در چه دوره ای از زندگی نوزاد رشد مغز اهمیت زیادی دارد؟
دو سال اول زندگی نوزاد برای رشد مغز حیاتی است و نحوه رشد مغز در این مدت میتواند به پیشبینی یادگیری، رفتار و سلامت آینده او کمک کند.

دو سال اول زندگی نوزاد برای رشد مغز حیاتی است و نحوه رشد مغز در این مدت میتواند به پیشبینی یادگیری، رفتار و سلامت آینده او کمک کند.
به گزارش همشهری آنلاین، پژوهشگران در تلاش هستند تا درک بهتری از چگونگی تأثیر ارتباطات میان سلولهای عصبی و ژنتیک بر رشد مغز کودک داشته باشند و برای این کار از تصویربرداری پیشرفته با امآرآی به عنوان ابزاری برای تشخیص انحرافات از مسیر رشد طبیعی مغز در اسرع وقت استفاده میکنند. آنها امیدوارند سپس راههایی پیدا کنند تا رشد مغز نوزاد را به مسیر طبیعی بازگردانند.
در ابتدا مناطقی در مغز نوزاد که حرکت و حواس را کنترل میکنند، رشد میکنند و به دنبال آن به فاصله نزدیکی رشد مناطقی که مسئول رشد مهارتهای اجتماعی و عاطفی هستند، رخ میدهد.
سال اول زندگی زمانی است که والدین باید توجه ویژهای به رشد اجتماعی-عاطفی کودک داشته باشند. والدین باید حمایت حسی برای نوزاد فراهم کنند تا او بتواند با آنها به عنوان مراقب دلبستگی ایمنی ایجاد کند. این امر تأثیرات بلندمدتی بر دستاوردهای بعدی و کیفیت زندگی کودک خواهد داشت.
دلبستگی (attachment) در نوزادان یک پیوند عاطفی مهم است که بین نوزاد و مراقب اصلیاش (معمولاً مادر) شکل میگیرد. این پیوند از بدو تولد آغاز میشود و با گذشت زمان و برآورده شدن نیازهای نوزاد توسط مراقب، تقویت میشود.
تصویربرداری از مغز نوزادان اطلاعات مهمی در اختیار میگذارد
دانشمندان هم با استفاده از تصویربرداری مغزی یکی از اولین نقشههای دقیقی را تهیه کردهاند که نشان میدهد چگونه بخشهایی از مغز در دوران کودکی به هم متصل میشوند. آنها در یک بررسی جدید بیش از ۷۰۰۰ کودک را از بدو تولد تا ۱۰ سالگی از لحاظ ردیابی میکنند.
پژوهشگران امیدوار هستند با ترکیب اطلاعات به دست آمده از تصویربرداریهای مغزی با اطلاعات مربوط به محیط و ژنتیک هر کودک دریابند که چگونه عواملی مانند سلامت مادر، زندگی خانوادگی یا قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی قبل از تولد میتوانند رشد مغز نوزاد را شکل دهند.
یکی از این عوامل موثر زمان استفاده از صفحه نمایش الکترونیکی (screen time) ست. زمان استفاده از صفحه نمایش در سالهای اول زندگی میتواند تأثیر منفی بر یادگیری داشته باشد.
مغز کودک در چند سال اول زندگی الگوهای ارتباطی خود را توسعه میدهد و مراقبان کودک در این دوره چیزهایی را که او برای آیندهاش به آنها نیاز دارد، به او آموزش میدهند. اگر مغز کودک را مرتبا در معرض صفحه نمایش قرار دهید، این مغز فکر میکند که باید بتواند به این تصاویر که به سرعت در حال تغییر هستند توجه کند، اما نه به چیزهای کندتر دنیای واقعی.
زمان زیاد استفاده از صفحه نمایش در اوایل زندگی ممکن است بر میزان یادگیری خواندن و نوشتن کودکان در مراحل بعدی تأثیر بگذارد.
تاثیر ژنتیک بر رشد مغز نوزادان
دانشمندان همچنین در حال بررسی چگونگی تأثیر ژنهای نوزاد بر رشد مغز اوست.
تقریباً ۸۰٪ از نوزادانی که دارای یک بیماری ژنتیکی هستند، تظاهرات عصبی از خود نشان میدهند. این علائم عصبی میتواند ضعف عضلات، تشنج یا ناهنجاری ساختاری مغز باشد که ما با تصویربرداری با امآرآی قابل شناسایی هستند. شناسایی و ثبت این عوارض برای اطمینان از تشخیص و درمان صحیح مهم است.
آزمایشهای ژنتیک مدرن اکنون میتوانند مجموعه کامل DNA نوزاد – حدود ۳ میلیارد جفت باز – را نقشهبرداری کنند و سرنخهایی در مورد سلامت جسمی و روانی ارائه دهد.
ترکیب یافتههای ژنتیکی با تصویربرداری مغز ممکن است به پزشکان کمک کند تا علائم مشکلات را تشخیص دهند و مراقبتهای بهتری ارائه دهند.
هدف این است که سلامت آینده یا مشکلات عصبی-رشدی کودک شناسایی شوند. هر چه زودتر تغییرات را تشخیص دهیم، زودتر میتوان برای بهبود مسیر رشد کودک مداخله کرد. این مداخلات میتواند شامل کمک به کودکان برای آماده شدن برای مدرسه و حمایت از یادگیری و رشد طولانی مدت باشد.
اگر بتوان فهمید ژنتیک چگونه بر آمادگی کودکان برای رفتن به مدرسه تأثیر میگذارد، مجموعهای دیگر از پرسشها مطرح میشوند، از جمله اینکه چگونه میتوان کودکی را که در غیر این صورت ممکن است در گروه پرخطر قرار گیرد، برای رفتن به مدرسه آماده کرد؟ اگر بتوان دادههای به دست آمده از ژنتیک، نقشهبرداری مغز و ارزیابی شناختی را گرد هم آورد، میتوان مداخلاتی درمانی ایجاد کرد که به هر کودکی کمک کند تا به توان بالقوه خود برسد.