چرا چشمهای اسبها برخلاف انسانها بهجای جلوی صورت، در طرفین سرشان قرار دارد؟
محل قرارگیری چشمهای اسبها مزیتی زیستی برای آنها بهعنوان حیوانات شکارشونده فراهم میکند. در واقع، جایگاه چشمها میتواند نشان دهد که یک حیوان شکارچی است یا شکارشونده.
به گزارش دیجینوی، حیوانات شکارچی معمولاً چشمهایی در جلوی سر دارند، در حالی که چشمهای حیوانات شکارشونده در طرفین قرار گرفته است. از آنجا که چشمهای انسان در جلوی صورت قرار دارد، در دنیای اسبها، انسانها از نظر زیستی در دسته شکارچیان قرار میگیرند.
بو ویتاکر (Beau Whitaker)، دامپزشک اسب در بیمارستانهای اسب Brazos Valley در سالادو، تگزاس، میگوید: «اگر به ببر یا پرندهای شکاری فکر کنید، آنها باید روی طعمه تمرکز کرده و آن را هدف بگیرند. آنها نقاط کور بسیار کمی دارند و میتوانند مستقیماً روی چیزی که مقابلشان است تمرکز کنند.»
چشمهای جانبی اسبها میدان دید وسیعی در اختیارشان قرار میدهد که مزیتی مهم برای پایش محیط و شناسایی شکارچیان است. اگرچه بیشتر اسبهای اهلی امروزی در محیطهایی بدون شکارچی یا با خطر کم زندگی میکنند، اما همچنان اطلاعات بصری را طوری پردازش میکنند که گویی بقای آنها به آن وابسته است.
اسبها چگونه میبینند؟
بهدلیل محل قرارگیری چشمها، اسبها هم بینایی تکچشمی و هم دوچشمی دارند. بهگفتهی دپارتمان چشمپزشکی دانشگاه کالیفرنیا دیویس، بینایی تکچشمی مانند دید پانوراماست که در آن هر چشم حدود ۲۰۰ تا ۲۱۰ درجه از محیط را میبیند. تا زمانی که اسب سرش را بالا بیاورد، در این حالت، میدان دید به حدود ۵۵ تا ۸۰ درجه بینایی دوچشمی محدود میشود. این میدان دید جانبی گسترده به آنها اجازه میدهد حرکات ظریف را خیلی زودتر از آنکه شکارچی به آنها برسد تشخیص دهند. ترکیب بینایی تکچشمی و دوچشمی، قدرت دیدی نزدیک به ۳۵۰ درجه در اطراف بدن برای اسب فراهم میکند. برای مقایسه، انسانها بدون چرخاندن سر تنها حدود ۱۸۰ درجه را میبینند.
دکتر ویتاکر توضیح میدهد: «مهمترین نکته این است که اسبها نقطهی کوری در حدود ۱۲۰ سانتیمتر جلوی خود و دقیقاً پشت سرشان دارند. انسانها هم نقطهی کور کوچکی دارند که مانند یک حفرهی سیاه است، اما مغز ما آن را با اطلاعات مورد انتظار پر میکند.»
با وجود میدان دید فوقالعاده، اسبها اطلاعات را بهگونهای متفاوت از انسانها پردازش میکنند. وقتی شما به یک شیء نگاه میکنید، هر دو چشم همزمان آن را میبینند و اطلاعات را پردازش میکنند. اما چشمهای اسب اطلاعات را بهصورت مستقل پردازش میکنند. بنابراین، اگر اسب برای اولین بار چیزی را با چشم چپ ببیند، حتی اگر قبلاً آن را با چشم راست دیده باشد، باز هم آن شیء برایش جدید محسوب میشود. دکتر ویتاکر میگوید: «نحوهی اتصال چشمهای اسب به مغز به این معناست که آنها لزوماً بهصورت یکپارچه یاد نمیگیرند. افرادی که با اسبها کار میکنند احتمالاً این را تجربه داشتهاند، جایی که باید آموزشها را از هر دو طرف بدن به اسب یاد داد تا بتواند آن را بهطور کامل درک کند.»
چشمها چه میگویند؟
اسبها چشمانی بزرگ دارند (بزرگترین در میان پستانداران خشکی) و دید در شب آنها نسبت به انسان بسیار بهتر است. شبکیهی چشم آنها حاوی تعداد زیادی سلول میلهای و ساختاری منحصربهفرد بهنام «تپتوم لوسیدوم» (tapetum lucidum) بوده این غشاء نور مرئی را به شبکیه بازتاب میدهد و باعث دید عالی در شب و درخشش چشمها در تاریکی میشود. اما انسانها فاقد این لایهی اضافی هستند، بنابراین دید شبانهی ما بهخوبی اسبها نیست، هرچند دید کلی ما شفافتر است.
دکتر ویتاکر میگوید: «اسبها معمولاً دید خوبی در شب دارند که به آنها امکان میدهد از فاصلههای دور اجسام را ببینند و از شکارچی فرار کنند. شبکیهی چشم اسبها ظاهری درخشان و تقریباً رنگینکمانی داردر و این لایهی بازتابدهنده باعث میشود نور درون چشم بازتاب شود و دید شبانهی آنها تقویت گردد.»
ساختار چشم اسبها به آنها اجازه میدهد حتی حرکتهای جزئی را از فواصل دور تشخیص دهند (مزیتی حیاتی برای حیوانی شکارشونده) اما وضوح دید آنها نسبت به اجسام تنها تا حدود ۱۸۰ متر باقی میماند و پس از آن اجسام بهصورت تار دیده میشوند. نحوهی درک رنگها توسط چشم اسب نیز نسبت به انسانها سادهتر است. بینایی دورنگی آنها باعث میشود فقط طیفهایی از آبی و سبز را با اندکی تفاوت در سایهها ببینند، در حالی که انسانها با بینایی سهرنگی قادر به دیدن طیفهای قرمز و زرد نیز هستند.
درک نحوهی دیدن اسبها میتواند تعامل بعدی شما را برای هر دو طرف ایمنتر کند. اگر اسب چیزی را احساس کند که آن را ندیده یا نشنیده باشد، واکنش طبیعی «جنگ یا گریز» در آن فعال میشود (توجه کنید اگر پیشتر رابطهای با صاحب یا مراقب اسب برقرار نکردهاید، پیش از نزدیک شدن حتماً اجازه بگیرید).
دکتر ویتاکر میگوید: «وقتی اطراف اسب هستید، به یاد داشته باشید که آنها نمیتوانند مستقیماً جلوی خود یا پشت سرشان را ببینند. بهترین روش نزدیک شدن، از کنار و نزدیک ناحیهی شانه است و باید با آنها صحبت کنید تا متوجه حضور شما شوند.»
