۷ نکته برای کودکی که بتواند احساسات خود را مدیریت کند!
بسیاری از ما در کنترل احساسات خود مشکل داریم! در حالی که این توانایی بسیار ارزشمند است و در تعاملات ما تاثیر بسزایی دارد.

بسیاری از ما در کنترل احساسات خود مشکل داریم! در حالی که این توانایی بسیار ارزشمند است و در تعاملات ما تاثیر بسزایی دارد. کنترل احساسات میتواند برای به ویژه بچهها سخت باشد، اما والدین میتوانند با همدلی و تأیید احساسات شان به آنها کمک کنند. ما در این مقاله 7 نکته با شما به اشتراک می گذاریم که کمک تان می کنند کودکی تربیت کنید و بار بیاورید که در هر موقعیتی بتواند احساسات خود را مدیریت کند.
به گزارش خبرنامه، والدین نه تنها به کودکان یاد میدهند که چگونه با احساسات شان کنار بیایند – بلکه ابزارهای مادامالعمری برای هوش هیجانی در اختیار آنها قرار میدهند. با خبرنامه همراه باشید!
از خشم تا ناامیدی: ۷ نکته برای تربیت کودکی که بتواند در هر موقعیتی احساسات خود را مدیریت کند
احساسات بخش اساسی زندگی همه هستند، اما برای کودکان، درک و مدیریت آنها میتواند چالش برانگیز باشد. والدین اغلب خود را در موقعیتهایی مییابند که فرزندشان احساس میکند غرق در خشم، ناامیدی یا سرخوردگی است. کمک به کودکان برای مدیریت احساساتشان به معنای اجتناب از لحظات دشوار نیست، بلکه به معنای توانمندسازی آنها برای مدیریت احساساتشان به روشهای سالم است. در اینجا هفت نکته عملی برای کمک به تربیت کودکی که میتواند احساسات خود را مدیریت کند، صرف نظر از موقعیت، آورده شده است:
گاهی اوقات، مسئله حل کردن نیست، بلکه همدلی کردن است
وقتی کودکی خشم، ناامیدی یا غم خود را ابراز میکند، غریزه طبیعی ممکن است به دنبال ارائه راه حل یا رفع موقعیت باشد. اما گاهی اوقات چیزی که واقعاً به آن نیاز دارند، همدلی است. وقتی والدین احساسات فرزندشان را می شناسند و آن را تأیید میکنند، اعتماد عاطفی ایجاد میشود.
این به کودک اطمینان میدهد که احساس ناراحتی اشکالی ندارد. به جای عجله برای ارائه راهحل، لحظهای وقت بگذارید و گوش دهید. این رفتار به کودکان کمک میکند تا بفهمند که احساساتشان مهم است و از آنها حمایت میشود، مهم نیست که این احساسات چقدر شدید به نظر برسند.
اما آنها را راهنمایی کنید تا احساسات شان را بهتر بیان کنند
اجازه دادن به کودکان برای ابراز احساساتشان مهم است، اما نحوه ابراز آن احساسات نیز به همان اندازه حیاتی است. ایجاد فضایی امن برای کودکان ضروری است تا در مورد احساسات خود باز باشند. به همان اندازه لازم است که به آنها راههای مناسب برای ابراز این احساسات را آموزش دهید. به عنوان مثال، به جای فریاد زدن هنگام عصبانیت، میتوان به کودک آموخت که از جملاتی مانند “من احساس ناراحتی میکنم” یا “من عصبانی هستم به این دلیل که …” استفاده کند.
از تخیل برای برآورده کردن خواستههایی که فوراً قابل انجام نیستند استفاده کنید
مواقعی وجود دارد که کودکان نمیتوانند فوراً آنچه را که میخواهند داشته باشند، خواه یک اسباببازی یا یک خوراکی باشد و خواه حتی زمان بیشتر برای تماشای تلویزیون. وقتی کودکی ناامید میشود، از تخیل او برای تغییر مسیر تمرکزش استفاده کنید. با گفتن «اگر الان آن اسباببازی را داشتی چه کار میکردی؟» یا «بیا وانمود کنیم که در یک ماجراجویی هستیم»، او را در تفکر خلاق درگیر کنید.
تخیل میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند عمل کند و به کودکان کمک کند درک کنند که هر خواستهای را نمیتوان فوراً برآورده کرد، اما راههای دیگری برای احساس خوب و سرگرم شدن در حین انتظار وجود دارد.
قصهگویی: روشی برای بیان و درک
قصهگویی راهی فوقالعاده برای کودکان است تا از طریق احساسات خود کار کنند و به آنها کمک میکند تا با آنچه احساس میکنند به روشی ایمن و غیرمستقیم ارتباط برقرار کنند. چه با خواندن کتاب و چه با گفتن داستانهای شخصی، شخصیتهای داستانها میتوانند آینهای برای احساسات کودک باشند. کودک ممکن است با ناامیدیهای یک شخصیت یا غم و اندوه در یک داستان ارتباط برقرار کند و به آنها اجازه دهد تا در مورد احساسات خود تأمل کنند.
با استفاده از قصهگویی، والدین میتوانند درسهای ارزشمندی در مورد چگونگی مواجهه شخصیتها با چالشها و کار بر روی احساساتشان به آنها بیاموزند، بنابراین فرصتی برای کودکان ایجاد میکنند تا بدون مواجهه مستقیم با مسئله، یاد بگیرند.
بازی: کمک به کودکان برای کنار آمدن با احساساتشان
بازی فقط برای سرگرمی نیست – بلکه وسیلهای برای ابراز احساسات نیز به شمار می رود. از طریق بازی، کودکان این فرصت را دارند که آزادانه خود را ابراز کنند. چه نقشآفرینی با عروسک باشد، چه آدمکهای اکشن یا بازیهایی که نیاز به استراتژی دارند، به هر حال بازی به کودکان اجازه میدهد تا احساسات خود را به روشی طبیعیتر و راحتتر پردازش کنند.
گاهی اوقات، وقتی کودکی ناراحت است، درگیر کردن او در یک بازی که نیاز به تمرکز و تعامل دارد، میتواند به او کمک کند تا بدون صحبت مستقیم در مورد احساساتش، آنها را کنار بگذارد.
مهارتهای حل مسئله را به روشهای متناسب با سن آموزش دهید
یکی از مهمترین مهارتهایی که یک کودک میتواند یاد بگیرد، چگونگی حل مشکلات به تنهایی است. حل مسئله فقط یافتن راهحل نیست؛ بلکه مدیریت احساسات مرتبط با چالشها نیز است. آموزش نحوه تقسیم مشکلات به مراحل قابل مدیریت به کودکان به آنها کمک میکند تا درک کنند که غلبه بر موقعیتهای دشوار غیرممکن نیست. فرزندتان را تشویق کنید که به جای تمرکز صرف بر آنچه اشتباه پیش رفته است، بپرسد: «برای بهتر شدن این وضعیت چه کاری میتوانم انجام دهم؟»