۸ نشانه هشدار که پیش از فجایع بزرگ تاریخ نادیده گرفته شدند!
اگر افراد به نشانهها و هشدارها توجه میکردند، بسیاری از فجایع بزرگ تاریخ هرگز رخ نمیدادند. آن هم در حالیکه دقیقا مشخص بود چه اتفاق وحشتناکی در حال رخ دادن است.

اگر افراد به نشانهها و هشدارها توجه میکردند، بسیاری از فجایع بزرگ تاریخ هرگز رخ نمیدادند. آن هم در حالیکه دقیقا مشخص بود چه اتفاق وحشتناکی در حال رخ دادن است.
به گزارش گجت نیوز، برخی رخدادها همانند زلزله بهصورت لحظهای رخ میدهند و کسی توانایی جلوگیری از آنها را ندارد. هرچند برخی دیگر قابل پیشبینی هستند. عجیب اینجاست که برخی هشدارها از مدتها پیش میتوانستند جلوی فجایع بزرگ تاریخ و مرگ هزاران انسان را بگیرند؛ اما افراد تصمیمگیرنده توجهی به آنها نکردند. آيا نفرین کاساندرا در کار بود؟
نفرین کاساندرا در ۸ مورد از فجایع بزرگ تاریخ
در اسطورهشناسی یونان باستان کاساندرا شاهزاده تروی بود. آپولو عاشق این دختر زیبا شد و به او علم پیشگویی را آموخت. هرچند کاساندرا علاقهای به آپولو نداشت و عشق او را بیپاسخ گذاشت. در نتیجه آپولو او را نفرین کرد تا هیچکس پیشگوییهای او را باور نکند. افراد فریادها و التماسهای کاساندرا را میشنیدند؛ اما فکر میکردند دیوانه است و اهمیت نمیدادند.
گاهی انگار برخی نشانهها و افراد همچون کاساندرا نفرین شده هستند. چراکه نادیده گرفته میشوند و اتفاقهای وحشتناک زیادی رخ میدهند. در ادامه به برخی از فجایع بزرگ تاریخ از جنگ و فوران آتشفشان گرفته تا حادثههای صنعتی میپردازیم که بهراحتی قابل پیشگیری بودند.
فجایع بزرگ تاریخ: تالیدومید
امروزه داروهای جدید ابتدا روی حیوانات آزمایش میشوند. سپس نوبت به چندین مرحله آزمایش روی داوطلبان انسانی میرسد. اگر مشکلی وجود نداشته باشد، دارو به بازار عرضه میگردد. هرچند در دهه ۱۹۶۰ قوانین آنقدر قوی نبودند. در آن زمان یک داروی جدید بهنام تالیدومید در آلمان غربی عرضه شده بود. این دارو خاصیت آرامشبخش داشت و میتوانست حالت تهوع را در زنان باردار از بین ببرد.
موفقیت دارو باعث شد که خیلی زود وارد بازار سایر کشورهای اروپایی، استرالیا و کانادا گردد. در آن زمان فرانسیس کلسی از سازمان غذا و دارو آمریکا متوجه مشکلاتی در آزمایشهای اولیه این دارو شد. ظاهرا در برخی آزمایشها حیوانات با آسیب شدید مواجه شده بودند؛ اما کسی هشدارهای مربوطه را جدی نگرفته بود. مالک شرکت داروسازی صرفا بهفکر افزایش سود خود بود و فکر نمیکرد مشکلات مشاهده شده در انسانها نیز دیده شوند.
نکته عجیب اینجاست که هشدارهای کلسی نیز بهجایی نرسید و قرص تالیدومید بهصورت گسترده مصرف میشد. هرچند در سال ۱۹۶۱ اولین نشانههای یکی از بزرگ ترین فجایع تاریخ بشر آشکار شدند. تالیدومید باعث میشد نوزاد بدون دست یا پا متولد شود. در برخی مواقع نیز سایر اندامهای دیگر مثل گوش، چشم یا ارگانهای داخلی وجود نداشتند.
تولد ۱۰ هزار کودک با مشکلات شدید مادرزادی باعث شد که شوک عجیبی به جهان وارد شود. پس از آن بود که قوانین سختگیرانهای برای داروهای جدید در نظر گرفته شد.
سقوط امپراتوری بیزانس
در قرن ۱۵ میلادی امپراتوری روم شرقی (بیزانس) در ضعف شدید قرار داشت. آنها کنترل خود بر بسیاری از سرزمینهای پیشین را از دست داده بودند؛ اما هرگز فکر نمیکردند قسطنطنیه سقوط کند. تمام نشانهها نزدیک بودن حمله ترکهای عثمانی را فریاد میزدند؛ اما کنستانتین یازدهم (امپراتور روم شرقی) همه را نادیده میگرفت. او معتقد بود دیوارهای معروف قسطنطنیه هزار سال در برابر انواع دشمنان دوام آورده است و اینبار نیز همانگونه خواهد شد.
