۳ دلیل از علت های اصلی طلاق
تحقیقات جان گاتمن، رواشناس مشهور، نشان داد که زوجهایی که به طور مدوام درگیر انتقاد، دفاع، تحقیر و سنگاندازی هستند بیشتر احتمال دارد که از هم جدا شوند.
افکار مشکلساز مانند «ارتباط با تو غیرممکن است» میتواند پایه و اساس روابط را از بین ببرد. هنگامی که صمیمیت عاطفی یا فیزیکی شروع به کاهش میکند، میتواند نشاندهنده مسائل عمیقتری در رابطه باشد که قطعا نیازمند به بررسی و بهبود دارد.
به گزارش خبرآنلاین، در حالی که هر رابطه پویایی منحصربهفردی دارد، دلایل اصلی جدایی به ۳ دسته اصلی تقسیم میشوند. اینها مسائل مجزا از هم نیستند و اغلب با هم همپوشانی دارند و یکدیگر را تشدید میکنند و طوفانی شدید برای انحلال رابطه ایجاد میکنند. درک این مسائل میتواند به زوجها کمک کند تا از چرخههای آسیبزا رهایی یابند و ارتباط عاطفی خود را بازسازی کنند.
۱_ افکار مشکلساز و شکست ارتباطات
افکار آسیبزا مانند «ارتباط با تو غیرممکن است» میتواند پایه و اساس هر رابطهای را از بین ببرد. این افکار اغلب از ناامیدی و درماندگی ناشی میشوند، به ویژه زمانی که زوجها تلاش میکنند تا نیازهای خود را به گونهای بیان کنند که طرف مقابل بتواند آن را درک کند. این شکست ارتباطی به بستری برای ایجاد رنجش و سوءتفاهم تبدیل میشود.
تحقیقات جان گاتمن، رواشناس مشهور، نشان داد که زوجهایی که به طور مدوام درگیر انتقاد، دفاع، تحقیر و سنگاندازی هستند بیشتر احتمال دارد که از هم جدا شوند. این رفتارها اغلب از افکار آسیبزایی ناشی میشوند که باعث میشود زوجین یکدیگر را به عنوان دشمن ببینند. هنگامی که زوجها به یکدیگر از دریچه سرزنش یا ناامیدی نگاه میکنند، ارتباط سازنده تقریبا غیرممکن میشود.
افکار کلی را با باورهای سازنده جایگزین کنید. مانند: بخشی از من احساس ناراحتی میکند و بخش دیگری از من مایل است بفهمد که چرا شریک زندگی من چنین واکنشی نشان میدهد. پذیرش دیدگاههای متعدد در درون خود به کاهش سرزنش کمک میکند و رویکردی مشارکتیتر را تقویت میکند.
۲_ تعارض حل نشده و رنجشهای طولانی مدت
همه زوجها اختلاف نظر دارند، اما ناتوانی در حل این تعارضات به طور موثر منجر به جدایی میشود. هنگامی که زوجین از رویایی با مسائل اجتناب میکنند، این مسائل مدفون شده دیواری از فاصله عاطفی را تشکیل میدهند.
این اختلافات و فاصلههای ناشی از آن البته بدون راهکار هم نیست و راههایی دارد که امتحان کردنشان بسیار توصیه میشود. مثلا گفته میشود هر هفته زمانی را به صحبت در مورد مسائل پیشآمده و حلنشده اختصاص دهید. صحبت کردن درباره این اختلافات و مشکلات سبب میشود، تضادها قابل کنترل شوند و از تبدیل شدن آنها به رنجشهای شدید جلوگیری میکند.
۳_ عدم تطابق در اهداف یا ارزشهای زندگی
زوجها معمولا وقتی برای اولین با هم آشنا میشوند، اهمیت همسویی اهداف و ارزشهای زندگی خود را نادیده میگیرند. با گذشت زمان، تفاوت در اولویتها میتواند تنشهای قابلتوجهی ایجاد کند، به ویژه در مورد تصمیمگیری برای مسائل مالی، شغلی یا برنامهریزی خانوادگی. زوجین باید احساس کنند که ارزشهای آنها مورد احترام و توجه در نظر گرفته میشود.
در ابتدا درباره اهداف و ارزشهای آینده خود بحثهای باز و راحت داشته باشید و مرتبا این گفتگوها را مرور کنید. اطمینان حاصل کنید که زمینههای مشترک را پیدا کرده و در مورد مصالحههای مشترک به توافق برسید.