7 موضوع که نباید در جمع مطرح شوند
مطمئناً، شما ممکن است زبان روشی جذاب برای صحبت کردن داشته باشید.

با این حال موضوعاتی وجود دارند که میتوانند سطح هر مکالمهای را پایین بکشند. خواه در یک جمع رسمی باشید، و خواه با دوستان قدیمی تان در حال گفتگو باشید. اگر می خواهید وجهه خود را در جمع حفظ کنید و یک انسان عاقل و منطقی به نظر برسید برخی موضوعات را نباید در میان جمع مطرح کنید.
به گزارش خبرنامه اگر تا به حال از خود پرسیده اید “چگونه می توانم مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشم؟” بهتر است این موضوعات را بشناسید و در ارتباطات و گفتگوهای تان از آنها دوری کنید:
1) امور مالی شخصی
پول موضوعی است که می تواند حتی در معمولی ترین مکالمات باعث ناراحتی شود.
چرا؟
خوب، واقعاً ساده است. بحث در مورد مسائل مالی شخصی می تواند باعث شود دیگران احساس ناکافی بودن یا ناراحتی کنند، و هیچ یک از این احساسات بلوک های سازنده یک گفتگوی پربار نیستند.
چه در مورد میزان درآمد خود صحبت کنید، چه مقدار پس اندازتان، یا هزینه های که برای آخرین تعطیلات خود کرده اید – اکثر مردم نمی خواهند چیزی در مورد موضوعات مالی دیگران بشنوند.
البته در هر قاعده ای استثنا وجود دارد. برای مثال، اگر با یک مشاور مالی صحبت میکنید، یا در مورد هزینههای مشترک با یک شریک صحبت میکنید، بله، کاملاً مناسب است.
اما به طور کلی، وقتی نوبت به گپ های روزمره میرسد، از صحبتهای مالی شخصی خودداری کنید.
بیایید صادق باشیم، حرف زدن در مورد موضوعات مالی تان به درد چه کسی می خورد؟؟
2) مسائل مربوط به سلامت
برای همه ما پیش آمده است!
شما وسط یک گفتگوی دلپذیر هستید، شاید حتی از فنجان قهوه تان لذت می برید، که ناگهان فرد مقابل تان شروع به توضیح آخرین رویکرد پزشکی یا بیماری مزمن خود می کند.
اشتباه نکنید منظور ما این نیست که نباید با آدم ها همدلی کنید. اما برای هر چیزی زمان و مکانی وجود دارد.
توجه به موضوعات مکالمه خود فقط به این معنی نیست که یک سخنور باشید، بلکه به این معناست که به راحتی دیگران نیز توجه کنید.
3) مشاوره ناخواسته
خیلی اوقات توصیه آدم ها و اطرافیان مانند انتقاد است. به جای اینکه احساس کنیم شنیده یا فهمیده می شویم، در نهایت حی می کنیم که مورد قضاوت قرار گرفته ایم.
نکته اینجاست:
بهتر است ایده های تان را برای خودتان نگه دارید مگر اینکه کسی صراحتاً از شما راهنمایی بخواهد. گوش دادن کمک زیادی به ایجاد روابط قوی می کند، و گاهی اوقات افراد فقط می خواهند احساسات خود را بدون جستجوی راه حل ابراز کنند.
بنابراین، اگر متوجه میشوید که اغلب در مکالمهها توصیههای ناخواسته میدهید، ممکن است زمان آن رسیده که در رویکرد خود تجدید نظر کنید.
4) شایعات
شایعه، لذت گناه آلودی که همه ما از دوست داشتن آن متنفریم.
خیلی آسان است که درگیر جزئیات آبدار زندگی دیگران شویم، اینطور نیست؟ اما نکته اینجاست: غیبت کردن در مورد دیگران شما را به یک گفتگوگر جذاب تبدیل نمی کند. در واقع، کاملا برعکس عمل می کند.
هنگامی که در شایعات افراط می کنید، نه تنها به حریم خصوصی شخص دیگری تجاوز می کنید، بلکه محیطی از منفی بافی و قضاوت نیز ایجاد می کنید. و به من اعتماد کنید، هیچ کس دوست ندارد در کنار کسی باشد که دائماً پشت سر دیگران صحبت می کند.
