میزیتو
بلیط هواپیما فلای تودی
خبرهای ایران

این کولبری زنانه است (+فیلم)

حدود ۲ کیلومتر دورتر از روستای سرآقا سید چشمه آب شور است. تا قبل از نخستین بارش پاییزی از نمای بالا که به این محل نگاه کنی، گودال‌های کوچک و بزرگی به چشم می‌خورد که پر از آب چشمه است. زنان هم در رفت و آمد به چشمه و این گودال‌ها هستند و پیت‌های حلبی روغن پر از آب چشمه را بر دوش دارند تا در گودال‌ها بریزند.

تبلیغ در عصر ترکیه

زنان روستای سرآقاسید در چهارمحال و بختیاری تهیه نمک از آب چشمه روستا را شش‌دانگ به نام خود سند زنده‌اند؛ کاری جانفرسا که اندک درآمدی هم برایشان دارد و حالا به عنوان میراث ناملموس هم از آن یاد می‌شود.

به گزارش همشهری آنلاین، تهیه نمک در این روستا به سال‌های دور برمی‌گردد و دختران از مادران خود فوت و فن را یاد گرفته‌اند و ادامه این کار سخت همچنان به دست بانوان روستاست.

چشمه آب شور

حدود ۲ کیلومتر دورتر از روستای سرآقا سید چشمه آب شور است. تا قبل از نخستین بارش پاییزی از نمای بالا که به این محل نگاه کنی، گودال‌های کوچک و بزرگی به چشم می‌خورد که پر از آب چشمه است. زنان هم در رفت و آمد به چشمه و این گودال‌ها هستند و پیت‌های حلبی روغن پر از آب چشمه را بر دوش دارند تا در گودال‌ها بریزند.

علی زاهدی، مدیر امور روستایی چهارمحال و بختیاری به همشهری می‌گوید: «با گرم شدن هوا و کم شدن آب چشمه و به دلیل شوری زیاد آب، بلورهای نمک در اطراف چشمه به‌وجود می‌آید.» تابستان‌ها دورتا دور چشمه نمک در این روستای پلکانی، زنان روستایی هستند که با دل و جان اطراف چشمه حوضچه یا گودال حفر می‌کنند و داخل آن را با نایلون می‌پوشانند تا آب داخل آن بماند و تبخیر شود تا بتوانند بلورهای نمک را برداشت کنند.

این شغل زنانه در روستا بعد از پایان بارندگی از فصل بهار تا قبل از شروع بارندگی و سردشدن هوا تا نیمه پاییز ادامه دارد. زنان روستا با پیت‌های حلبی روغن، آب چشمه را داخل حوضچه می‌ریزند و منتظر می‌شوند آب تبخیر و نمک حاصل شود. رضا دادور، دهیار روستا نیز به همشهری می‌گوید: «اندازه و تعداد گودال‌ها از سوی خود زنان هر روستا تعیین می‌شود. در حال حاضر ۲۰۰ نفر از زنان روستا این کار را انجام می‌دهند.»

مشتریان دور و نزدیک

مریم دادور، یکی از زنان روستا و ۴۷ ساله ‌است که به همشهری می‌گوید: «تقریبا ۱۰ ساله بودم که با مادرم به چشمه می‌رفتیم. از روستا تا چشمه مسیر سختی دارد. پیت حلبی پر از آب هم خیلی سنگین است که باید تا حوضچه بیاوریم؛ مثل کولبرها. ما کولبر نمک شده‌ایم.» او این کار را بسیار سخت می‌داند و از دیسک گردن خودش به عنوان یکی از بیماری‌هایی که زنان روستا در اثر این کار سخت به آن دچار می‌شوند، مثال می‌زند و می‌گوید: «الان که گردن درد دارم و نمی‌توانم یک پارچ آب را بلند کنم. دخترانم این کار را انجام می‌دهند. درآمد دارد و از قدیم هم کار زنان بوده. مردان دنبال دامداری هستند یا برای کار به شهر می‌روند.»

زنان هر طایفه روستا مطابق نوبت هفتگی که براساس تقسیمات قدیم خانوارها تعیین شده، ممکن است حق برداشت یک، دو یا سه حلب یا بیشتر را داشته باشند. مریم دادور می‌گوید که نمک هم به مصرف خانوارهای روستا می‌رسد و هم به اطراف فرستاده می‌شود: «از کوهرنگ در استان خودمان مشتری داریم تا اصفهان. عشایر هم مشتری نمک ما هستند.» زنان روستا بعد از اینکه پیت‌های حلبی را این بار پر از نمک کردند، نمک را به خانه می‌برند و آسیاب کردن نمک با غلطک سنگی شروع می‌شود.

کاری که فرصت تحصیل را می‌گیرد

سید مصطفی هاشمی، معلم روستا به همشهری می‌گوید: «این کار یک شغل فصلی زنان روستاست. نمک را به آزمایشگاه مواد غذایی فرستادیم و نمک خوبی است. هم مصرف خانگی دارد و هم فروخته می‌شود.» هاشمی درباره کارهای سخت زنان روستایی می‌گوید: «دختران روستا به خاطر این کار به ترک تحصیل مجبور می‌شوند تا کمک حال مادران و خواهران خود باشند و در نهایت می‌توانند تا کلاس ششم درس بخوانند.»

عضویت در تلگرام عصر ترکیه عضویت در اینستاگرام عصر ترکیه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا