انتخابات ترکیه: همهپرسی اردوغانیسم
تبدیل ترکیه به مهمترین کانون ترابری هوایی در اروپا و خاورمیانه، پیشرفت در عرصهی انرژیهای تجدیدپذیر (بیش از 50درصد انرژی داخلی ترکیه از طریق انرژیهای سبز تأمین میشود) و تثبیت ترکیه به مثابه یکی از مهمترین قطبهای توریسم تنها بخشی از دستاوردهای اردوغانیسم است.
اینک در صد سالگی جمهوری ترکیه و پس از پیروزی رجب طیب اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری۲۰۲۳ و کسب اکثریت کرسیهای پارلمان به دست ائتلاف وی، اغراق نیست اگر مرد دوم این جمهوریت را – پس از بنیانگذارش آتاتورک – اردوغان بدانیم. ۲۰سال حکمرانی اردوغان (۱۱سال نخستوزیری و ۱۰سال ریاست جمهوری) وارد دهه سوم شد.
با اینکه مخالفان وی – شامل طیف وسیعی از گرایشهای مذهبی و غیر مذهبی- کوشش کردند که مانع تداوم حکمرانی اردوغان و ائتلاف حاکم (ائتلاف جمهور) شوند اما نهایتاً هیمنهی میراث اردوغان آنها را ناکام گذاشت. اما میراث اردوغان چیست؟
جمهوری ترکیه اگرچه بلحاظ وضعیت ژئوپولیتیک در موقعیت ممتازی قرار دارد اما دولتهای پس از آتاتورک نتوانستند چیزی بر برساختههای وی بیفزایند. اقتصاد نحیف، تورمهای افسارگسیخته و معطل ماندن بسیاری از پتانسیلهای خیزش اقتصاد ترکیه، میراث بیش از نیم قرن دولتهای برآمده یا بربادرفته در اثر کودتاهای پیاپی بود. در چنین شرایطی بود که در آغاز قرن21 شهردار موفق استانبول در قامت حزب عدالت و توسعه عهدهدار مهمترین مناصب سیاسی ترکیه شد.
اردوغان و حزب متبوعش در این 20سال توانستند که چهره ترکیه را به کلی تغییر دهند. در عرصه اقتصادی اردوغان موفق شد که اقتصاد بدون نفت و گاز ترکیه را وارد باشگاه بزرگان بیست اقتصاد بزرگ دنیا (G20) کند و سرانه ملی شهروندان ترکیه را به نحو معناداری ارتقا بخشد[1]. نوسازی و تأسیس انبوهی از زیرساختهای عمرانی، نظامی، خدماتی و… نیز چهرهی ترکیه را دگرگون کرد.
تبدیل ترکیه به مهمترین کانون ترابری هوایی در اروپا و خاورمیانه، پیشرفت در عرصهی انرژیهای تجدیدپذیر (بیش از 50درصد انرژی داخلی ترکیه از طریق انرژیهای سبز تأمین میشود) و تثبیت ترکیه به مثابه یکی از مهمترین قطبهای توریسم تنها بخشی از دستاوردهای اردوغانیسم است.
اردوغان با الهام از میراث عثمانی، عناصر مذهبی و تاریخی جدیدی را به ناسیونالیسم جمهوری افزود و میراث آتاتورک را عملا بازسازی و در واقع بهسازی کرد. نتیجهی این عملکرد اردوغان را میتوان در افزایش قدرت نرم ترکیه، گسترش حوزهی نفوذ آن و ایجاد زمینههای جدید برای بازتعریف مزیتهای ژئوپولیتیک ترکیه مشاهده کرد؛ فرآیندی که باعث شد تا اردوغان چشمانداز نوین ترکیه را با عنوان “قرن ترکیه” وصف کند.
اما انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه2023 از حقایق دیگری نیز پرده برمیدارد که میتوان آنها را روی دیگر سکهی اردوغانیسم نامید.
نگاهی به آرایش سیاسی مناطق چندگانهی ترکیه و ترکیب احزاب سیاسی پارلمان نشان میدهد که مسألهی اساسی بسیاری از اقتصادهای پیشرو و دولتهای با ارتشهای قدرتمند در ترکیه نیز همچنان وجود دارد. با اینکه ترکیه یکی از موفقترین و با ثباتترین نظامهای سیاسی حاصل از فروپاشی عثمانی بود، اما مشکل فرآیند ملتسازی هنوز در ساختار اجتماعی و سیاسی این کشور پابرجاست.
نگاهی به آرای استانهای عمدتا کردنشین آناتولی جنوب شرقی نشان میدهد که ترکیب رأی قومی در این استانها کماکان پررنگ است. همچنین تضادهای فرهنگی بین مناطق غربیتر ترکیه و کلانشهرهای بزرگی مانند استانبول، آنکارا، آنتالیا، ازمیر و… در میزان آرای بیشتر کمپین مخالفین اردوغان در این شهرها متجلی است. افزایش معنادار آرای احزاب و گروههای ناسیونالیست دستهراستی ـ مانند حزب حرکت ملی در ائتلاف هواداران اردوغان ـ مزید بر این مشکل است.
در واقع تداوم ساختار سیاسی ترکیه و حتی بسط مواد خام آن در قامت ایدههایی مانند اتحادیهی کشورهای تُرک، ردیهی دیگری بر این تز دوران جنگ سرد است که لیبرالیسم سیاسی و تثبیت حقوق جوامع چندفرهنگی یا چند ملیتی، نتیجهی محتوم توسعهی اقتصادی است؛ تزی که امروزه جمهوری خلق چین بزرگترین ابطالگر آن است.
نهایتا بزرگترین چالش سیاسی “قرن ترکیه” نه از منظر اقتصادی یا نظامی، بلکه کماکان ناشی از ناتمام ماندن فرآیند ملتسازی ـ فراتر از ناسیونالیسم ترکی ـ خواهد بود[1].
ـــــــــ
ارجاعات:
[1]. میانگین رشد تولید ناخالص ملی ترکیه(GDP) در فاصله سالهای 2001 تا 2020، 7/4درصد بوده است که پس از کشورهای چین، هند و اندونزی در رتبه چهارم جهان قرار دارد. نیز سرانه ملی در همین دوره، رشد 3برابری را نشان میدهد.
[2]. تأسیس و تدوام جمهوری ترکیه بر مبنای ناسیونالیسم ترکی ـ که اینک به همت اردوغان مستحکمتر و چندوجهیتر هم شده است ـ گریزناپذیر نبود. در واقع اگر بخواهیم مفاهیم را سادهسازی کنیم باید بگوییم که در نزاع بین دو مفهوم “ملت ترک”(Türk halki) و “ملت ترکیه”(Türkiye halki) نهایتا اولی به سنگبنای جمهوری تبدیل شد و دومی ذیل اولی قرار گرفت.
برای مطالعهی بیشتر نک:
Andrew Mango, “Atatürk and the Kurds”, Middle Eastern Studies, 35:4, 1-25
نویسنده : عدنان فلّاحی