فال حافظ تو در این لحظه از زندگی تو:
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
تفسیر:
راز داری کن تا خداوند برایت راز داری کند.
متن کامل غزلت را اینجا بخوان (کلیک کن).
______________________________________
رازها و فال های بیشتری از حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی برای خود و اطرافیانت می خواهی؟
این چند فال را از دست نده:
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر مسرت بخش
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر صریح
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر کاربردی
فال حافظ ؛ دو بیت + دو سطر تفسیر گویا
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر دلگرم کننده
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر راهنما
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر بشارت آمیز
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر امیدبخش
فال حافظ : دو بیت + دو سطر تفسیر و توصیه
فال حافظ ؛ دو بیت + دو سطر تفسیر زیبا
فال حافظ ؛ دو بیت + دو سطر تفسیر هشدارگونه
زمانه حافظ
زندگی حافظ در قرن هشتم و در شیراز سپری شد.
دلبستگی مَثَلگونِ حافظ به شهر محبوبش، موضوعی مکرر در شعرِ اوست و وی به شهر و اماکن و تفرجگاههای محبوبش مانند گلگشت مصلیٰ و آب رکنآباد اشاره میکند آنچنانکه محتوای بسیاری از اشعار وی از جمله غزلهای معروف با مطلع «اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را» و «خوشا شیراز و وضع بی مثالش» آغاز میشود.
اشعار حافظ شواهد فراوانی از آشناییاش با زبان عربی، علوم اسلامی و ادبیات فارسی به همراه دارد.
مشهور است که در سالهای نوجوانی و آغاز جوانی، شاگرد نانوا بوده و از نسخههای خطی نیز رونوشت برمیداشتهاست. اما بهویژه با اهدای برخی اشعار ویژه به قوامالدین حسن (د. ۷۵۴ ه.ق) زمانی که وزیر شاه ابواسحاق اینجو بود، پیش از سی سالگی نخستین گامهای شاعرانهاش را بهعنوان مدیحهسرا برداشت.
قطعهای معروف از دیگر شخصیتهای برجستهٔ شیراز در این دوره، از جمله خود حاکم، یاد میکند حافظ پیش از بیست سالگیاش و پس از فروپاشی حکومت ایلخانی، در دورهٔ تحولات سلسلهای در شیراز و اطراف آن زندگی میکرد.
مرحلهٔ دوم در زندگی شاعر در سال ۷۵۴ ه. ق، زمانی مبارزالدین محمّد شیراز را پس از یک مبارزه طولانی بین سلسلههای اینجو و مظفری تصرف میکند، آغاز میشود.
او پیش از آن که پسرش، جلالالدین شاه شجاع، او را عزل و کور کرد، به مدّت پنج سال حکومت کرد.
این سالها ظاهراً دورهای از سختگیری بر حافظ و همشهریانش بود؛ اما به نظر میرسد که شاعر با بیان برخی از موفقیتها دربارهٔ خودش، به وزیر مبارزالدین، برهانالدین فتحالله سفارش کردهاست.
دوران حکومت طولانی شاه شجاع، با وجود حل نشدن کشمکشهای سیاسی و اگرچه دورهای از کامیابی و موفقیت پیوسته برای حافظ نیست، اما مصادف با مرحلهٔ بلوغ هنری وی است.
به طور کلی اعتقاد بر این است که حافظ به مدت ده سال از ۷۶۸ تا ۷۷۸ ه.ق مورد بیتوجهی شاه شجاع بوده و گفته میشود که یکی دو سال را در اصفهان و یزد گذراندهاست.
دلایل چنین تنزلی هرگز بهطور کامل توضیح داده نشدهاست، هرچند بهطور سنتی مربوط به عقاید و رفتار بادهگسارنمایانهٔ حافظ است.
هرچند از آن پس، از دورهای تا دورهای، از شاه و از وزیران مانند جلالالدین تورانشاه بهرهمند شد، اما به نظر میرسد که هرگز بهطور کامل مقام سابق خود را بهدست نیاورده است.
با اینحال، باید به خاطر داشت که هنوز هیچ قطعیت واقعی در مورد آنچه که در واقع نشان داده میشود وجود ندارد: قطعاً به فقر در طول زندگی شاعر — چه بهعنوان شکایت، یا صنعتی ادبی در نظر گرفته شود — اشاره میشود و هیچ اشارهای جدی وجود ندارد که او بهعنوان «شاعر درباری» پاداش داده شود.
گفته میشود زمانی استاد تفسیر قرآن در مدرسه شیراز بودهاست، اما مشخص نیست که کدام یک از حامیان او میتوانسته این ترفیع را برای او به ارمغان آورده و هیچ سابقهای از دوره تصدیاش نداشته باشد.
در طول این سالها بود که شهرت او در سراسر ایران و همچنین به سمت سرزمینهای عربزبان و شرق به سوی هند گسترش یافت؛ با این حال، به نظر میرسد که او دعوت را برای حضور در دربارهای دور رد کردهاست.
سلسله مظفری را تیمور رسماً در سال ۷۸۹ ه.ق و در سالهای پایانی زندگی حافظ به پایان رساند، با وجود نمایندگان گذرای آن مانند شاه شجاعالدین منصور، به نظر میرسد شاعر بهطور پراکنده به پایان اشاره میکند.
عالی