درگیری خونین شهرام شکوهی با همسرش در لایو اینستاگرام!
شهرام شکوهی پس از واکنش کاربران به این ویدیو، آن را حذف می کند. یکی از کاربران نوشته بود: آقای خواننده تایملاین جای انتشار زندگی خصوصی نیست و بهتر بود بهجای کشاندن مشکلات خانوادگی خود به فضای عمومی و خدشهدار کردن چهرهی خود و جریحهدار کردن احساسات کاربران، این مشکل را از راههای قانونی پیگیری میکردید.
فضای مجازی شاهد انتشار ویدیویی تکاندهنده از شهرام شکوهی، خواننده موسیقی پاپ ایران بود.
به گزارش روزیاتو، این خواننده در یک لایو اینستاگرامی که به سرعت در شبکههای اجتماعی دست به دست شد، تصاویری نگرانکننده از خود و محیط آشفته منزلش منتشر کرد. در این ویدیو، شکوهی با ظاهری آشفته و جراحاتی مشهود، ادعاهایی جنجالی علیه همسرش مطرح کرد و با لحنی هشدارآمیز، نگرانیهایی را درباره سلامت خود ابراز داشت. این اتفاق در نوع خود کمسابقه به شمار میرود.
شهرام شکوهی پس از واکنش کاربران به این ویدیو، آن را حذف می کند. یکی از کاربران نوشته بود: آقای خواننده تایملاین جای انتشار زندگی خصوصی نیست و بهتر بود بهجای کشاندن مشکلات خانوادگی خود به فضای عمومی و خدشهدار کردن چهرهی خود و جریحهدار کردن احساسات کاربران، این مشکل را از راههای قانونی پیگیری میکردید.
پس از انتشار این ویدیوی جنجالی حذف شده، برخی به شباهت عجیب آن با یکی از موزیک ویدیوهای این خواننده ۵۱ ساله اشاره کردند که در ادامه می بینید.
بیوگرافی شهرام شکوهی
شهرام شکوهی از چهرههای شناخته شده موسیقی پاپ، علاوه بر خوانندگی، در عرصههای ترانهسرایی، آهنگسازی و نوازندگی گیتار نیز فعالیت دارد. کارنامه هنری او شامل سه آلبوم موفق «مدارا»، «کولی عشق» و «تا نفس هست…» میباشد.
مسیر هنری
نقطه آغاز فعالیتهای موسیقایی شکوهی به سال ۱۳۷۱ باز میگردد، زمانی که با شرکت در کلاسهای آواز ایرانی، نخستین گامهای خود را در این مسیر برداشت و به مدت سه سال به فراگیری این هنر پرداخت. علاقه دوگانه او به گیتار و آواز سنتی، شخصیت هنری منحصر به فردی به وی بخشید. در دوران تحصیل در دانشگاه، حوالی سال ۱۳۸۰، با عضویت در گروهی دانشجویی به اجرای کنسرت میپرداخت، اما پس از مدتی از فعالیتهای موسیقایی فاصله گرفت، چرا که بر این باور بود که موسیقی نباید صرفاً به عنوان منبع درآمد نگریسته شود.
آغاز دوران حرفهای
سال ۱۳۸۵ نقطه عطفی در مسیر هنری شکوهی محسوب میشود، زمانی که قطعه «مدارا» را ساخت. این ورود به عرصه حرفهای، برخلاف انتظار و حتی با وجود مخالفتهای خانواده رقم خورد. قطعه «مدارا» که برای اجرا در مراسم «خانه فرهاد» در یک استودیوی خانگی ساده ضبط شده بود، علیرغم لغو آن برنامه، سرآغاز مسیر حرفهای او شد.
تجربه Next Persian Star
حضور شکوهی در مسابقه استعدادیابی Next Persian Star شبکه تیوی پرشیا ۱ در سال ۱۳۸۸، که با انگیزه انتقاد از رویکرد داوران صورت گرفت، به نقطه عطفی در شناساندن او به جامعه موسیقی تبدیل شد. اگرچه به فینال راه نیافت، اما اجرای قطعه «مدارا» در این برنامه توجه مخاطبان و تهیهکنندگان داخلی و خارجی را به خود جلب کرد. او پس از مشورت با صاحبنظران، مسیر فعالیت در داخل ایران را برگزید.
نخستین آلبوم
آلبوم «مدارا»، نخستین اثر رسمی شکوهی، در شانزدهم آبان ۱۳۹۰ با دریافت تمامی مجوزهای لازم منتشر شد. این آلبوم ده قطعهای، ترکیبی از پنج اثر با سبک شخصی وی و پنج قطعه پاپ بود. همکاری با هنرمندانی چون میلاد ترابی و امیرحسین کاشانیان، بر غنای این اثر افزود. آلبوم که تحت امتیاز شرکت «هنر اول» منتشر شد، علیرغم حواشی اولیه، با استقبال چشمگیر مخاطبان روبرو شد.
