فهرستی از سرکشترین ماشینهای تاریخ(+عکس)
گرچه تعریف «سختی رانندگی» با یک خودرو میتواند نسبی باشد، اما برخی وسایل نقلیه چالشهای خاصی را ارائه میدهند که فراتر از سلیقه شخصی هستند.

گرچه تعریف «سختی رانندگی» با یک خودرو میتواند نسبی باشد، اما برخی وسایل نقلیه چالشهای خاصی را ارائه میدهند که فراتر از سلیقه شخصی هستند.
۱۰ مورد از سرکشترین ماشینهای تاریخ
به گزارش گجت نیوز، در ادامه فهرستی از سرکشترین ماشینهای تاریخ را آوردهایم که رانندگی با آنها به طرز شگفتآوری دشوار است پس با ما همراه باشید.
Porsche Boxster S (981)

پورشه باکستر اس (۹۸۱) تجربهی رانندگی جذابی را برای علاقهمندان فراهم میآورد، اما دشواریهای خاص خود را نیز به همراه دارد. کلاچ آن برای کارکرد به نیروی قابل توجهی نیاز دارد که منجر به شکایت برخی مالکان از درد زانو و مچ پا شده است. این کلاچ سفت، در حالی که شاید بخشی از تجربه رانندگی خام و اصیل باشد، میتواند در ترافیک شلوغ بسیار طاقتفرسا باشد.
علاوه بر این، دید عقب با بالا بودن سقف کانورتیبل به شدت محدود میشود و رانندگی در بزرگراه را به بازی قورباغه تبدیل میکند، به ویژه هنگام حرکت در جادههای ناآشنا و شلوغ مملو از خودروهای شاسیبلند بزرگ. با وجود جذابیتهای مکانیکی، ترکیب کلاچ سنگین و دید ضعیف، رانندگی با آن را در سناریوهای روزمره به طرز شگفتآوری چالشبرانگیز میسازد.
BMW 5-Series (E60)
نسل E60 بامو سری 5، به طور خاص مدل 530i سال 2007 با گیربکس دستی شش سرعته، دشواریهای قابل توجهی در تعویض دنده روان از خود نشان میداد. با وجود تجربه گسترده نویسنده و شش سال مالکیت پدرش در زمینه گیربکسهای دستی، هر دو متوجه شدند که نقطه درگیر شدن کلاچ لرزان و مبهم است.
این امر باعث میشد اجرای تعویض دندههای بالا یا پایین به صورت روان به طور مداوم دشوار باشد، که شکایتی رایج در میان سایر مالکان E60 در فضای آنلاین بود. شهرت این خودرو برای ساخت سدانهای اسپرت، توسط این مشکل ذاتی کیفیت تعویض دنده تضعیف شد و آن را به وسیلهای ناامیدکننده برای رانندگی روان تبدیل کرد.
Mazda MX-5 Miata (ND)
در حالی که نسل فعلی مزدا MX-5 میاتا (ND) به دلیل ماهیت سرگرمکننده و رانندگی آسان در شرایط عادی ستایش میشود، اما چالشی شگفتانگیز را برای رانندگان بیتجربه در خود جای داده است: تمایل آن به بیشفرمانی. به عنوان یک خودروی اسپرت سبک وزن با محور محرک عقب، 181 اسب بخار قدرت و 151 پوند فوت گشتاور، میتواند به راحتی چرخهای عقب خود را به چرخش درآورد.
نویسنده این موضوع را در یک دور زدن غیرتهاجمی در یک خیابان خشک تجربه کرد، که نشان میدهد میاتا میتواند به طور غیرمنتظرهای حتی در شرایط مساعد نیز از کنترل خارج شود. در حالی که این رفتار برای رانندگان باتجربه در پیست هیجانانگیز است، برای کسانی که به دینامیک خودروهای دیفرانسیل عقب عادت ندارند، تمایل میاتا به بیشفرمانی میتواند به سرعت به وضعیتی دشوار برای کنترل تبدیل شود، صرفنظر از ارقام قدرت نسبتاً متوسط آن.
Volkswagen Golf (Mk2)
