5 مورد از رایج ترین اشتباهات تربیتی والدین در برابر کودکان
هرچقدر بیشتر با اصول تربیت کودک آشنا شوید و بدانید چه چیزی انتظارتان را میکشد، بهتر میتوانید از اشتباهات رایج دوری کنید.
۵ اشتباه والدین در تربیت فرزندان
به گزارش بوکاپو، فرزندان ما همانی میشوند که ما هستیم، نه همانی که میخواهیم! احتمالا وقتی به مشکلات رفتاری کودک یا نوجوانتان فکر میکنید و این جمله را به یاد میآورید، میخکوب میشوید! شاید با خودتان فکر کنید «مگر من کجا اشتباه کردم؟». دقیقا به همین دلیل است که بررسی رفتارهای اشتباه والدین در تربیت فرزندان، اهمیت پیدا میکند. زیرا همین اشتباهات که ممکن است در کودکی فرزندتان زیاد به چشم نیایند، در بزرگسالی گریبانگیر کل خانوادهتان و سپس، جامعه خواهند شد.
با اینکه والدین به طور غریزی در جهت پیشرفت و شکوفایی فرزندانشان تلاش میکنند اما چه کسی قضاوت میکند که اصول تربیتی آنها صحیح است؟ بنابراین«تربیت» موضوعی است که باید با آگاهی و آموزش همراه باشد. زیرا ممکن است خود والدین نیز دچار خطاهای شناختی و ذهنیتهای نادرستی درباره اصول تربیت فرزند باشند. اولین گامی که پدرها و مادرها باید در راستای تربیت کودکان و نوجوانان خود بردارند، پی بردن به اشتباهات خودشان است.
رفتارهای اشتباه والدین در تربیت فرزندان
همانطور که اشاره کردیم، اولین گام رسیدن به شیوه تربیتی مناسب، پی بردن به رفتارها و ذهنیتهای اشتباه خود والدین است. پنج اشتباه والدین در تربیت فرزندان به شرح زیر هستند:
۱- عدم تشخیص دقیق مشکل
قبل از اینکه بتوانید یک مشکل را برطرف کنید، ابتدا باید بفهمید که با چه مشکلی روبرو هستید و این مسئله تا چه اندازه جدی است. مثلاً، کودک پیش دبستانی شما هر از گاهی عصبانی میشود یا وانمود میکند که پزشک است. حتی ممکن است احساس کنید که نوجوان شما زمان کمی را در کنار خانواده خود میگذراند و بیشتر در بیرون از خانه با دوستانش بازی میکند.
اینگونه مسائل اغلب با سن و غریزه همراه هستند و موضوعات خیلی جدی قلمداد نمیشوند؛ اما واکنش بیشتر والدین نسبت به این رفتارها، حالتی تهاجمی و کنترلی است. والدین فکر میکنند نوجوانشان که بیشتر اوقاتش را با دوستان خود میگذراند، رفتاری غیرطبیعی دارد یا کودکشان که فکر میکند پزشک است، دچار مشکل روانی شده است!
سیگار کشیدن، دزدی یا زدن حرفهای ناسزا در نوجوانان معمولاً مشکلاتی به شدت جدی هستند که به سن و غریزه ارتباط ندارند. در اینگونه موارد حل سریع و کارآمد مشکل بسیار مهم است زیرا میتواند از ایجاد مسائل بدتر در آینده جلوگیری کند. همانطور که به درستی جولی لیثکات هیمز در کتاب اصول تربیت فرزند میگوید:
«تربیت افراطی و توجه بیش از حد والدین موجب بروز بسیاری از مشکلات مانند مسائل روانی، سوء مصرف مواد مخدر و بیکفایتی در فرزندان میشود». او همچنین بررسی میکند که والدین خوب در هر موقعیتی چه واکنشی را به مسائل فرزندشان نشان میدهند.
۲- عدم تلاش برای حل مسئله
بسیاری از والدین ماهها یا سالها با مشکلات معمولی کنار میآیند و به این دلیل که معتقدند برخی از مشکلات قابل درمان نیستند، به سادگی از کنارشان میگذرند. درگیریهای هنگام خواب، بیداریهای مکرر شبانه، عصبانیت و مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان نمونههایی از این مورد هستند. عدم حل مسئله نه تنها مشکل را برطرف نمیکند بلکه آن را بزرگتر نیز میکند.
نحوه تشخیص درست مشکل برای تربیت صحیح فرزندانشما باید ریشه عصبانیت فرزند خود را کشف کنید، نه اینکه آن را به موضوعات واهی ربط دهید. پس در وهله اول باید به دنبال حل مسئله باشید و نه پاک کردن صورت مسئله!