آلبوم ها
مدارا
کولی عشق
تا نفس هست
تک آهنگ ها
سفره بی ریا: موسیقی تیتراژ پایانی مجموعه شام ایرانی
آی دنیا:موسیقی پخش نشدهٔ تیتراژ مجموعه مهمانان ویژه
به رنگ شکیبایی: به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی
وای از هوس: پخش پس از انتشار نسخهٔ دوصدایی آن در برخی وبگاه ها و برای جلوگیری از مشکلات بعدی
مصاحبهای قدیمی از شهرام شکوهی و همسرش با مجله ایده آل:
شهرام: وجود ملودی در زندگی واقعا به من انگیزه داد. وقتی شما خانواده دارید و مسئولیت آنها برعهده شماست هر کاری که انجام میدهید برای خوشبختی آنهاست؛ اگر من آدم مجردی باشم که هیچ هدفی در زندگی نداشته باشم، ممکن است به جای اینکه یک مسیر حساب شده را طی کنم، خیلی دلبخواهی کار کنم؛ بنابراین داشتن خانواده باعث میشود منسجمتر کار کنید؛ این همان هنرمند متعهد است. وقتی شما نگران بچه خودتان باشید که گرفتار فلان آفت نشود، خب طبیعتا این نگرانی فردا برای همسایه شما هم به وجود میآید؛ در یک جمله: اگر برای خانواده خودت نگرانی داشته باشی برای همه افراد جامعه هم نگرانی.
● مردها بیانصاف هستند:
دلارام: مردها کلا بیانصاف هستند و هرقدر که به آنها کمک کنید باز هم به نظرشان شما کمکاری کردهاید. هرقدر هم از خودگذشتگی کنید باز هم توقع مردها بیشتر است؛ البته من این را در مورد شهرام نمیگویم چون اصلا چنین آدمی نیست و همیشه قدردان بوده اما من همیشه از خیلی چیزها که مربوط به خودم میشده، گذشتم تا کمک حال شهرام باشم و خیلی از مواقع به دلیل اینکه درگیر بوده از خیلی تفریحاتی که دوست داشتم با هم داشته باشیم گذشتم و با روی خوش با این قبیل مسائل برخورد کردم تا فشار کمتری به شهرام وارد شود و بتواند در کارش پیشرفت کند؛ مثلا در غذا درست کردن باید احتیاط کنم و از ادویهجات و غذاهای سرخشده استفاده نکنم تا به حنجرهاش آسیبی وارد نشود؛ هرچند که خیلی قدرشناس است اما فکر میکنم یک جاهایی میتوانسته منصفتر باشد. البته بیانصافی هم نمیشود گفت چون بهنوعی، خصلت آقایان است که متوقع هستند.
● ماجرای چای روز خواستگاری
دلارام: شهرام خیلی چایخور است و من هم با فلسفه چای ریختن روز خواستگاری مشکل دارم. روز خواستگاری وقتی قرار بود چای بیاورم به مادرم گفته بودم که چای را در آشپزخانه در استکانها بریزد و آماده کند. بعد از چند دقیقه من به آشپزخانه رفتم و چای را آوردم و همه چیز طبق برنامه پیش رفت و چون آن موقعها نمیدانستم که شهرام خیلی چای دوست دارد، فکر نمیکردم چند دقیقه بعد دوباره چای بخواهد. وقتی شهرام دوباره چای خواست، به آشپزخانه رفتم و دیدم زیر کتری خاموش است و از همان چای که یخ کرده بود، یک استکان ریختم و برای شهرام آوردم و با نگاه منظورم را به او رساندم که در جمع به روی خودش نیاورد چای یخ کرده و شهرام خیلی خوب فیلم بازی کرد و طوری چای را خورد که کسی متوجه نشد!
● موفقیت در موسیقی با همراهی همسر
شهرام: بدون وجود دلارام ادامه فعالیت در زمینه موسیقی برای من امکانپذیر نیست. چون موسیقی اصلا کاری معمولی نیست؛ هم از نظر بازخوردهایی که در محیط بیرون از خانه وجود دارد که معمولا در روابط خانوادگی مشکل ایجاد میکند و هم نوع کار. به عنوان مثال یکی از مواردی که در گذشته دلارام با آن مشکل داشت ساعت کاری من بود. چون کار موسیقی تازه از ساعت ۹ شب شروع میشود و تا ۶ صبح ادامه دارد و مثل یک کار اداری نیست که ساعت کار مشخصی داشته باشد. ممکن است کسی که در این زمینه فعالیت میکند یک ماه کامل در خانه باشد اما ۲ ماه اصلا نتواند به خانه بیاید. به هر حال این اتفاقات وجود دارد؛ مثلا در روند تولید آلبوم علاوه بر اینکه حضور فیزیکی نداری، حتی مواقعی هم که هستی، درگیری فکری داری و اینجا خانواده باید تحمل کند.
