در مراسم عروسی در ترکیه، ۵ کیلو طلا به عروس و ۵ میلیون لیر به داماد هدیه داده شد
در یک مراسم عروسی مجلل که به مدت دو روز و دو شب در حکاری برگزار شد، به عروس ۵ کیلو طلا و به داماد ۵ میلیون و ۱۵۰ هزار لیر هدیه داده شد. این عروسی مربوط به سردار آدی‌یامان، فرزند شفیق آدی‌یامان، از رهبران شناخته‌شده عشیره جیرکی و همسرش دیلان چفتچی بود.
این مراسم در روستای چاناکلی، واقع در جاده حکاری-وان برگزار شد و شاهد حضور هزاران مهمان از داخل و خارج ترکیه بود. در این رویداد، رهبران عشایر، شخصیت‌های برجسته، شهرداران، مقامات نظامی، نمایندگان احزاب سیاسی و سازمان‌های مردم‌نهاد نیز شرکت کردند.
به گزارش عصرترکیه به نقل از ایرانیان ترکیه، در طول مراسم، طبق سنت‌های عشیره، میزی برای اهدای هدایای نقدی و طلا به عروس و داماد برپا شد. هدایای نقدی توسط تیمی متشکل از ۱۵ نفر شمارش شد و در نهایت مشخص شد که مبلغ اهدایی برابر با ۵ میلیون و ۱۵۰ هزار لیر است. همچنین، گزارش شده که به عروس ۵ کیلو طلا اهدا شده است.
شفیق آدی‌یامان، پدر داماد، با تاکید بر اهمیت همبستگی و اتحاد در مراسم‌های عشایری، گفت: “فرهنگ ما از دیرباز بر پایه اتحاد در مراسم‌های شادی و سوگواری بنا شده است. از تمامی کسانی که در این مراسم شرکت کردند، قدردانی می‌کنم.” میکائیل آدی‌یامان، دوست داماد، نیز ضمن تشکر از مهمانان افزود: “حضور گسترده دوستان و آشنایان از داخل و خارج کشور در این روز برای ما بسیار ارزشمند بود. از همه کسانی که در کنار ما بودند، سپاسگزاریم.”
عروسی منم برای ۱۰نفر نوشابه پپسی کم اومدابرومو بردن
ما برای یه انگشتر موندیم خوش به حالش
عروسی من داماد شیرینی نگرفته بود خودم گرفتم تا حرف درنیارن
توی عروسی خرج کردن وچند روز بزن، بکوب راه انداختن با پول درست میشه ولی هیچ عشق وعلاقه ای با پول وثروت به دست نمیاد. هدف اینه که زوجین همریگه رو دوست داشته باشن. خیلی از این قبیل عروسی ها من دیدم که بیشتر ازیک سال باهم نتونستن زندگی کنن. ولی خیلی ها هم با اندک پولی رفتن ماه عسل حالا خودشون نوه دارن. انشاالله که تمام زوجین با هم درکنار هم پیر شن.
چه فرقی با گدایی دارد
قارون هم که باشی میگذاری و میری .
تو روستاهای شهر……..دامادحتما بایدتوجیبش ت…..باشه که بعدازاستفاده مهمانان مرد تا نصف شب باید بزنن وبرقصند
عروسی منم ۳۰ تا غذا چلو گوشت کم اومد به مهمون ها جوجه دادن از،طرف منم که عروس بودم فقط پدرم تو مردونه مهمان از طرب عروس بود چون عروسی شهرستان بود ما فامیل نبردیم خودمون تهران عروسی گرفتیم با این حال به پدر منم جوجه دادن خیلی زحمت کشیدن
خاک بر سر من با این انتخابم