با وجود هشدارهای برخی وزرا، امپراتور سلطان محمد دوم را دستکم میگرفت و فکر نمیکرد یکی از فجایع بزرگ تاریخ رقم بخورد. او حتی از کشورهای غرب اروپا نیز درخواست کمک نکرد. چراکه مسیحیان ارتدوکس حاضر نبودند تحت هیچ شرایطی تحت لوای پاپ قرار بگیرند.
در نهایت پس از حملات شبانهروزی توپهای سنگین عثمانی دیوارهای قسطنطنیه شکستند و شهر فتح شد. شهر تا سه روز صحنه کشتار، غارت و آتشسوزی بود. پس از آن نیز برای همیشه دین، هویت و ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرد.
جنگ یوم کپور و حمله هستهای
جنگ یوم کپور در سال ۱۹۷۳ بین اسرائیل و مصر و سوریه رخ داد. مقامات اسرائیل بهخاطر پیروزی شگفتانگیز خود در جنگ شش روزه با اعراب بسیار مغرور بودند و فکر نمیکردند اعراب جرئت آغاز جنگی دیگر را داشته باشند. همچنین چندین بار اعراب برای لفاظی نیروهای خود را در کنار مرز بسیج کرده بودند؛ اما در نهایت هیچ حملهای رخ نداده بود.
مجموع این عوامل باعث شده بود که مقامات سیاسی اسرائیل هشدارهای موساد و ارتش این کشور را در مورد آمادهسازی نظامی اعراب نادیده بگیرند. تمامی شواهد و تحرکات به آغاز جنگ اشاره داشتند؛ اما گلدا مئیر، نخستوزیر اسرائیل به آنها توجه نمیکرد.
حمله ناگهانی سوریه از شمال و مصر از جنوب اسرائیل را در شوک فرو برد. ارتش اسرائیل آماده نبود و خطوط دفاعی یکی پس از دیگری سقوط میکردند. در همان روزهای اول تعداد کشتههای اسرائیل به هزاران نفر رسید. موشه دایان، وزیر دفاع اسرائیل گفته بود که یکی فاجعه بزرگ در حال رخ دادن است و کشور اسرائیل نابود خواهد شد.
کار به جایی رسید که اسرائیل میخواست با حمله هستهای از نابودی فرار کند. آمریکا نیز برای جلوگیری از بروز یکی از فجایع بزرگ تاریخ و آغاز جنگ جهانی سوم با حمایت هوایی گسترده از اسرائیل جنگ را به بنبست کشاند. در واقع جهان فقط اندکی با یک اتفاق تلخ دیگر فاصله داشت.
غرق شدن کشتی تایتانیک
مگر میتوان از اهمیت ندادن به هشدارهای متعدد در فجایع بزرگ تاریخ صحبت کرد و از تایتانیک یاد نکرد. کشتی تایتانیک از انگلستان به سمت نیویورک میرفت و بسیاری فکر میکردند بهخاطر طراحی خاص امکان غرق شدن آن وجود ندارد.
آنها در مسیر آتلانتیک شمالی حرکت میکردند. مسیری که دریانوردان بهخاطر وجود کوههای یخ شناور خطرناک میدانستند. در طول سفر شش پیام هشدار از طرف کشتیهای دیگر برای تایتانیک ارسال شد که کوههای یخ در مسیر قرار دارند. هرچند اپراتور تلگراف پاسخ داد که مشغول ارسال پیامهای مسافران است و نباید دیگران مزاحم شوند!
حتی کشتی Californian نیز با ارسال پیامی گفت که بهشکل خطرناکی توسط یخها احاطه شده است. با همه اینها تایتانیک با حداکثر سرعت پیش میرفت. در نهایت نیز ۱۵۰۰ نفر در نتیجه غرور و بیتوجهی خدمه کشتی کشته شدند. راستی امکان غرق شدن کشتی تایتانیک در دنیای امروزی وجود داشت؟
طوفان کاترینا در آمریکا
طوفان کاترینا را باید یکی از مرگبارترین و بزرگ ترین فجایع تاریخ آمریکا دانست. پیش ار بروز طوفان بسیاری از کارشناسان هشدار داده بودند که سدها و زیرساختهای شهر برای مقابله با یک بحران کافی نیستند. برخی مراکز آمریکا نیز با بررسی الگوی حرکت طوفان نسبت به بروز یک فاجعه بزرگ هشدار داده بودند. هرچند ظاهرا هیچ گوش شنوایی وجود نداشت.
