چرا بعضیها گرفتار افسردگی فصلی میشوند ؟
خیلیها از کوتاه شدن روزها در پاییز و زمستان خوششان نمیآید؛ نه به خاطر برف و باران یا لباسهای گرم و سنگینی که مجبورند بپوشند.

خیلیها از کوتاه شدن روزها در پاییز و زمستان خوششان نمیآید؛ نه به خاطر برف و باران یا لباسهای گرم و سنگینی که مجبورند بپوشند. بلکه به دلیل حسی مبهم از دلگرفتگی که با تاریک شدن زودهنگام هوا سراغشان میآید. حسی که گاهی با بیحوصلگی، خوابآلودگی یا افت انرژی همراه است و اغلب به حساب «بد بودنِ فصل سرد» گذاشته میشود. در حالی که بسیاری از این افراد نمیدانند این تغییر حالوهوا میتواند نشانه نوعی افسردگی باشد که الگوی فصلی دارد.
چرا بعضیها افسردگی فصلی میگیرند؟
افسردگی فصلی که در منابع پزشکی با عنوان «اختلال عاطفی فصلی» شناخته میشود، نوعی از افسردگی است که معمولاً در ماههای پاییز و زمستان بروز میکند اما چون علائم آن بهتدریج و همزمان با تغییر فصل ظاهر میشود، بسیاری از مبتلایان متوجه نمیشوند با یک اختلال قابل تشخیص و درمان روبهرو هستند و تصور میکنند فقط از سرما، تاریکی یا کوتاهی روزها خوششان نمیآید. همین نادیده گرفتن باعث میشود این اختلال در تعداد قابلتوجهی از افراد بدون تشخیص باقی بماند و هر سال با شروع فصل سرد تکرار شود. اما چرا این وضعیت سراغ بعضیها میآید و بعضی دیگر حتی در تاریکترین روزهای سال هم حال روحی باثباتی دارند؟
به گفته متخصصان سلامت روان، عامل اصلی افسردگی فصلی، «کاهش نور طبیعی» است. نور خورشید نقش مهمی در تنظیم ساعت زیستی بدن دارد؛ همان ساعتی که چرخه خواب و بیداری، ترشح هورمونها و سطح انرژی را هماهنگ میکند. وقتی میزان نور کم میشود، تعادل این سیستم به هم میریزد.
دکتر راضیه دهقانی، روانپزشک و متخصص اعصاب و روان در این باره به همشهریآنلاین میگوید: «در ماههای پاییز و زمستان، ترشح ملاتونین در بسیاری از افراد افزایش پیدا میکند. ملاتونین هورمونی است که خواب را تنظیم میکند و افزایش بیش از حد آن میتواند باعث خوابآلودگی، کاهش تمرکز و افت انرژی شود. همزمان، سطح سروتونین که نقش کلیدی در تنظیم خلق و خو دارد، کاهش مییابد. این ترکیب، زمینهساز بروز علائم افسردگی فصلی است.»
با این حال، همه افراد به یک شکل به کاهش نور واکنش نشان نمیدهند. ژنتیک، سبک زندگی، میزان فعالیت بدنی، نوع تغذیه و حتی تجربههای روانی قبلی در این تفاوت نقش دارند. افرادی که ساعت زیستی انعطافپذیرتری دارند یا سبک زندگی فعالتری را دنبال میکنند، معمولاً سازگاری بهتری با تغییر فصل نشان میدهند.
این افراد برای افسردگی فصلی مستعدترند
بررسیها نشان میدهد افسردگی فصلی، الگوی مشخصی از نظر گروههای در معرض خطر دارد. مثلا این اختلال در زنان شایعتر از مردان است و معمولاً از سنین جوانی شروع میشود. یا افرادی که سابقه افسردگی یا اضطراب دارند، بیش از دیگران در معرض ابتلا هستند.
دکتر دهقانی در این زمینه توضیح میدهد: «کسانی که قبلا یک دوره افسردگی اساسی را تجربه کردهاند، در پاییز و زمستان حساستر میشوند. همچنین افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند یا در مناطق کمنور زندگی میکنند، بیشتر در معرض خطر هستند.»