دلارام: رابطه ما به دلیل اعتمادی که در آن وجود دارد خیلی کم دچار مشکل میشود چون رابطه من و شهرام مثل رابطه ۲ دوست صمیمی است و اگر جایی مشکلی پیش بیاید با هم صحبت کرده و مشکل را حل میکنیم.
● کار مشکلزا نیست
دلارام: به نظر من در زندگی مشترک شهرت خیلی اهمیت ندارد چون بستگی به ذات آدم دارد که در زندگی چه رفتار و اخلاقی داشته باشد. وقتی کسی تعهد دارد، دیگر شهرت داشتن یا نداشتن خیلی نمیتواند در نحوه زندگی او تاثیری داشته باشد اما بالاخره یکسری مشکلات خواهناخواه وجود دارد که خوشبختانه تا به امروز توانستهایم آن را مدیریت کنیم.
● مشکل از خانمهاست یا آقایان؟
شهرام: اعتماد نداشتن، اصولا مشکل خانمهاست. بیشتر خانمها هستند که اعتماد ندارند اما من همیشه به دلارام اعتماد داشتهام.
دلارام: اتفاقا من با این حرف مخالفم چون آقایان کارهایی میکنند که باعث میشود خانمها بدبین شوند و اصولا خانمها از اول اینطوری نبودند. اگر مشکلی وجود داشته باشد که زن و شوهر، یک مقدار نسبت به هم بدبین شوند مطمئنا یکی از طرفین باید کوتاه بیاید تا مشکل حل شود اما در مورد رابطه ما خوشبختانه چنین مشکلاتی تا به حال نداشتهایم. مسلما در هر زندگی یک مقدار بالا و پایین وجود دارد اما در همان اوایل در مورد این موضوعات صحبت کردیم چون به هر حال در اوایل زندگی مشترک شناخت کافی نسبت به هم نداشتیم؛ بنابراین سعی کردیم مسائل را بین خودمان حل کنیم هرچند که در اوایل، فعالیتهای هنری شهرام به شدت امروز نبود؛ بعد از اینکه کمی زمان گذشت و فعالیتهای شهرام حرفهای شد، خب بالطبع مشکلات جدیدی به وجود آمد که تعدادی از آنها حل شد اما بعضی از آنها روی هم ماند و تلنبار شد اما خب یک اتفاق همه چیز را تغییر داد و مسیر زندگی ما عوض و اعتماد بین ما صد درصد شد.
● قوانین توافقی
دلارام: قبل از ازدواج شهرام از من پرسید که با شغلش مشکلی دارم یا نه و من هم گفتم نه، چون فکر نمیکردم که دایره این کار وسعت پیدا کند و اوایل یک مقدار هم مخالفت میکردم و خیلی تمایل نداشتم که به صورت حرفهای وارد این کار شود اما هرچه فکر کردم، دیدم با این طرز فکر دارم جلوی علاقه و رشد شهرام را میگیرم. وقتی اینقدر در این زمینه استعداد دارد به خودم اجازه ندادم که این حق را از او بگیرم؛ بنابراین یکسری قوانین بین خودمان گذاشتیم که تا وقتی طبق این قوانین پیش برویم مشکلی پیش نخواهد آمد. این قوانین راجع به رفتوآمدها، ساعتهای کار و… که به صورت توافقی بود و قسمت عمدهای از مشکلات ما را حل کرده است.
● شک از کجا شروع میشود؟
شهرام: راستش را بخواهید من تا به حال به شک کردن فکر نکردم و کلا آدمی هستم که اعتماد کردن را دوست دارم و به نظرم هیچکس دزد نیست مگر اینکه خلافش ثابت شود و خودم هم به دنبال این نمیروم که خلافش به من ثابت شود. هرچند بارها پیش آمده که اشخاصی بودهاند که از اعتماد من سوءاستفاده کنند. در چنین شرایطی تنها کاری که میکنم این است که آن شخص را به طور کامل کنار میگذارم و ارتباطم را با او محدود میکنم. به نظر من اصلا آدم بد وجود ندارد؛ حتی کسانی که همه میگویند آدم بدی هستند، باز هم میتوانی در آنها جنبههای مثبت پیدا کنی چون ذات همه آدمها خوب است و همه ذاتشان را از خداوند گرفتهاند؛ بنابراین به نظرم آدم بدذات وجود ندارد و شرایط محیط و تربیت خانوادگی است که روی آدم تاثیر میگذارد.