عصبانیت و کنترل خشم فرزندان یکی از چالشهای رایج والدین است که معمولا هنگامی که رخ میدهد، در صورتی که از قبل آمادگی برخورد مناسب با آن را نداشته باشید، ممکن است خودتان نیز از کوره در بروید. در این صورت نه تنها به حل مسئله کمکی نکردید بلکه باید همین واکنش خودتان را نیز بعنوان یک زنگ خطر قلمداد کنید و به دنبال راه حل برای آن باشید. توماس آنتونی هریس در کتاب ماندن در وضعیت آخر میگوید:«فرزندان، نسخه دستکاری شده والدین خود هستند!». به این ترتیب شما میتوانید با بررسی رفتارهای خود ریشه بسیاری از بروزات فرزندتان را کشف کنید.
۳- داشتن انتظارات غیرمنطقی
داشتن انتظارات غیرمنطقی یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان است. اگر انتظارات غیرمنطقی از فرزندان خود دارید، عملاً به یک مشکل بالقوه دامن میزنید. شما ممکن است انتظار داشته باشید که کودک شما موقع غذاخوردن لباسش را کثیف نکند یا نوجوانتان رفتار تند و سریع از خود نشان ندهد. چنین انتظاراتی غیرمنطقی و ناشی از عدم آگاهی شما از خصوصیات فرزندتان است. انتظارات نامعقول و بیش از حد خود زمینه بروز تعارضات بین اعضای خانواده است.
انتظارات شما باید منطبق با تواناییهای فرزندانتان باشد. شما باید به سن او توجه کنید و خواستههای خود را به او تحمیل نکنید. به جای این کار سعی کنید به فرزندتان آموزش دهید و به او بگویید: «اگه این کارو درست انجام بدی، یک جایزه خوب پیش من داری.» سعی کنید با تشویق و ایجاد انگیزه در فرزند، انتظارات منطقی خود را به او آموزش دهید.
۴- کنترل بیش از اندازه
اگر دائماً به فرزند خود بگویید که چه کاری باید انجام دهد، چگونه باید رفتار کند و چه موقع وظایفش را به مرحله اجرا برساند، او فکر میکند که تحت نظارت و کنترل است. اگر کودکان انتظارات روشنی در مورد رفتارهای درست و نادرست نداشته باشند، باور خواهند کرد که فرزندان خوبی برای والدین خود نیستند. آنها ممکن است فکر کنند که پدر و مادر برایشان آزادی یا احترام کافی قائل نیستند.
تاثیر رفتار والدین بر شکل گیری اعتماد به نفس و عزت نفس فرزندانسعی کنید به بچهها خود گیر الکی ندهید! به نظرات و کارهایی که میخواهند انجام دهند احترام بگذارید. با او مانند یک ربات رفتار نکنید و بگذارید در ساعاتی از روز هر کار درستی که دوست دارند را انجام دهند. برای مثال، اگر دختر بچه شما لباسی را دوست دارد که شما آن را دوست ندارید، به نظر او اهمیت دهید و بگذارید لباسی که دوست دارد را بپوشد.
۵- بحث و دعواهای همیشگی
ما در مورد درگیری فیزیکی با فرزندتان صحبت نمیکنیم زیرا همه میدانیم این کار تا چه اندازه ناپسند و اشتباه است؛ اما یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان، بحث و دعوای مداوم است. به این معنا که شما با نوجوان خود سر مسائل تکراری مدام بحث میکنید. این کار باعث ایجاد یک فضای متشنج در خانه میشود و این سیگنال را به نوجوان میفرستد که خانه محیط امنی نیست.
نتیجه بحث و دعوا این است که فرزند شما از خانه بیرون میرود یا ساعتها در اتاق خود میماند. با تداوم این موضوع، فرزند شما به یک فرد بزرگسال دعوایی، خودخواه و مغرور تبدیل میشود. برای مثال، نوجوان شما رآس ساعت ۹ به خانه میآید، شما با او دعوا میکنید. روز بعد او نه تنها زودتر به خانه نمیآید بلکه دیرتر از ساعت ۹ وارد منزل میشود. در اینگونه موارد، دعوا کردن شما مشکل را حل نمیکند بلکه به شدت مشکل میفزاید. به جای دعوا سعی کنید برای زود به خانه آمدن نوجوان خود پاداش ترتیب دهید.
اشتباهات والدین در تربیت کودک
فرزندپروری یک چالش واقعی است زیرا هر کودک فردی منحصربه فرد است. اگر فرض میکردیم هم نوزادان روزی شبیه به هم میشوند، میتوانستیم یک رفتار تربیتی مشخص را برای همه آنها تجویز کنیم. پس آنچه برای کودک شما مناسب است، شاید برای کودکی از خانواده دیگر مناسب نباشد!
اگر کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کرده باشید، میبینید که چطور اشتباهات تربیتی والدین چطور تلههای روانی در ذهن فرزندانشان شکل میدهد که گاهی تا بزرگسالی و حتی تا آخر عمر گریبانگیر فرزندان میشود. ممکن است خود شما نیز بعنوان فرزندان والدینی دیگر، بسیاری از این تلهها را در ذوان خودتان داشته باشید.
