحتی، راهی مؤثر برای تعیین مرزهاست. این عبارت به شما کمک میکند تا بدون پرخاشگری یا توهین، احساسات و محدودیتهای خود را مطرح کنید.
مثلاً، اگر دوستی عادت دارد در ساعات پایانی شب تماس بگیرد و این موضوع خواب شما را مختل میکند، میتوانید بگویید: “میخواهم حمایتت کنم، اما با تماسهای دیرهنگام راحت نیستم. آیا میتوانیم زمان مناسبتری پیدا کنیم؟”
این روش، ضمن احترام به نیازهای شما، زمینهای برای درک بهتر ایجاد میکند.
“بیایید این موضوع را دوباره بررسی کنیم…”
گاهی اوقات لازم است درباره یک پیشنهاد یا تصمیم، تأمل بیشتری داشته باشید. این عبارت به شما اجازه میدهد که بدون رد کامل یک موضوع، فرصت بررسی بیشتر داشته باشید.
مثلاً، اگر همکارتان پیشنهادی را مطرح کرد که در حال حاضر نمیتوانید آن را بپذیرید، میتوانید بگویید: “الان وقت مناسبی برای تصمیمگیری نیست، اما بیایید بعداً دوباره این موضوع را بررسی کنیم.”
این جمله نشان میدهد که شما تمایل به همکاری دارید، اما در عین حال، زمان و انرژی خود را نیز مدیریت میکنید.
“از درک شما سپاسگزارم…”
این عبارت یکی از مؤثرترین روشها برای تعیین مرزها به شیوهای محترمانه است. با استفاده از این جمله، نهتنها محدودیتهای خود را مشخص میکنید، بلکه همدلی و احترام طرف مقابل را نیز مورد تأیید قرار میدهید.
مثلاً، اگر کسی از شما خواستهای دارد که قادر به انجام آن نیستید، میتوانید بگویید: “متأسفم که نمیتوانم این کار را انجام دهم، اما از درک شما سپاسگزارم.”
این روش، علاوه بر حفظ مرزهای شما، به ایجاد ارتباطی مثبت و سازنده نیز کمک میکند.
سخن پایانی
همانطور که روانشناس مشهور کارل راجرز میگوید: “آنچه شخصیترین است، جهانیترین است.” این جمله نشان میدهد که تعیین مرزهای شخصی نهتنها یک نیاز فردی، بلکه یک اصل جهانی در تعاملات انسانی است.
وقتی از عباراتی مانند “من برای رابطهمان ارزش قائلم…” یا “بیایید یک راهحل مشترک پیدا کنیم…” استفاده میکنید، در حال تقویت ارتباطی سالم و متقابل هستید. تعیین مرزها به معنای فاصله گرفتن از دیگران نیست، بلکه ایجاد فضایی است که در آن روابط سالمتر و تعاملات سازندهتر شکل بگیرند.
کلمات قدرت دارند – قدرت محافظت، ارتباط، تأثیرگذاری و ایجاد تغییرات مثبت. از این قدرت بهدرستی استفاده کنید!
لطفا به این مطلب امتیاز دهید