به گفته این روانپزشک، «همچنین کسانی که بیشتر وقت خود را در محیطهای بسته میگذرانند، فعالیت بدنی کمی دارند یا الگوی خواب نامنظمی دارند، مستعد تشدید علائم هستند. انزوای اجتماعی در فصل سرما، بهویژه در سالمندان یا افرادی که تنها زندگی میکنند، میتواند این چرخه را تقویت کند.»
چه کسانی به پزشک مراجعه کنند؟
البته همه نوسانات خُلقی در فصل سرد را نباید با افسردگی فصلی یکی دانست. احساس بیحوصلگی یا کاهش انرژی خفیف که با رعایت چند توصیه ساده بهبود پیدا میکند، معمولاً نگرانکننده نیست. اما وقتی علائم شدید، مداوم و مختلکننده زندگی روزمره شوند، باید جدی گرفته شوند.
دکتر دهقانی تاکید میکند: «علائم افسردگی فصلی اغلب با هم و به شکل الگویی مشخص ظاهر میشوند: خلق پایین و بیحوصلگی همراه با نیاز شدید به خواب، پرخوری (به ویژه تمایل به غذاهای نشاستهای و شیرین)، افزایش وزن، احساس سنگینی در بدن و کنارهگیری از فعالیتهای اجتماعی. این ترکیب است که آن را از یک «دلگیری ساده زمستانی» متمایز میکند.»
این روانپزشک اضافه میکند: «اگر احساس غم، بیانگیزگی، اضطراب، اختلال خواب یا پرخوری (به خصوص کربوهیدراتها و شیرینیجات) بیش از دو هفته ادامه پیدا کند و عملکرد شغلی، تحصیلی یا روابط فرد را مختل کند، مراجعه به روانپزشک ضروری است. افکار ناامیدی شدید، احساس بیارزشی یا افکار آسیب به خود از نشانههایی هستند که نباید نادیده گرفته شوند.»
به گفته این متخصص اعصاب و روان، «افرادی که هر سال با شروع پاییز دچار افت شدید خلق میشوند و این الگو مدام تکرار میشود هم بهتر است برای ارزیابی دقیقتر و پیشگیری از تشدید علائم، تحت نظر پزشک قرار بگیرند. البته برای برخی افراد نوردرمانی یا رواندرمانی کوتاهمدت کافی است و نیازی به مصرف دارو ندارند. اما تصمیمگیری درباره درمان باید حتماً بر اساس ارزیابی تخصصی باشد، نه خوددرمانی.»
این افراد با رعایت توصیهها بهتر میشوند
در موارد خفیف تا متوسط، افراد میتوانند با اصلاح سبک زندگی علائم افسردگی فصلی را کنترل کنند. افزایش قرار گرفتن در معرض نور طبیعی حتی در روزهای ابری، یکی از مهمترین توصیهها است. پیادهروی در ساعات روشن روز، نظم دادن به ساعت خواب، انجام فعالیت بدنی منظم و حفظ ارتباطات اجتماعی نقش مهمی در کنترل این نوع افسردگی دارند.
در روزهای آلوده نیز میتوان از فضاهای پرنورتر فضای داخل خانه استفاده کرد. کنار زدن پردهها، نشستن نزدیک پنجره در ساعات روشن روز و انجام برخی کارها در فضاهای روشنتر خانه میتواند بخشی از اثر نور طبیعی را جبران کند. حتی از پشت شیشه. هرچند نور پشت پنجره به اندازه فضای باز مؤثر نیست، اما نسبت به ماندن در فضاهای کمنور، انتخاب بهتری است. این توصیه از این جهت اهمیت دارد که نوردرمانی، یکی از گزینههای علمی و توصیهشده برای افرادی است که هر سال در فصل سرر دچار افت خلق میشوند.
افسردگی، نشانه ضعیف بودن نیست
متخصصان حوزه سلامت روان میگویند افسردگی فصلی نه نشانه ضعف شخصیت است و نه حالتی گذرا که بتوان آن را نادیده گرفت. شناخت تفاوت بین خستگی فصلی و افسردگی فصلی، اولین قدم برای مراقبت از سلامت روان در ماههای سرد سال است؛ موضوعی که میتواند از رنج و بار سنگین روحیِ بسیاری از افراد جلوگیری کند.
منبع:همشهری آنلاین