با بازگشت به فولکسواگن گلف (Mk2) مدل 1985، دشواری اصلی در فقدان فرمان هیدرولیک آن نهفته است. برای هر کسی که به وسایل نقلیه مدرن عادت کرده باشد، فرمان بدون کمک این دوران به تلاش فیزیکی قابل توجهی نیاز دارد. مانور دادن با خودرو، حتی در سرعتهای پایین یا هنگام خروج از پارکینگ، به یک کار دو دستی تبدیل میشود که به قدرت بازوی قابل توجهی نیاز دارد.
علاوه بر فرمان، گلف همچنین دارای پنجرههای دستی بود که لایه دیگری از عملیات دستی را اضافه میکرد که گرچه نوستالژیک است، اما به چالش میافزود، به ویژه هنگام تلاش برای مدیریت همزمان تعویض دنده، فرمان و کار با پنجره در باجههای عوارضی.
Jeep Cherokee (XJ)
جیپ چروکی (XJ) دو در، پنج سرعته مدل 1991، ترکیبی منحصر به فرد از قدرت و ویژگیهای مکانیکی خاص را ارائه میداد که تسلط بر آن را چالشبرانگیز میکرد. موتور 4.0 لیتری خطی شش سیلندر آن قدرت قابل توجهی (190 اسب بخار و 225 پوند فوت گشتاور) ارائه میداد، اما انتقال آن قدرت به چرخها یک تمرین خندهدار بود.
دستهدنده به طور قابل توجهی شل و بلند بود و تشخیص دنده درگیر را دشوار میکرد. پدال کلاچ دارای حرکت فوقالعاده طولانی بود و برای درگیر شدن به تلاش قابل توجهی نیاز داشت که منجر به تمرین سخت پا میشد. علاوه بر این مسائل، وزن خالی زیر 3,000 پوند چروکی همراه با دیفرانسیل عقب، آن را در شرایط لغزنده هنگام عدم درگیر بودن 4WD، نامطمئن میکرد و نیازمند حس کنترل دقیق برای جلوگیری از دست دادن کشش بود.
Ford Mustang GT (S550)
هر خودروی پرقدرت دیفرانسیل عقب میتواند برای افراد ناآشنا دشوار باشد، و نسل S550 فورد موستانگ GT یکی از سرکشترین ماشینهای تاریخ است. موتور قدرتمند 5.0 لیتری Coyote V8 این خودرو با 435 اسب بخار قدرت و 400 پوند فوت گشتاور، به طور فعال رانندگی پرشور را تشویق میکند.
در حالی که در مسیر مستقیم و در جادههای خشک هیجانانگیز است، موستانگ GT میتواند به سرعت در شرایط پیچ در پیچ یا مرطوب برای رانندگانی که برای قابلیتهای قوی بیشفرمانی آن آماده نیستند، به یک چالش بزرگ تبدیل شود. اینترنت مملو از شکستهای موستانگ در Cars and Coffee است که گواهی بر این است که چگونه این خودرو به راحتی میتواند از دست رانندگان بیتجربه یا بیش از حد مطمئن که تسلیم عملکرد وسوسهانگیز آن میشوند، خارج شود.
Nissan Sentra SE-R Spec V (B15)

نیسان سنترا SE-R Spec V مدل 2002 یک خودروی هیجانانگیز بود اما دو چالش رانندگی مهم را ارائه میداد. برجستهترین آنها انحراف شدید گشتاور تحت گاز کامل بود. با 180 اسب بخار قدرت و 180 پوند فوت گشتاور که به چرخهای جلوی یک خودروی 2,800 پوندی هدایت میشد، فرمان به شدت میکشید و حفظ مسیر مستقیم خودرو را دشوار میکرد.
فراتر از انحراف گشتاور، گیربکس دستی شش سرعته این خودرو دارای یک مکانیزم قفل دنده عقب عجیب و غریب بود که نیاز به بالا کشیدن یک حلقه روی دستهدنده داشت. این طراحی بصری نبود و تلاش برای به زور جا انداختن دنده عقب بدون اطلاع صحیح میتوانست منجر به شکستگی شود، که عمل ساده دنده عقب رفتن را به طور غیرمنتظرهای دشوار میکرد.
Chevrolet Suburban (GMT400)