در نتیجه ۲۹ آگوست ۲۰۰۹ طوفان کاترینا به لوئیزیانا رسید. قدرت طوفان آنقدر زیاد بود که سدها شکستند و ۸۰ درصد شهر زیر آب رفت. در نتیجه این حادثه صدها هزار خانه نابود شدند و هزاران نفر جان خود را از دست دادند.
فجایع بزرگ تاریخ: بوپال در هند
برای مدت دو سال یک روزنامهنگار هندی بهنام Rajkumar Keswani مقالاتی را در رابطه با وضعیت خطرناک کارخانه شیمیایی یونیون کارباید در شهر بوپال منتشر میکرد. او مرتب هشدار میداد که هر لحظه ممکن است یک فاجعه بسیار خطرناک رخ دهد و فورا باید اقدامی کرد. در گزارشهای او گفته شده بود که تجهیزات ایمنی کارخانه یا خراب هستند یا اصلا وجود ندارند. گیجهای فشار اکثرا خراب شدهاند و تانکرها نیز هیچ نشانگری ندارند.
متاسفانه هیچکس به این هشدارها توجهی نکرد تا یکی از فجایع بزرگ تاریخ رخ دهد. نیمهشب ۲ دسامبر ۱۹۸۴ بود که ۴۰ تن گاز سمی متیل ایزوسیانات وارد هوای شهر شد. همان شب ۳ هزار نفر جان باختند و در روزهای بعد نیز آمار کشتگان به ۲۰ هزار نفر رسید. همچنین نیم میلیون نفر دچار مشکلات گوناگون از جمله آسیب به سیستم تنفسی، کاهش شدید بینایی، نازایی و … شدند.
پس از گذشت چند دهه هنوز آب و خاک این منطقه آلوده است. شرکت یونیون کارباید توانست با پرداخت ۴۷۰ میلیون دلار به دولت هند ماجرا را فیصله دهد. شاید این روزها احتمال وقوع حادثهای مشابه کاهش یافته باشد، اما کشورهای جهان نگران جنگ هستهای هستند. آگاهی از اقدامات مناسب در زمان انفجار بمب هسته ای میتواند مفید باشد.
حادثه مرگبار آرمرو در کلمبیا
در سال ۱۹۸۵ یک زمینشناس کلمبیایی بهنام مارتا ولاسکو نسبت به وقوع یک فاجعه بزرگ هشدار داد. او و همکارانش بارها تاکید کردند که کوه Nevado del Ruiz در شرف فوران قرار دارد. آنها متوجه لرزشهای خفیف، افزایش دمای گازهای خروجی و خاکستر شده بودند. بدتر از همه اینکه روی قله یخچالهای طبیعی وجود داشتند. در صورت فوران این یخچالها ذوب شده و باعث سرازیر شدن لاهار میشدند.
لاهار در واقع ترکیبی از آب، خاک، سنگ، خاکستر و گل است که با سرعتی وحشتناک بهسمت پایین حرکت میکند. مارتا بارها هشدارهای خود را تکرار کرد. هرچند مقامهای مذهبی و مقامات آتشنشانی شهر اعتقادی به این حرفها نداشتند و مردم را آرام میکردند.
در نهایت ۹ شب کوه فوران کرد و در تنها چند دقیقه کل شهر زیر لاهار مدفون شد. یکی از فجایع بزرگ تاریخ باعث شد که ۳۰ هزار نفر جان خود را از دست بدهند.
پل تاکوما نروز در آمریکا
در سال ۱۹۴۰ پل تاکوما نروز در ایالت واشنگتن افتتاح شد. محدودیتهای بودجه و عجله برای افتتاح پل باعث شده بود که برخی استانداردها رعایت نشوند. با وجود این، کسی فکر نمیکرد که پل تاکوما نروز در زمره فجایع بزرگ تاریخ قرار بگیرد. از همان روزهای اول رانندگان تاکسی هشدار دادند که هنگام گذر از پل نوعی لرزش غیرعادی را احساس میکنند.
لرزش پل حتی در هنگام وزش باد شدیدتر نیز میشد. هرچند مهندسان پروژه اهمیتی به حرفهای رانندگان تاکسی نمیدادند و از استحکام پل اطمینان داشتند. آنها فکر میکردند که کمی نوسان طبیعی باشد. تا اینکه ۴ ماه پس از افتتاح پل بادی با سرعت ۶۵ کیلومتر بر ساعت وزیدن گرفت. در کمال تعجب پل دچار نوسانات پیچشی شدید شد و بخش میانی آن در رودخانه فرو ریخت.