اشتباه والدین در تربیت فرزندان دقیقاً در همین نقطه است. جایی که پدر یا مادر احساس میکند کودکشان باید شبیه به کودک همسایه باشد؛ اما اشتباهات والدین در تربیت کودک به اینجا ختم نمیشوند. در زیر به برخی از مهمترین رفتارهای اشتباه پدرها و مادرها در قابل کودکان اشاره میکنیم:
۱- تنبیه بدنی کودک
اگر کودک شما به حرفهایتان گوش نمیدهد، او را تنبیه بدنی نکنید. کتک زدن یا سیلی زدن به کودک باعث میشود او نیز چنین رفتاری را بزرگسالی انجام دهد. قبل از اقدام به زدن کودک خود، بگذارید از شما بپرسیم: «مگر خود شما به عنوان پدر و مادر خاطرات بد تنبیه بدنی را به یاد ندارید؟»
به جرآت میتوانیم بگوییم که یک سیلی والدین برای همیشه در ذهن کودک حک میشود.
آثار تنبیه بدنی کودکپس شما باید بدانید که با عشق صاحب فرزند شدهاید و اگر قرار بر این است که او را بزنید، پس چرا بچهدار شدهاید؟ یادتان باشد، کودکان سرشار از عشق هستند و به عشق نیاز دارند.
۲- دوست نداشتن کودک
یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان، دوست نداشتن کودک است. این اشتباه مهلکترین رفتاری است که پدرها و مادرها میتوانند انجام دهند. کودکان به شدت نیاز دارند که دوست داشته شوند و چه کسانی بهتر از پدر و مادر میتوانند این دوست داشتن را ابزار کنند.
درحقیقت، بزرگترین قاتلان و متجاوزان تاریخ افرادی بودند که در کودکی هیچ وقت از سمت والدین خود دوست داشته نشدند. فرزند شما از پوست و خون شماست، پس او را دوست داشته باشید. هر روزانه آنها را در آغوش بگیرید و ببوسید. انتقال احساس دوستداشتنی بودن از سمت والدین که علی الخصوص در سالهای اولیه زندگی مرکز زندگی کودک هستند، احساس ارزشمندی و عزتنفس را در او شکل میدهد.
۳- نشنیدن صحبتهای کودک
همه افراد میخواهند شنیده شوند و کودکان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. به کودک خود اجازه دهید تا افکار و احساسات خود را بیان کند. همچنین، مطمئن شوید که او میداند شما به حرفهایش گوش میدهید زیرا اکثر والدین حواسشان به حرفهای کودک نیست.
شنیدن صحبتهای کودک نه تنها به کودک کمک میکند تا ناراحتیها و نیازهای خود را به شیوهای سالم بیان کند بلکه به شما در مورد شناخت شخصیت فرزندتان اطلاعات زیادی میدهد. در نهایت، این کار روابط شما با کودک را تقویت میکند.
۴- پاداش ندادن به کودک
پاداش دادن به کودک شما کمک میکند تا عادات خوب را یاد بگیرد و به نظم و انضباط گوش دهد. اگر میخواهید کودک کاری که میگویید را انجام دهد، برای او جایزه ترتیب دهید. برای مثال، به کودک خود بگویید که اگر غذایش را تا آخر تمام کند، او را به پارک میبرید.
این کار هم باعث شادی و تشویق کودک میشود و هم اینکه باعث میشود شما به اهداف تربیتی خود برسید؛ اما اگر به جای پاداش دادن، مدام فرزند خود را دعوا کنید که چرا فلان کار انجام نمیدهد، او برای هیچ وقت دیگر هم آن را کار انجام نخواهد داد! پس به جای دعوا و رفتار خشن، به کودک پاداش دهید.
۵- نادیده گرفتن کودک
نادیده گرفتن کودک به عنوان راهی برای ابراز نارضایتی، مشکلی دیگری از اشتباه والدین در تربیت فرزندان است. اگر کودک شما اشتباهی انجام داد، نادیده گرفتنش تنها فاصله شما با او را بیشتر میکند. شما باید درک کنید که کودکان اشتباه میکنند و این کار جزء ماهیت سنی و رفتاری آنهاست.
نادیده گرفتن و سرزنش کودک بعنوان روش تربیتیدر عوض، راههای بهتری برای انتقال ناامیدی یا عصبانیت خود پیدا کنید.
۶- برچسب زدن به کودک
اگر میخواهید به فرزند خود بفهمانید که کار اشتباهی انجام داده است، به او برچسب نزنید. برای مثال، کودک ممکن است رفتار اشتباهی انجام دهد و شما بلافاصله به او میگویید: «تو بچه بدی هستی.» بد بودن برچسب زدن به کودک است. این کار شما باعث میشود تا کودک اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. در عوض به او بگویید: «تو با انجام این کار به من نشون میدی بچه خوبی هستی.»