۵ دستورالعمل ذهنی که موجب شکوفایی می‌شوند
تغییر دادن طرز فکر می‌تواند دستاوردهای ما را تحت تأثیر بگذارد.
یکی از هیجان‌انگیزترین ابعاد رشد فردی این است که می‌توانیم پتانسیل قابل‌توجهی را با تغییر طرز فکرمان آزاد کنیم.
نمی‌توان خود را به همین راحتی باهوش‌تر، قوی‌تر یا زیباتر کرد، اما تغییر گفتمان ذهنی کاملاً ممکن است و همین می‌تواند به ایجاد تغییرات مثبت و شگفت‌انگیز در زندگی بینجامد.
اکثر ما به دنبال این نیستیم که در زندگی‌مان به سطح اعلی برسیم. فقط سعی می‌کنیم که خوشحال و راضی و مهربان باشیم و مهم‌تر از همه این‌که می‌خواهیم در اموری که برای ما اهمیت دارند پیشرفت کنیم.
اگر شما هم چنین چیزی را برای خودتان متصور هستید، وقت بیشتری برای دستورالعمل‌های ذهنی‌تان بگذارید و کمتر نگران استعدادهای داشته و نداشته خود باشید.
۵ دستورالعمل برای ایجاد تغییرات سازنده
«می‌توانم کارهای سخت انجام دهم»
باور به این‌که می‌توانید با یک کار سخت کنار بیایید و آن کار شما را تحت فشار نمی‌گذارد، یک امتیاز روان‌شناختی عالی است. بعضی‌ها تصور می‌کنند که می‌توانند کارهای سخت انجام دهند، اما درعمل هیچ ذهنیتی ندارند و فقط به کلیت این کار معتقد هستند.
برای این‌که موفق شوید، باید در ذهن‌تان تجربه مشخصی از موفقیت داشته باشید و به خودتان یادآوری کنید که یک‌بار انجامش داده‌اید و می‌توانید دوباره انجامش دهید. هرچه بیشتر کارهای سخت انجام دهید، این دستورالعمل ذهنی کارایی بیشتری پیدا خواهد کرد.
«از امروز شروع می‌کنم»
برخی می‌گویند «از فردا شروع می‌کنم.» تنها یک قدم با «از امروز شروع می‌کنم» فاصله دارد، اما همین یک قدم کافی است که به ورطه فرداهای بی‌پایان بیفتید. فردا هرگز از راه نمی‌رسد. وقتی از فردا می‌گویید، همیشه می‌توانید آن را به یک فردای دیگر موکول کنید.
بهترین راه مقابله با به تعویق انداختن کارها این است که از همین امروز شروع کنید و آن را سرلوحه زندگی‌تان قرار دهید.
«نیازی ندارم که بی‌نقص باشم»
وقتی در زندگی به استیصال می‌رسیم، اغلب به این دلیل است که مدام گزینه‌های مختلف را در ذهن‌مان مرور می‌کنیم. این گزینه‌ها تقریباً همیشه کم‌اهمیت هستند و صرف‌نظر از جزئیات تفاوتی با هم ندارند، اما تمایل به داشتن یک برنامه بی‌نقص باعث می‌شود که نتوانیم تصمیم قطعی بگیریم. آگاهی از این‌که نیازی نیست بی‌نقص باشیم، رهایی‌بخش است. نه این‌که اگر اشتباه کردیم، هیچ اشکالی ندارد، اما اشتباه کردن هم خوب است. داشتن یک برنامه «نسبتاً خوب» که بی‌نقص اجرا می‌شود، بهتر از این است که یک «برنامه بی‌نقص» داشته باشید که هرگز به مرحله اجرا نمی‌رسد.
«روی چیزی که تمرکز می‌کنم که قادر به کنترل آن باشم»
ما می‌توانیم با هدر دادن وقت و انرژی خود در مسائلی که خارج از حیطه کنترل هستند، از شتاب خود بکاهیم. البته این مسائل چیزهای مهمی هستند که روی آینده‌مان تأثیر می‌گذارند، اما چون نمی‌توانیم چیزی را تغییر دهیم، بهتر است روی مسائلی تمرکز کنیم که تفاوت ایجاد می‌کنند.
تمرکز روی چیزی که در حیطه کنترل قرار دارد، پادزهر زندگیِ مملو از دغدغه و اضطراب است. تمرکزتان را صرفِ کارهایی کنید که در طول روز انجام می‌دهید تا ببینید چقدر وضوح فکری پیدا می‌کنید.
«می‌توانم با هرکسی وارد گفت‌و‌گو شوم»
افراد خجالتی باید سعی کنند اجتماعی‌تر باشند. درون‌گرا بودن ذاتاً هیچ اشکالی ندارد، اما بسیاری از لذت‌های بزرگ زندگی از روابط انسانی نشأت می‌گیرند. این روابط بیشتر در دسترس افرادی قرار دارند که از لاک خود خارج می‌شوند.
بهترین جمعی که می‌توانید با آن شروع کنید، افرادی هستند که از قبل آن‌ها را می‌شناسید اما گفت‌و‌گوی زیادی با آن‌ها نداشته‌اید- همسایه‌ها، همکاران و بستگان دور که جزو اطرافیان شما هستند اما هنوز دوست‌تان نشده‌اند. آگاهی از این‌که می‌توانید با هرکسی وارد گفت‌و‌گو شوید، قدرت ویژه‌ای است که هرکسی می‌تواند آن را در خودش پرورش دهد. شاید ابتدا کمی عجیب به نظر برسد، اما این احساس با تمرین و ممارست بسرعت برطرف خواهد شد.