در حالی که رانندگی با شورولت سابربن (GMT400) مدل 1995 به دلیل گیربکس اتوماتیک و موتور V8 قوی آن ظاهراً ساده به نظر میرسید، اما دشواریهایی ناشی از طراحی به همراه داشت. یک مشکل قابل توجه، عدم احساس مرکزی در فرمان بود، به این معنی که فرمان در حدود موقعیت ساعت 12 بازی قابل توجهی داشت و اعتماد به جهت آن را سلب میکرد.
این فرمان بیحس با اندازه بسیار زیاد خودرو تشدید میشد. برخلاف سابربنهای مدرن با آرایه دوربینها و حسگرهایشان، مدل 1995 از رانندگان میخواست تا حسی را برای مانور دادن با این کشتی خشکی بزرگ، به ویژه هنگام پارک کردن، توسعه دهند. پارک دوبل، به طور خاص، بدون کمک راهنمایی کامپیوتری، به یک کار در سطح متخصص تبدیل شد و آنچه که به نظر میرسد یک رانندگی ساده است را به یک تلاش شگفتآور دشوار تبدیل میکرد. بنابراین این خودرو هم یکی از سرکشترین ماشینهای تاریخ است.
Dodge Magnum R/T (2005)

دوج مگنوم R/T مدل 2005، با موتور قدرتمند 5.7 لیتری HEMI (340 اسب بخار قدرت و 390 پوند فوت گشتاور)، عملکرد مستقیم قابل توجهی را ارائه میداد اما از نقصهای طراحی حیاتی رنج میبرد که رانندگی مطمئن با آن را دشوار میکرد. یک مشکل عمده، ناحیه مرده قابل توجه فرمان بود، یک محدوده بزرگ بین ساعت 10 و 2 که فرمان هیچ تأثیری بر چرخها نداشت.
این عدم ارتباط بین ورودی راننده و پاسخ خودرو، کنترل قدرت قابل توجه خودرو را، به ویژه در جادههای پر پیچ و خم، چالشبرانگیز میکرد. علاوه بر این، سبک طراحی مگنوم، با خط کمربند بالا و خط سقف عقب با زاویه تند، منجر به دید عقب و عقب-جانبی بسیار بد میشد. بدون دوربین دنده عقب، مانور دادن با چنین وسیله نقلیه بلندی با خطوط دید مسدود شده، همراه با فرمان بیحس، دستورالعملی برای خودرویی بود که رانندگی مطمئن و ایمن با آن دشوار بود.
Ford Transit Connect (2014)

فورد ترانزیت کانکت مدل ۲۰۱۴، در حالی که رانندگی با آن در شهر آسان است، دشواریهای شگفتانگیز خود را در بزرگراه و زمینهای کوهستانی آشکار میسازد. موتور چهار سیلندر کمقدرت آن، سبقت گرفتن در بزرگراه را به یک هنر ظریف تبدیل میکند که نیاز به قضاوت دقیق و استفاده از پدال گاز برای جلوگیری از تکانها و ضربههای ناگهانی گیربکس دارد.
این وسیله نقلیه سرعت گرفتن آهسته و پیوسته را به جای افزایش ناگهانی ترجیح میدهد. بزرگترین چالش در جادههای کوهستانی بوجود میآید: در سربالایی، گیربکس تمایل دارد دندهها را در دور موتور بالا نگه دارد، در حالی که در سراشیبی، ترمزها اطمینانبخش نیستند و گیربکس به سختی دنده عوض میکند. این ترکیب از یک موتور کمقدرت، یک گیربکس خاص و عملکرد ترمز ضعیف، ترانزیت کانکت را به طور غیرمنتظرهای در شرایط رانندگی دشوار، مدیریتناپذیر میسازد و میتوان آن را یکی از سرکشترین ماشینهای تاریخ نامید.