فال حافظ ۱۸ اردیبهشت: دو بیت + راه رسیدن به مراد دل هموار خواهد شد

فال حافظ تو در این لحظه (فال حافظ ۱۸ اردیبهشت):
ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می
طامات تا به چند و خرافات تا به کی
بگذر ز کبر و ناز که دیدهست روزگار
چین قبای قیصر و طرف کلاه کی
انسان خیال پردازی هستید که در رویا و توهم غرق شده اید. دست از اوهام برداشته و برای سختی ها و موانعی که سر راه خواهید داشت آماده شوید.
برای تصمیم گیری از عقل خود استفاده کرده و از خرافات پیروی نکنید. راه رسیدن به مراد دل هموار خواهد شد. عبادت خداوند را به جای آورید و از فریبکاری دوری کنید تا به مقام و ثروت دست پیدا کنید.
متن کامل غزل: اینجا
______________________________________
رازها و فال های بیشتر از حضرت حافظ:
فال حافظ: دو بیت + معمایی فکر شما را به خود مشغول کرده
فال حافظ: دو بیت + به هدف خواهید رسید
فال حافظ: دو بیت + در رفع نقاط ضعف خود بکوشید

جایگاه والای حافظ در ادب پارسی
گفتن اینکه حافظ شاعر بزرگی است و یکی از دو غزلسرای بزرگ تاریخ شعر فارسی میباشد(آن دیگری سعدی) و بلکه علیالاطلاق بهترین غزلیات عاشقانه ـ عارفانه را در زبان فارسی پدید آورده، دشوار نیست، بلکه شاید درباره آن در میان صاحبدلان و صاحبنظران، اجماع و اتفاقنظر برقرار است.
اما پاسخ دادن به این پرسش که سرّ عظمت هنری حافظ در چیست و وجوه و پایههای آن کدام است، دشوارست. ادبشناسان در بیان عظمت نبوغآسای حافظ، داد سخن دادهاند و با شور و شیدایی هرچه تمامتر از هیچ نکتهیی فروگذار نکردهاند، مگر همین یک نکته را که وجوه امتیاز و عظمت حافظ چیست.
آنچه در میان انبوه نوشتههای حافظشناسان و سخنسنجان خالی است، بیان خونسردانه و حسابشده این وجوه میباشد.
حافظ بیش از هر شاعری، حتا بیش از سعدی، از شعر پیشینیان خود بهره برده و اخذ و اقتباس کرده است. این نکته تاریخ ادبی نیز مسلم است که کمالالدین اسماعیل اصفهانی (متوفای ۶۳۵ق) مشهور به خلّاق المعانی، که از معنی شکافترین و مضمونبردارترین شاعران فارسی است، استاد حافظ در شیوه سخنسرایی میباشد.
پس از او هنر سعدی نیز تأثیر مشابهی بر شعر حافظ داشته است. و پس از او خواجو سومین استاد و مقتدای حافظ در غزلسرایی شمرده شده است.
صورت ظاهر غزلهای آبدار و ایهامپرورد خواجو و آب و رنگ آنها همانند غزل حافظ است. اما قطع نظر از بعضی مورخان ادب و ادبشناسان، قاطبه شعردوستان کمالالدین اسماعیل و خواجو را شاعر طراز اول نمیشمارند. به راستی فقط سعدی است که با حافظ قابل مقایسه است.

از این بزرگان گذشته، اوحدی مراغهیی، نزاری قهستانی و سلمان ساوجی هم غزلسرایان شیرینسخن هستند و حافظ به شعر هر سه با عنایت و علاقه مینگریسته و به بسیاری از غزلهایشان به صورت استقبال پاسخ میداده است.
چرا شعرشناسان و شعردوستان پارسی، برای حافظ مقام یگانهیی قایل اند؟ چرا امیرخسرو، همام، اوحدی، خواجو، سلمان و کمال خجندی را که به صورت ظاهر با او قابل مقایسه اند، با او قابل مقایسه نمیدانند؟ شاید فهرستی از این دست، حافظ را تبدیل به درخشانترین چهره ادبی زبان فارسی کرده باشد:
۱- اسطورهسازی حافظ.
۲- رند و رندی حافظ.
۳- فضل و فرهنگ و مقام علمی حافظ.
۴- عرفان و اخلاق حافظ.
۵- حافظ اندیشهمند است و در شعرش فلسفه میورزد.
۶- حافظ مصلح اجتماعی است.
۷- سخنوری و صنعتگری حافظ.
۸- انقلاب حافظ در غزل.
۹- حافظ و موسیقی.
۱۰- تأویلپذیری شعر حافظ.
۱۱- طنز و طربناکی حافظ.
۱۲- حافظ هم مضمونگر است هم معنیگرا.
* کتاب “حافظنامه” تالیف قرآنپژوه و حافظپژوه معاصر، بهاءالدین خرمشاهی.