کتاب خنده سرخ نوشته «لیانید آندری یف»، تصویری از وحشت و جنون، در دل یک جنگ کابوسوار است. راوی کتاب، افسری است که به همراه گروهی از سربازان، در صحرایی سوزان که میدان یک جنگ هولناک است، در سرگردانی به سر میبرد. از چشم این افسر، همه چیز گویی در مرز میان خواب و بیداری و در میانۀ واقعیت و وهم رخ میدهد. کتاب «خنده سرخ»، رویارویی سربازانی خسته و زخمی با جنگ، سرگردانی و عذابهای آن است.
«لیانید آندری یف» در کتاب «خنده سرخ» شعر، نقاشی، رنگ و نور را با یکدیگر در هم آمیخته تا رمانی خلق کند که تجسم کابوس، وحشت، جنون، مالیخولیا و دوزخ جنگ باشد. او در این کتاب، با استفاده از جلوههای نمادین، وضعیتی آخرالزمانی را تداعی میکند که مملو از جنون است. «خنده سرخ» حال و هوایی سمبولیک و اکسپرسیونیستی دارد. «آندری یف» از دل روایت واقعیتی مثل یک کابوس، حقیقت ترسناکی را به تصویر میکشد.
این رمان توسط «حمیدرضا آتش برآب» یکی از باتجربهترین مترجمان این دوران، از متن روسی به فارسی برگردانده شده است. این کتاب، از زمان انتشار در سال 1905 تا به امروز، نظر منتقدان و مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است.
«خنده سرخ» قصهای از میان تل اجساد و کشتهشدگان جنگ
«لیانید آندری یف» در کتاب «خنده سرخ» ما را از همان ابتدا به دل موقعیتی کابوسوار و آخرالزمانی پرتاب میکند. راوی داستان، که یک افسر جنگ است، از صحرایی به گرمای خورشید، از دل تل اجساد و کشتهشدگان جنگ گذر میکند؛ او به میان سربازانی میرود که همه تلاششان را میکنند تا در میان آتش جنگ، خوشیهای زندگی را دریابند. همین موقعیت متناقض، جلوهای وهمناک و جنونآمیز، درست مثل یک «خنده سرخ» ظاهر میکند. «آندری یف» با طرح چنین موقعیتی، تصویری را رسم میکند که رنگی از گروتسک و طنز سیاه دارد.
کتاب «خندۀ سرخ» ماهیتی بهشدت تصویری و بیانی بینهایت شاعرانه دارد. مناظر هولناک و وحشتناک میدان جنگ در این رمان، همچون تصاویری از یک نقاشی و همینطور قاببندیهای سینمایی، مقابل چشم خواننده مجسم و از برابر دیدگان او عبور میکنند. «لیانید آندری یف» با نبوغی که دارد، قصه را به طریقی روایت میکند که شکل بیان و تصویرسازیهایش به شعر پهلو میزنند.
در کتاب «خنده سرخ» همه چیز در عین واقعیت، رنگی نمادین به خود میگیرند؛ به شکلی که دوزخ جنگ به استعارهای از وضعیت جهنمیای که سراسر جهان درش غرق شده است، بدل میشود. نگاه سمبلیک و نمادین نویسنده موجب شده است تا جدا از داستان جذابی که روایت میکند، حرفی مهم و تأثیرگذار را به گوش مخاطبانش برساند. کلامی که ابعاد پیچیدهتر و گستردهتری از یک جنگ مختصر دارد.
در کتاب «خنده سرخ» میخوانید:
«مثل مار پیچیده بودند به هم. او به چشم خودش دیده بود که چهطور یک سیمخاردار که از یک طرفش قطع شده بود، با شدت تمام هوا را شکافته و دور سه سرباز پیچیده بود. خارهای آن یونیفرم سربازها را جر داده و چسبیده بود به گوشت تنشان و مردان جنونزده با ضجه به خود میپیچیدند و دوتاشان سومی را که درجا مرده بود، پشت خود میکشیدند. بعد هم فقط یکی زنده مانده بود و سعی داشته است دو جنازۀ دیگر را از خود جدا کند، اما آنها بهدنبال او کشیده میشدند، یکی روی دیگری و روی او میافتادند و میپیچیدند به هم و بعد هم ناگهان هرسه بیحرکت شده بودند.
میگفت که تا حالا دستکم دوهزار نفر در این حصار پیچپیچ جان خود را از دست دادهاند. همانطور که سربازها سعی داشتند سیمها را ببرند و آن مسیر نفسگیر را باز کنند، در هزارتویش گرفتار میشدند و بارانی از گلوله و خمپاره بر سرشان میریخت. میگفت که چنین عملیاتی بسیار هولناک بود و تازه اگر میدانستند دقیقاً از کدام سو برگردند، به فراری دهشتناک ختم میشد»
چرا باید کتاب «خنده سرخ» را خواند؟
«خنده سرخ» نوشته «لیانید آندری یف» کتابی است که تحسین «ماکسیم گورکی» نویسنده چیرهدست روس را با خود به همراه دارد. جدا از نوع داستانسرایی موجز «آندری یف»، مفهومی که نویسنده بهوسیله نمادها و استعارهها در صدد بیانش است، جانمایهای تأملبرانگیز و بنیادی است.
این کتاب توسط «حمیدرضا آتش برآب»، از متن روسی به فارسی ترجمه شده است. «آتش برآب» که ترجمه شاهکارهایی همچون آثار «داستایوفسکی» را در کارنامه خود دارد، این کتاب را به بهترین شکل و در نهایت پایبندی به متن اصلی، به فارسی برگردانده است.
اگر شما هم به خواندن کتاب «خنده سرخ» اثر «لیانید آندری یف» ترغیب شدهاید، همین حالا میتوانید این کتاب را از فروشگاه اینترنتی کتاب bennubook خریداری کنید.