بعلاوه، اگر بخواهید در مورد دیگران بدگویی کنید، مردم به این فکر خواهند کرد که در نبودشان چه چیزهایی پشت سر آنها می گویید.
دفعه بعد که وسوسه شدید که فلان «خبر داغ» را در مورد دوست یا همکار خود به اشتراک بگذارید، مکث کنید و فکر کنید. آیا لازم است؟ آیا مهربانانه است؟ آیا حقیقت دارد؟ اگر نه، احتمالاً بهتر است ناگفته بماند.
5) موضوعات بحث برانگیز
سیاست، مذهب، و سایر موضوعات داغ می توانند یک گفتگوی دوستانه را به یک بحث داغ پرتنش تبدیل کنند.
متقاعد نشدید؟
مطالعه ای که توسط مرکز تحقیقاتی پیو انجام شد نشان داد که تقریباً نیمی از افرادی که به طور مرتب در مورد سیاست صحبت می کنند، در مورد آن بحث و جدل کرده اند.
و منطقی است. این موضوعات عمیقاً شخصی هستند و ریشه در باورها و ارزشهای اصلی دارند، بنابراین هر مکالمه ای را به بیراهه می برند.
مطمئناً، شرکت در این بحث ها با افرادی که دیدگاه های متفاوتی دارند، می تواند محرک باشد. اما اغلب آنها در نهایت تنش و اختلاف ایجاد می کنند.
توصیه من این است: از این موضوعات دوی کنید مگر اینکه کاملاً مطمئن باشید که شخصی که با او صحبت می کنید آماده است تا یک گفتگوی مدنی و محترمانه در مورد این مسائل داشته باشد.
چیزهای جالب دیگری برای صحبت کردن وجود دارد. و آیا بهتر نیست به جای آنچه که ما را از هم جدا می کند، بر آنچه ما را متحد می کند تمرکز کنیم؟
6) تجربیات شخصی منفی
همه ما مشکلات و روزهای بد داریم. زندگی همیشه آفتاب و رنگین کمان نیست، و کاملا طبیعی است که بخواهید تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
اما تمرکز مداوم بر جنبههای منفی زندگیتان میتواند برای مخاطب تان خستهکننده باشد.
من نمی گویم همیشه وانمود کنید که همه چیز عالی است. اصالت و آسیب پذیری برای ایجاد ارتباطات عمیق و معنادار بسیار مهم است. با این حال، اگر هر مکالمه ای با شما شبیه یک جلسه درمانی باشد، ممکن است افراد کم کم کنار بکشند.
به یاد داشته باشید که هر کس چالش های خود را دارد. در حالی که اشتراک گذاری و اتصال مهم است، احترام گذاشتن به شرایط احساسی دیگران نیز به همان اندازه اهمیت دارد.
بنابراین، دفعه بعد که میخواهید درباره آخرین مشکلات خود صحبت کنید، لحظهای به فردی که با او صحبت میکنید فکر کنید.
7) نارضایتی های گذشته
نگه داشتن نارضایتی های گذشته می تواند شبیه حمل یک کوله پشتی سنگین باشد—این کار شما را کند و خسته می کند. اما حدس بزنید مشکل بزرگ تر چیست؟ فقط شما نیستید که فشار را احساس می کنید بلکه بر مکالمات و روابط تان نیز تأثیر می گذارید.
بیان مداوم اشتباهات یا اختلافات گذشته می تواند محیطی سمی ایجاد کند. این نه تنها احساسات قدیمی رنجش را از بین می برد، بلکه از پیشبرد گفتگو (و رابطه) نیز جلوگیری می کند.
هیچ کس دوست ندارد بارها و بارها به یاد شکست های گذشته خود بیفتد. همه ما اشتباه می کنیم و همه ما سزاوار این فرصت هستیم که از آنها درس بگیریم و ادامه دهیم.
اگر در مکالمات خود به طور مکرر به نارضایتی های گذشته تان می پردازید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که کمی تامل کنید. آیا این کینه ها را به دلیلی نگه می دارید؟ آیا چیزی حل نشده وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود؟
و به یاد داشته باشید: بخشش هدیه ای است که به خود می دهید. با کنار گذاشتن نارضایتی های گذشته، نه تنها مکالمات خود را بهبود می بخشید، بلکه فضایی برای آرامش و شادی بیشتر در زندگی خود ایجاد می کنید.