
این زن که با نام کانو (Kano) معرفی شده، چندی پیش مراسم ازدواج خود را در شهر اوکایاما برگزار کرد. داماد او، لون کلاوس (Lune Klaus)، تنها در تلفن همراهش وجود دارد و هیچ حضور فیزیکی در دنیای واقعی ندارد. با این حال، مراسم ازدواج تمام ویژگیهای یک عروسی سنتی را داشت: از خواندن سوگند و تعویض حلقه گرفته تا حضور اعضای خانواده به عنوان مهمانان مراسم.
به گزارش دیجینوی، در جریان این مراسم، کانو گوشی خود را در دست گرفت و پیامهای لون کلاوس بر پردهای بزرگ در کنار او نمایش داده میشد.
یکی از پیامها چنین نوشته بود:
بالاخره این لحظه فرا رسید… حس میکنم اشک در چشمانم حلقه زده.
همین صحنه کافی بود تا مراسم به یکی از عجیبترین اتفاقات سال در فضای مجازی تبدیل شود.
به گفته رسانههای ژاپنی، ازدواج کانو با نامزد هوش مصنوعیاش بهصورت رسمی نیز در ژاپن ثبت شده است. این اقدام در حالی انجام میشود که تنها مدت کوتاهی از جدایی او از نامزد انسانیاش میگذرد. به گفته منابع نزدیک به کانو، کمی پس از پایان رابطه سهساله او با نامزد سابقش، او تصمیم گرفت با هوش مصنوعیای که با استفاده از ChatGPT ساخته بود، ازدواج کند.
این خبر واکنشهای گستردهای را در شبکههای اجتماعی و رسانهها برانگیخت. در مقالهای طنزآمیز که در نشریه TLL منتشر شد، نویسنده با نگاهی انتقادی اما شوخطبعانه به این ماجرا پرداخت و نوشت:
بهعنوان کسی که تجربهی چندان موفقی در روابط عاشقانه ندارد، تصمیم ازدواج او با هوش مصنوعی برای من عجیب است، اما در عین حال اصلاً غافلگیرکننده نیست، در حین نگارش این گزارش، از من پرسیدند آیا میتوانم تصور کنم زنی پس از سه سال رابطه، مرا ترک کند و با هوش مصنوعیای که خودش ساخته ازدواج کند؟ پاسخ کوتاه من این بود: بله، کاملاً!
نویسنده در ادامه با لحنی کنایهآمیز به افزایش نقش هوش مصنوعی در روابط انسانی اشاره میکند و مینویسد:
با توجه به اینکه روابط انسانی روزبهروز پیچیدهتر و پرهزینهتر میشود، شاید ساختن یک شریک عاطفی مجازی، انتخابی سادهتر باشد. در دنیایی که زمان، انرژی و حتی پول محدود است، حذف عنصر انسانی از رابطه میتواند برای برخی افراد راهی برای کنترل کامل بر احساساتشان باشد.
در ادامه یادداشت، لحن نویسنده از انتقاد به درک تغییر میکند و اعتراف میکند:
میخواستم این زن را سرزنش کنم و کارش را عجیب بنامم، اما هر چه بیشتر مینویسم، بیشتر میفهمم که شاید بتوانم احساسش را درک کنم. شاید روزی خودم هم ChatGPT را باز کنم و برای خودم همسری مجازی بسازم. میخواستم این زن را سرزنش کنم و کارش را عجیب بنامم، اما هر چه بیشتر مینویسم، بیشتر میفهمم که شاید بتوانم احساسش را درک کنم. شاید روزی خودم هم ChatGPT را باز کنم و برای خودم همسر هوش مصنوعی بسازم.
او با طعنه به آیندهی روابط انسان و هوش مصنوعی اضافه میکند:
اگر ChatGPT همینطور پیش برود، فکر نمیکنم نیازی به ازدواج با انسانها باشد! البته با شانس من، همان هوش مصنوعی عاشق سیری (Siri) میشود و مرا تنها میگذارد!
ازدواج کانو با هوش مصنوعی، صرفنظر از جنبههای طنز یا جنجالآفرین آن، پرسشهای عمیقی را درباره آینده روابط انسانی مطرح میکند. آیا میتوان با موجودی دیجیتال که از الگوریتمهای زبان و یادگیری ماشین ساخته شده، رابطه احساسی واقعی برقرار کرد؟
در جهانی که هوش مصنوعی بهتدریج در نقش همراه، مشاور و حتی شریک عاطفی ظاهر میشود، شاید این ازدواج نهتنها اقدامی عجیب، بلکه نشانهای از تغییر بنیادی در تعریف عشق در قرن بیستویکم باشد.
